گنجور

شمارهٔ ۳۱ - در ورود شاه عباس دوم به شهر اشرف

کرد تا پابوس اشرف کشور مازندران
زین شرف بر ابر می ساید سر مازندران
از برای توتیا نتوان غباری یافتن
گر بگردی چون صبا سر تا سر مازندران
غوطه چون آیینه در زنگار خجلت داده است
چرخ اخضر را زمین اخضر مازندران
جامه بر تن سبز چون سرو و صنوبر می کند
زاهدان خشک را ابر تر مازندران
گرچه از ابرست دایم آفتابش در نقاب
مهر تابان است هر نیلوفر مازندران
چون سواد چشم عاشق، در خزان و نوبهار
نیست بی ابر تری بوم و بر مازندران
همچو پای سرو هیهات است بیرون آمدن
پای هر کس شد به گل در کشور مازندران
دامها از سیرچشمی خواب راحت می کنند
از هجوم صید در بوم و بر مازندران
بس که می بارد طراوت از نسیم صبح او
شسته رو از خواب خیزد دلبر مازندران
تا چه مطلب در نظر دارد، که در سال دراز
آتش از نارنج سوزد در سر مازندران
غیر ازین کز بس طراوت آب در می می کند
نیست عیبی در هوای کشور مازندران
غوطه در آب گهر زد چون رگ ابر بهار
کلک صائب گشت تا مدحتگر مازندران

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

کرد تا پابوس اشرف کشور مازندران
زین شرف بر ابر می ساید سر مازندران
هوش مصنوعی: به خاطر مقام و حرمت اشرف کشور مازندران، او به زیارت و پا بوسی‌اش می‌آید و این افتخار باعث شده که سرزمین مازندران به بلندی ابرها برسد.
از برای توتیا نتوان غباری یافتن
گر بگردی چون صبا سر تا سر مازندران
هوش مصنوعی: برای توتیا نمی‌توان غباری پیدا کرد، حتی اگر مانند باد صبا در تمام مازندران بچرخی.
غوطه چون آیینه در زنگار خجلت داده است
چرخ اخضر را زمین اخضر مازندران
هوش مصنوعی: زمین سرسبز مازندران به خاطر زنگار خجلت، مانند آینه‌ای غوطه‌ور شده است.
جامه بر تن سبز چون سرو و صنوبر می کند
زاهدان خشک را ابر تر مازندران
هوش مصنوعی: شخصی با پوششی سبز به زیبایی در کنار درختان سرو و صنوبر، زاهدان خشک و بی‌روح را تحت تأثیر قرار می‌دهد، همان‌طور که ابرهای تر مازندران سبز و زندگی‌بخش هستند.
گرچه از ابرست دایم آفتابش در نقاب
مهر تابان است هر نیلوفر مازندران
هوش مصنوعی: با اینکه آفتاب همیشه در پشت ابرها پنهان است، اما هر نیلوفر در مازندران هنوز درخشان و تابناک به نظر می‌رسد.
چون سواد چشم عاشق، در خزان و نوبهار
نیست بی ابر تری بوم و بر مازندران
هوش مصنوعی: چشم عاشق مانند سواد، در هیچ فصل خاصی، چه در پاییز و چه در بهار، وجود ندارد. زیبایی و طراوت سرزمین مازندران به مانند بارانی است که بدون ابر نمی‌بارد.
همچو پای سرو هیهات است بیرون آمدن
پای هر کس شد به گل در کشور مازندران
هوش مصنوعی: خروج از وضعیت عادی و عادت‌ها برای هر کسی مانند این است که بخواهد با پاهایی به درازای درخت سرو از گلی که در مازندران وجود دارد، بیرون بیاید. این به آن معناست که به سادگی نمی‌توان از شرایط و محیط خود جدا شد، و هر تلاش برای این کار ممکن است با دشواری‌هایی همراه باشد.
دامها از سیرچشمی خواب راحت می کنند
از هجوم صید در بوم و بر مازندران
هوش مصنوعی: دام‌ها به دلیل پر بودن از غذا، خواب راحتی دارند و از شدت هجوم شکار در سرزمین مازندران آرامش یافته‌اند.
بس که می بارد طراوت از نسیم صبح او
شسته رو از خواب خیزد دلبر مازندران
هوش مصنوعی: به قدری صبح دل‌انگیز و شاداب است که دلبر مازندران با طراوتی که از نسیم صبح به او رسیده، از خواب بیدار می‌شود.
تا چه مطلب در نظر دارد، که در سال دراز
آتش از نارنج سوزد در سر مازندران
هوش مصنوعی: آیا می‌دانی چه موضوعی در ذهن اوست که در طول سال، آتش‌های سوزان از نارنج در مازندران ایجاد می‌کند؟
غیر ازین کز بس طراوت آب در می می کند
نیست عیبی در هوای کشور مازندران
هوش مصنوعی: در هوای مازندران هیچ ایرادی وجود ندارد جز اینکه به خاطر فراوانی آب و زیبایی‌های طبیعی، شراب باعث شگفتی و شادابی می‌شود.
غوطه در آب گهر زد چون رگ ابر بهار
کلک صائب گشت تا مدحتگر مازندران
هوش مصنوعی: در آب غوطه ور گشت و مانند رگ‌های بارانی که بهار را به ارمغان می‌آورند، به سراغ زیبایی‌های مازندران رفت.