بخش ۱۴۳ - حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود وانس عظیم داشت در نماز و مناجات با حق
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
در خصوص یکی از ابیات فوق مطلب زیر تقدیم می گردد:
معجزه تسلیم و رضا
(قفل زفتست و گشاینده خدا دست در تسلیم زن و اندر رضا "مولوی" خود کاذب قفل محکمی است و زمانی که با تسلیم و رضا از خود کاذب عبور می کنی، خدا راهگشای زندگی ات می شود.)
در جستجوی آرامش مباش! در آرزوی حالتی غیر از آنچه اکنون در آن هستی مباش! در غیر اینصورت (و با نخواستن آنچه هستی و خواستن آنچه که نیستی) تو یک تضاد درونی و مقاومت نا آگاهانه در درونت خلق می کنی.
خودت را بابت اینکه در وضعیت آرامش ( یا خوشبختی، بی ترسی، فقدان نگرانی، رهایی و...) نیستی سرزنش نکن و خودت را ببخش!
هنگامی که دست از این حرص و خواستن آنچه نیست می کشی، و نا آرامی خودت را می پذیری، نا آرامی ات مبدل به آرامش می شود.
(به قول مولانا:
جمله بی قراری ات از طلب قرار توست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت
جمله بیمرادیت از طلب مراد تست
ور نه همه مرادها همچو نثار آیدت)
هر چه را که کاملاً می پذیری و اجازه می دهی همانطور که هست باشد، ترا وارد کیفیت رهایی و آرامش می کند (که از قبل در عمق وجودت حاضر بوده است!).
(دو پرسش در اینجا مطرح می شود:
*چگونه مطمئن شوی که پذیرش تو کامل بوده است؟
- طوری آن را بپذیر که انگار انتخاب مشتاقانه خودت بوده است.
- از خودت بپرس آیا من حاضرم با این حالت-ترس، بی قراری، نا امیدی، نگرانی و...- تا آخر عمرم زندگی کنم؟ اگر صمیمانه پاسخت، آری است، پذیرش و تسلیم تو هم کامل است.
** آیا این پذیرش به معنای منفعل بودن و تسلیم در مقابل زورگویی و...است؟
خیر. پذیرش و تسلیم درونی باعث می شود که به جای واکنش کورکورانه و بی خردانه (که اغلب بی نتیجه هم هست و آلوده به ترس و خشم و حسادت و...)؛ کنش خردمندانه در مقابل چالش های زندگی نشان دهی. وقتی وضعیت روانی خودت و اتفاقات لحظه حال را می پذیری و آن را صمیمانه خواست خدا می دانی، ترس و خشم و بی حوصلگی و تنبلی...در درونت کاهش می یابد و انرژی و قدرت و بردباری لازم برای مقابله با چالش های زندگی و نقص های روانی خودت را پیدا می کنی.)
و این معجزه تسلیم و رضا است.
"مطالب داخل پرانتز توضیحات بیشتر برای ترجمه متن زیر از اکهارت توله در کتاب نیروی حال: بخش، یک راهنمایی برای روشن شدگی معنوی، است" :
“Don't look for peace. Don't look for any other state than the one you are in now; otherwise, you will set up inner conflict and unconscious resistance. Forgive yourself for not being at peace. The moment you completely accept your non-peace, your non-peace becomes transmuted into peace. Anything you accept fully will get you there, will take you into peace. This is the miracle of surrender”
― Eckhart Tolle, The Power of Now: A Guide to Spiritual Enlightenment.
در پناه حق شادکام باشید
چون فراموشت شود تدبیر خویش
یابی آن بخت جوان از پیر خویش
منظور از پیر خویش کیست ؟
سلام
پیر خویش کنایه از خداوند ،اولیا الله وحتی هشیاری ذهنی خود آدمی میتونه باشه
هرزمان بتونی از دست تدبیر شخصی وتفکرات ذهنی خودت آزاد بشی آنگاه از سوی پیر خویش صاحب اقبال نویی خواهی شد وهر زمان تونستی از منیت و وجود موهومی یا بقول استاد شهبازی از من ذهنی خود رها شوی واصلان کوی حق (پیر خویش) از تو دستگیری خواهند کرد
اگر چرخ وجود من از این گردش فرو ماند
بگرداند مرا آنکس ،که گردون را بگرداند
در این حکایت مقصود مولانا این است که امیر نمیتواند حالت روحی غلام را درک کند ومتقابلاً غلام هم از درک امیر عاجز است یعنی آدمیان با نزدیکی وتقارب مادی وجسمی که باهم دارند باز نمیتوانند به حالات روحی هم واقف گردند کما اینکه غلام وامیر همراه هم هستند ولی در درک مفاهیم وحالات روحی بین آنها فرسنگ ها فاصله است وبین آن دو حجابی است که درهم نمی آمیزند.
اهل نار وخلد را بین هم دکان
در میانشان برزخ لایبغیان
اهل نار و اهل نور آمیخته
در میانشان، کوه قاف انگیخته
همچو در کان خاک وزر کرد اختلاط
در میانشان صد بیابان ورباط
این حکایت در فیه مافیه فصل بیست وپنجم بخش پنجم آمده است.
مولانا » فیه ما فیه » فصل بیست وپنجم - فرمود لطفهای شما و سعیهای شما و تربیتها که میکنید
شاد باشی عزیزم