گنجور

غزل شمارهٔ ۱۱۵۶

خاکساری از بزرگان جهان زیبنده است
با زمین، افتادگی از آسمان زیبنده است
از شکستن می فزاید رتبه طرف کلاه
سر به پیش انداختن از سرکشان زیبنده است
در خزان سهل است با نظارگی حسن سلوک
تازه رویی در بهار از باغبان زیبنده است
مغز اگر نرمی کند چندان ندارد تازگی
چرب نرمی بیشتر از استخوان زیبنده است
کوهسار از خنده بیجای کبک از جا نرفت
بردباری از بزرگان جهان زیبنده است
هر که را بر خاک راه انداخت، سازد سربلند
دعوی گردن فرازی از سنان زیبنده است
آنقدرها کز سخن باشد بلندی خوشنما
کوتهی در دعوی از تیغ زبان زیبنده است
از درشتی های سوهان تیغ ها گردند نرم
سر به سر پست و بلند این جهان زیبنده است
می شود ساحل ز جزر و مد دریا قدردان
بخل و احسان هر دو از پیر مغان زیبنده است
از خموشی قدرت گفتار گردد مایه دار
در مقام خود سکون از کاروان زیبنده است
باده در جام بلورین جلوه دیگر کند
خون ما بر گردن سیمین بران زیبنده است
طاعت از پیران، رعونت از جوانان خوشنماست
راستی در تیر چون خم در کمان زیبنده است
خشکی از سر پنجه مرجان اگر بیرون برد
لاف تر دستی ز بحر بیکران زیبنده است
گر نبندد بر زمین چون سایه نقش از جلوه اش
لاف رعنایی ز سرو بوستان زیبنده است
صائب از رنگین کلامان ترک دعوی خوشنماست
غنچه را مهر خموشی بر دهان زیبنده است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خاکساری از بزرگان جهان زیبنده است
با زمین، افتادگی از آسمان زیبنده است
هوش مصنوعی: خاکساری و تواضع در برابر بزرگان و قدرشناسی از آن‌ها امری شایسته و زیباست، همان‌طور که فروتنی و افتادگی در مقابل عظمت آسمان هم پسندیده است.
از شکستن می فزاید رتبه طرف کلاه
سر به پیش انداختن از سرکشان زیبنده است
هوش مصنوعی: شکستن سر را بالا می‌برد و از سرکشان انتظار می‌رود که سر خود را به پیش بیندازند.
در خزان سهل است با نظارگی حسن سلوک
تازه رویی در بهار از باغبان زیبنده است
هوش مصنوعی: در فصل پاییز، راحت است که به زیبایی و خوبی نگاه کنیم، اما زیبایی و جوانی در بهار تنها از آن باغبان شایسته است که به درستی از آن مراقبت کرده باشد.
مغز اگر نرمی کند چندان ندارد تازگی
چرب نرمی بیشتر از استخوان زیبنده است
هوش مصنوعی: اگر مغز نرم شود، دیگر تازگی چندانی ندارد. چربی و نرمی بیشتر از استخوان زیبا و دلنشین‌تر است.
کوهسار از خنده بیجای کبک از جا نرفت
بردباری از بزرگان جهان زیبنده است
هوش مصنوعی: کوهسار به خاطر خنده بی‌موقع کبک تکان نخورد و در دنیا، صبوری از بزرگ‌ترها شایسته است.
هر که را بر خاک راه انداخت، سازد سربلند
دعوی گردن فرازی از سنان زیبنده است
هوش مصنوعی: هر کسی که بر زمین زانو بزند، باید در آینده با افتخار و سر بلند باشد. ادعای بزرگ بودن و برتری از کسانی که در صحنه زندگی واقعی ایستاده‌اند، شایسته و زیباست.
آنقدرها کز سخن باشد بلندی خوشنما
کوتهی در دعوی از تیغ زبان زیبنده است
هوش مصنوعی: سخن گفتن و ادعا کردن به تنهایی کافی نیست؛ بلکه زیبا و تاثیرگذار بودن کلام، ارزش بیشتری دارد. در واقع، می‌توان گفت که گاهی بهتر است با کم‌گویی و دقت، تاثیر بیشتری بگذاریم تا با پرگویی و بلندپروازی.
از درشتی های سوهان تیغ ها گردند نرم
سر به سر پست و بلند این جهان زیبنده است
هوش مصنوعی: در دنیای ما، سختی‌ها و مشکلاتی که به ما می‌رسند، در واقع می‌توانند ما را نرم‌تر و مهربان‌تر کنند. این جهان با تمام خوبی‌ها و بدی‌هایش زیباست و همه چیز در آن به هم مرتبط است.
می شود ساحل ز جزر و مد دریا قدردان
بخل و احسان هر دو از پیر مغان زیبنده است
هوش مصنوعی: ساحل دریا تحت تاثیر جزر و مد قرار می‌گیرد، و همین موضوع نشان می‌دهد که قدردانی از بخل و احسان هر دو برای انسان، حتی برای فردی با دانش و سن بالا مانند پیر مغان نیز شایسته و زیباست.
از خموشی قدرت گفتار گردد مایه دار
در مقام خود سکون از کاروان زیبنده است
هوش مصنوعی: از سکوت، سخنوری به وجود می‌آید و فردی که در جایگاه خود ثابت و با وقار است، به خوبی در مقامش می‌درخشد.
باده در جام بلورین جلوه دیگر کند
خون ما بر گردن سیمین بران زیبنده است
هوش مصنوعی: شراب در جام شفاف جلوه‌ای متفاوت دارد و خون ما بر گردن دختر زیبا بسیار شایسته است.
طاعت از پیران، رعونت از جوانان خوشنماست
راستی در تیر چون خم در کمان زیبنده است
هوش مصنوعی: پیروی از بزرگترها خوب است، اما جوانان زیبا اغلب به خود می‌بالند. حقیقت این است که درست مانند اینکه تیر در کمان باید خم شود، این همچنین برای شخصیت و رفتار انسان‌ها نیز صدق می‌کند.
خشکی از سر پنجه مرجان اگر بیرون برد
لاف تر دستی ز بحر بیکران زیبنده است
هوش مصنوعی: اگر مرجان را از دریا بیرون بکشند و تنها خشکی آن را نشان دهند، نباید ادعای مهارت در دریا داشته باشد. اساسی دانسته می‌شود که زیبایی و مهارت تنها در عمق دریا و در تمام وسعت آن نهفته است.
گر نبندد بر زمین چون سایه نقش از جلوه اش
لاف رعنایی ز سرو بوستان زیبنده است
هوش مصنوعی: اگر سایه‌اش بر زمین نیفتد، زیبایی و جلوه‌اش مانند نقش و نگار روی زمین نخواهد بود. بنابراین، فقط با زیبایی و شکوه سرو در باغ نمی‌توان به خود نازید.
صائب از رنگین کلامان ترک دعوی خوشنماست
غنچه را مهر خموشی بر دهان زیبنده است
هوش مصنوعی: صائب می‌گوید که در میان سخنوران زیبا و رنگین، دعوای هوش و هنر به زیبایی نیست. مانند غنچه‌ای که بر دهانش نشانه‌ای از سکوت و آرامش قرار دارد، زیبنده‌تر از هر سخنی است.