گنجور

غزل شمارهٔ ۱۰۱۰

هر که چون پروانه بی باک، مست آتش است
هر کجا پر می زند بر روی دست آتش است
ربط ما با داغ عالمسوز عشق امروز نیست
سالها شد این سمندر شیر مست آتش است
نیست حسن و عشق را از هم جدایی جز به نام
هر که بر پروانه خندد در شکست آتش است
نفس اگر بر عقل غالب شد، همان مغلوب اوست
دود بر آتش سوار و زیر دست آتش است
مصرع صائب جگرسوزست چون تیر شهاب
این خدنگ گرمرو، گویا ز شست آتش است

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هر که چون پروانه بی باک، مست آتش است
هر کجا پر می زند بر روی دست آتش است
هوش مصنوعی: هر کسی که مانند پروانه بی‌پروا و شجاع است و به آتش کشش دارد، در هر جایی که پرواز کند، بر روی آتش قرار می‌گیرد.
ربط ما با داغ عالمسوز عشق امروز نیست
سالها شد این سمندر شیر مست آتش است
هوش مصنوعی: رابطه ما با شعله‌های سوزان عشق، فقط مخصوص امروز نیست. سال‌هاست که این سمندر (پرنده‌ای افسانه‌ای که به آتش زنده است) در نیروی آتش مست و شیدا شده است.
نیست حسن و عشق را از هم جدایی جز به نام
هر که بر پروانه خندد در شکست آتش است
هوش مصنوعی: زیبایی و عشق هیچگاه از یکدیگر جدا نیستند، جز به خاطر نام‌ها. هر کسی که بر پروانه‌ای بخندد که در آتش می‌سوزد، نشان‌دهنده این جدایی است.
نفس اگر بر عقل غالب شد، همان مغلوب اوست
دود بر آتش سوار و زیر دست آتش است
هوش مصنوعی: اگر نفس بر عقل غالب شود، همان نفس تحت تأثیر عقل قرار می‌گیرد. مانند دودی که بر روی آتش نشسته و در واقع زیر دست آتش است.
مصرع صائب جگرسوزست چون تیر شهاب
این خدنگ گرمرو، گویا ز شست آتش است
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف احساسی عمیق و سوزناک می‌پردازد. شاعر از نیروی تند و آتشین کلمات خود سخن می‌گوید که همچون تیر شهابی به قلب انسان اصابت می‌کند. این احساسات و کلمات به حدی شدید و جگرسوز هستند که گویا از آتش ناشی می‌شوند. شاعر با این تصویر، تأثیرگذاری و قدرت بیان خود را به تصویر می‌کشد.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۰۱۰ به خوانش فاطمه زندی