غزل شمارهٔ ۱۰۰۷
گرچه در دفع کدورت هر نوایی دلکش است
در میان سازها، نی تیر روی ترکش است
گر برآرد عشق دود از عقل، جای رحم نیست
خانه زنبور کافر مستحق آتش است
رزق خاموشان شود اکثر معانی لطیف
کوزه سربسته را قسمت شراب بی غش است
هیچ رنگی نیست در آتش نباشد نعل او
در میان رنگ ها زردی طلای بی غش است
حسن چون مستور باشد عشق زندانی بود
عشق عالمسوز گردد یار چون لولی وش است
روز دعوی در صف زورین کمانان سخن
مصرع برجسته صائب تیر روی ترکش است
غزل شمارهٔ ۱۰۰۶: گردش پرگار ما را حلقه مویی بس استغزل شمارهٔ ۱۰۰۸: جان روشن را جهان در چشم بینا آتش است
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گرچه در دفع کدورت هر نوایی دلکش است
در میان سازها، نی تیر روی ترکش است
هوش مصنوعی: با اینکه هر نوع آهنگی که برای رفع کدورت و دلخوری باشد، زیبا و دلنشین است، اما در میان سازها، صدای نی به مانند تیرِ نوک تیری است که تازه از کمان رها شده.
گر برآرد عشق دود از عقل، جای رحم نیست
خانه زنبور کافر مستحق آتش است
هوش مصنوعی: اگر عشق باعث شود که عقل به حالت گیجی و در هم ریخته درآید، در این صورت جایی برای رحم و مروت باقی نیست و خانه زنبورهای بدشانس سزاوار آتش و عذاب است.
رزق خاموشان شود اکثر معانی لطیف
کوزه سربسته را قسمت شراب بی غش است
هوش مصنوعی: آب و نوشیدنی از آن کسانی که در سکوت و آرامش زندگی میکنند، بهدست میآید. معانی زیبا و عمیق مانند محتوای یک کوزه مهر و موم شده هستند که به اشتهایی بیتزویر و بیریا بیان میشوند.
هیچ رنگی نیست در آتش نباشد نعل او
در میان رنگ ها زردی طلای بی غش است
هوش مصنوعی: هیچ رنگی وجود ندارد که در آتش نباشد. نعل او در میان رنگها، زردی طلای خالص را نشان میدهد.
حسن چون مستور باشد عشق زندانی بود
عشق عالمسوز گردد یار چون لولی وش است
هوش مصنوعی: چهره زیبا وقتی پنهان باشد، عشق مانند زندانی است و زمانی که محبوب مانند یارانی خوشگذرانی کند، عشق آتشین و سوزان میشود.
روز دعوی در صف زورین کمانان سخن
مصرع برجسته صائب تیر روی ترکش است
هوش مصنوعی: در روز داد و ستد و منازعه، در میان افراد قوی و مسلح، سخن یک شاعر به اندازه تیر هدفی است که در تیرکمان قرار دارد.