گنجور

بخش ۱۴۴ - نومید شدن انبیا از قبول و پذیرای منکران قوله حتی اذا استیاس الرسل

انبیا گفتند با خاطر که چند
می‌دهیم این را و آن را وعظ و پند
چند کوبیم آهن سردی ز غی
در دمیدن در قفض هین تا بکی
جنبش خلق از قضا و وعده است
تیزی دندان ز سوز معده است
نفس اول راند بر نفس دوم
ماهی از سر گنده باشد نه ز دم
لیک هم می‌دان و خر می‌ران چو تیر
چونک بلغ گفت حق شد ناگزیر
تو نمی‌دانی کزین دو کیستی
جهد کن چندانک بینی چیستی
چون نهی بر پشت کشتی بار را
بر توکل می‌کنی آن کار را
تو نمی‌دانی که از هر دو کیی
غرقه‌ای اندر سفر یا ناجیی
گر بگویی تا ندانم من کیم
بر نخواهم تاخت در کشتی و یم
من درین ره ناجیم یا غرقه‌ام
کشف گردان کز کدامین فرقه‌ام
من نخواهم رفت این ره با گمان
بر امید خشک همچون دیگران
هیچ بازرگانیی ناید ز تو
زانک در غیبست سر این دو رو
تاجر ترسنده‌طبع شیشه‌جان
در طلب نه سود دارد نه زیان
بل زیان دارد که محرومست و خوار
نور او یابد که باشد شعله‌خوار
چونک بر بوکست جمله کارها
کار دین اولی کزین یابی رها
نیست دستوری بدینجا قرع باب
جز امید الله اعلم بالصواب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

انبیا گفتند با خاطر که چند
می‌دهیم این را و آن را وعظ و پند
هوش مصنوعی: پیامبران در صحبت‌های خود اشاره کرده‌اند که باید به فکر خدا و اصول زندگی باشیم، نه اینکه فقط به مسائل دنیوی و مادی بپردازیم. آنها به ما یادآوری می‌کنند که ارزش‌های حقیقی در درون است و باید به یاد داشته باشیم که هرچه می‌دهیم، باید با نیت خوب و درست باشد.
چند کوبیم آهن سردی ز غی
در دمیدن در قفض هین تا بکی
هوش مصنوعی: چند بار باید آهن سرد را بکوبیم تا به داغی برسانیم؟ پس بیایید تا چه زمانی به این کار ادامه دهیم.
جنبش خلق از قضا و وعده است
تیزی دندان ز سوز معده است
هوش مصنوعی: حرکت و انقلاب مردم ناشی از سرنوشت و وعده‌هایی است که به آنها داده شده است. این تحرک، مانند برش و تیزی دندانی است که از درد و عذاب درون ناشی می‌شود.
نفس اول راند بر نفس دوم
ماهی از سر گنده باشد نه ز دم
هوش مصنوعی: نفس اول بر نفس دوم غلبه پیدا می‌کند، همین طور که ماهی از سرش شنا می‌کند نه از دمی که دارد.
لیک هم می‌دان و خر می‌ران چو تیر
چونک بلغ گفت حق شد ناگزیر
هوش مصنوعی: اما او (خر) را می‌داند و به سویش می‌راند مثل تیر که وقتی پرتاب می‌شود، به سمت هدف می‌رود و چون حق مانند یک واقعیت است، نمی‌توان از آن اجتناب کرد.
تو نمی‌دانی کزین دو کیستی
جهد کن چندانک بینی چیستی
هوش مصنوعی: تو از اینکه واقعاً کی هستی، بی‌خبر هستی؛ تلاش کن تا به خوبی خود را بشناسی و بفهمی چه ویژگی‌هایی داری.
چون نهی بر پشت کشتی بار را
بر توکل می‌کنی آن کار را
هوش مصنوعی: زمانی که بار را بر پشت کشتی می‌گذاری، باید به اعتماد و اعتقاد به خواست خداوند آن کار را انجام دهی.
تو نمی‌دانی که از هر دو کیی
غرقه‌ای اندر سفر یا ناجیی
هوش مصنوعی: تو خبر نداری که در بین دو حالت چه مقامی داری؛ آیا در حال غرق شدن در دریایی هستی یا ممکن است نجات یابی.
گر بگویی تا ندانم من کیم
بر نخواهم تاخت در کشتی و یم
هوش مصنوعی: اگر بگویی که نمی‌دانم من کیستم، در دریای زندگی با ناامیدی نخواهم رفت.
من درین ره ناجیم یا غرقه‌ام
کشف گردان کز کدامین فرقه‌ام
هوش مصنوعی: من در این مسیر گم شده‌ام یا به تباهی افتاده‌ام، پس تو به من نشان بده که متعلق به کدام گروه هستم.
من نخواهم رفت این ره با گمان
بر امید خشک همچون دیگران
هوش مصنوعی: من نمی‌خواهم این مسیر را با تکیه بر امیدی که بی‌پایه و سست است، مانند دیگران ادامه دهم.
هیچ بازرگانیی ناید ز تو
زانک در غیبست سر این دو رو
هوش مصنوعی: هیچ تجارتی از تو ناشی نمی‌شود زیرا سرّ این دو موضوع در عالم غیب نهفته است.
تاجر ترسنده‌طبع شیشه‌جان
در طلب نه سود دارد نه زیان
هوش مصنوعی: تاجر که به خاطر ترسش ریسک نمی‌کند، نه به دنبال سود است و نه از ضرر می‌ترسد. او فقط به دنبال حفظ امنیت خود و اموالش است.
بل زیان دارد که محرومست و خوار
نور او یابد که باشد شعله‌خوار
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که چیزی که محروم است و در حال نقصان است، ممکن است به دیگرانی آسیب برساند. همچنین، وجود آن چیزی که در حال نابودی است، ممکن است به نوعی با وجود شعله یا آتش در ارتباط باشد و از آن تغذیه کند. به عبارتی، چیزهای ضعیف و سست نیز می‌توانند تأثیرات منفی بر دیگران داشته باشند.
چونک بر بوکست جمله کارها
کار دین اولی کزین یابی رها
هوش مصنوعی: هرگاه تمام کارهایت را بر اساس دین و اصول اخلاقی انجام دهی، از هر چیزی که به تو آسیب می‌زند رهایی خواهی یافت.
نیست دستوری بدینجا قرع باب
جز امید الله اعلم بالصواب
هوش مصنوعی: در اینجا هیچ دستوری برای ورود وجود ندارد و تنها امید به خداست که داناتر از همه چیز است.

حاشیه ها

1395/08/23 13:10
یوسف

بیت چهارم
ماهی از سر گَنده گردد نی ز دم
لطفا تصحیح بفرمایید

1395/08/24 03:10

و نگفید فتنه از کجا بر می خیزد؟؟
از عمامه یا زخم؟؟

1395/09/21 17:11

آیا می دانستید که حتا بسیاری از اهل ادب و کتاب نیز ضرب المثل زیر را که از گفته های مولانا است نادرست می خوانند و نادرست می فهمند ؟
مولانا می فرماید : ماهی از سر گنده گردد، نِی ز د ُم
و این گروه که از آن یاد کردیم آن را چون این می فهمد که ماهی نه از قسمت د ُم بلکه از ناحیه ی سر است که می گَندد ( که به خودی خود معنایی غیر عادی دارد و با علم جانور شناسی نیز نمی خواند ). این نادرستی در خواندن و دریافتن، نتیجه ی کم توانی خط فارسی در نمایاندن صدای حروف است.
معنی اصلی این ضرب المثل آن است که ماهی از سمت سر خود رشد می کند و بزرگ می شود ( گُنده می شود ) و نِی ( که گیاهی است که در کنار رودخانه و دریا می روید ) از قسمت پایین خود که در درون آب قرار دارد قوی و کلفت می شود.
آریا ادیب

1403/06/22 10:08
احد احمدی

خیلی خوبه که شما اینقدر دقیق هستید و ممنون از توضیحات شما. اما نباید ایننقدر سخت نگاه کرد مشخصا وقتی کل ابیات رو می خونید معنی مشخص هست و با توجه به مصرع اول همان گندیده شدن سر ماهی درست خواهد بود. همین حالا نیز در ژاپن به این موضوع به همین شکل نگاه می کنن و این هم جزوی از نگرش آنهاست. 

1395/11/25 09:01
علی

با سلام. معنی که سرکار خانم مینا از مصراع دوم داشتند جالب بود. تا حالا اینطوری نخونده بودمش. اما اگر این معنی رو در نظر بگیریم که اول در مورد رشد ماهی و بعد رشد نی گفته، اونوقت ارتباط معنی مصراع دوم با مصراع اول کاملا قطع میشه. یعنی اینکه ماهی از سر رشد میکنه و نی از دم، ارتباطی با عقل اول و عقل دوم نداره. بنظر میاد که نی به معنی نه باشه. یعنی همونطور که ماهی از سر رشد میکنه و نه از دم، عقل اول هم بر عقل دوم برتری و اولویت داره.

1396/02/26 04:04
بهکام بختیاری

باورم تا انجایی که دهنم قد می دهد این بیت کامل از مولوی گرانقدر چنین بوده است:
مغز اول (پیامبر)راند برمغز دُیُم(علی)
ماهی ازسرگَنده گردد؛ نی ز دُم

1403/06/22 10:08
احد احمدی

مراتب کاملا درست هست که در دایره دانش بنده نیست ولی اینجا اشاره به گسترش گندیدگی و سرایت اون به بخش های پایین تر داره یا از بخش های اصلی به بخش های فرعی داره. و بهتره موضوع گنیدیگی را به انبیا اشائه ندهیم زیرا هم زیبا نیست هم موضوع کلا چیز دیگری است و ربطی به تقدس انبیا و مراتب آن بزرگان ندارد. 

 

1396/06/11 14:09
رها

ماهی از سر کنده گردد نی ز دم، به نظر میرسد در این مصرع، واژه کنده درست باشد نه گنده. کندیدن به معنای حرکت کردن نیز به کار میرود کما اینکه در ادبیات عامه امروز نیز مرسوم است. بنابراین این مصرع اشاره به حرکت دارد که ماهی از سمت سر حرکت میکند و نه از دم.

آری چنین به نظر می رسد که در این بیت مذکور معنی اصلی این ضرب المثل آن است که ماهی از سمت سر خود رشد می کند و بزرگ می شود ( گُنده می شود ) و بعد دُم آن به تبعیت از سر به رشد و حرکت خود ادامه می دهد. و جناب مولانا این ضرب المثل را بدانجهت زده است که حکما معتقدند که نفس اول به تبعیت از عقل اول جنبه فاعلیت داشته و نقش محرّک و هدایت کنندگی دارد و نفس دوم به تبعیت از عقل دوم جنبه قابلیت داشته و متحرک بوده و به رشد و حرکت و نمو و حیات خود ادامه می دهد. بنابراین نفس اول به مثابه سر ماهی جنیه فاعلیت در حرکت دارد و نفس دوم به مثابه دُم ماهی است که جنبه قابلیت در پذیرش حرکت داشته و بدین ترتیب سر و دُم ماهی (نفس اول و نفس دوم ) به رشد و بالندگی خود می رسند. و ماهی نیز در نظر مولانا وجود انسان کاملی است که از آب حیات در بحر کبریای وجود برخوردار است. هست قرآن حال های انبیا *** ماهیان بحر پاک کبریا. والله اعلم بالصواب ....

1396/09/17 21:12
محمود ازهر

باتوجه به اینکه لغت "گنده" در متون قبل از دولت قاجاریه دیده نشده است بنابراین بهتر است این کلمه را با فتح حرف اول بخوانیم و با توجه به تشبیه ماهی به انسان کامل، معنی بیت میشود: انسان کامل از عقل رشد میکند نه از اعضای دیگر.

1396/10/15 12:01
مسعود بدیعی

ظاهراً در زبان های دیگر هم این ضرب المثل هست که گندیدن ماهی از سرش شروع میشود
Mr Drahos, a pro-European academic, has been forthright in his opposition to the president, saying: "We say in Czech that "the fish stinks from the head" and that perfectly sums up Mr Zeman"s term."
نقل از این گزارش بی بی سی در 13 ژانویه 2018 دربارۀ انتخابات جمهوری چک
پیوند به وبگاه بیرونی

1401/05/12 00:08
فرهنگ

دقیقا 

1396/11/31 23:01
امبن عظیمی زاده

باسلام
بیت چهارم
در مورد ماهی دوستمون نوشته بودن که در علم جانورشناسی ماهی از سر شرو به گندیدن نمیکند،عرض میکنم که:
گندیدن ماهی از سر آغاز میشود
و ابتدایی ترین موارد رو میتوان در آبشش ماهی نشاهده کرد،که یک روش قدیمی و سنتی برای تشخیص تازه بودن یا نبودن ماهیست
مابقی بحثها رو دوستان عزیز باز کردن

1401/05/12 00:08
فرهنگ

بسیار عالی 

نظر اون دوست کاملا خام بود متاسفانه و حتی سواد ادبی ادبا رو هم زیر سوال بردن و احتیاط نکردن 

1398/04/04 23:07
سید امید میرعبدالحسینی

درود ان دوستیکه از رشد و گنده شدن حرف زدند مبرهن است که سواد ادبیاتی و شناخت اشعار مولانا ندارند زیرا اگر کمی غور کنند میفهمند که شعری با معنایی که ایشان گفته اند اصلا در حد و اندازه مولانا نیست و بسیار سفیحانه است.اصل شعر اینست فتنه از عمامه خیزد نی ز خم..ماهی از سر گنده گردد نی ز دم.مراد اینست که فساد و جور ستم از حاکمان به جامعه رسوخ میکند همانگونه که ماهی از سر میگندد نه از دم که یک مثل برگرفته از زبان عثمانیها میباشد. سپاس

1398/07/15 09:10
محسن حسن وند

با سلام خدمت همه دوستان
در دفتر چهارم مثنوی، بیت 1431، نسخه دکتر محمد علی موحد گرامی، چنین آمده است:
هر که او بی سر بجنبد، دم بود
جنبشش چون جنبش کژدم بود
یعنی عامل اصلی جنبش، حرکت و یا از جا کنده شدن و جابجا شدن هر چیزی ( از جمله ماهی!) سر است نه دم.
همچنین، درآن بیت و بیت ماقبل بیت مذکور آمده است که:
جنبش خلق از قضا و وعده است تیزی دندان ز سوز معده است
نفس اول راند بر نفس دوم ماهی از سر گنده باشد نه ز دم
در اینجا باز هم مبینیم که مولانا می فرماید عامل اصلی جنبش ،از جا کنده شدن، یا راندن و تکان دادن هر موجودی نه خود او(نفس دوم)، بلکه چیزی دیگریست که آن را قضا، وعده، و یا نفس اول می نامد{نفس اول راند(جنباند) بر نفس دوم(یا همان خود)}.
در 11بیت قبل تر مولانا نفس اول و نقش آن را در حرکت دادن یا از جا کنده شدن انسان ها و یا دیگر موجودات به صورت زیر بیان می کند:

آنک نگذارد ( نفس اول)ترا(نفس دوم) کایی درون
می‌بنگذارد مرا کایم برون
آنک نگذارد کزین سو پا نهی او بدین سو بست پای این رهی
ماهیان را بحر(نفس اول)نگذارد برون خاکیان را بحر نگذارد درون
در دو بیت بعد از بیت مورد بحث ما نیز آمده است:
تو نمی‌دانی کزین دو (نفس اول و نفس دوم، با به عبارتی دیگر، سر و دم) کیستی جهد کن چندانک بینی چیستی

نتیجه نهایی:
«ماهی از سر کنده گردد نی ز دم » درست است نه قرائت های دیگر.
در ضمن، و در واقعیت،
1 ماهی همواره و بیشتر از تنه گُنده می شود نه از سر،
2 ماهی زنده نه از سر می گندد و نه از جایی دیگر. پس در بیت مذکور به کار بردن هر یک از این دو لفظ، گُنده و
گَنده، نارواست.

1401/05/12 00:08
فرهنگ

گَنده لفظ درست است و این واژه از ضرب المثل معروف اتخاذ شده 

1399/07/06 14:10
گمنام ۲

از مطالبی که نوشته شده بسیار ممنونم. اگر چه نتوانستم متوجه شوم که حتی کدام روایت به صحت نزدیک تر است ولی نکات جدی مطرح شده باعث می شود که پیگیری دقیق تری بنمایم.

1399/08/22 21:10
سیدجعفرکاظمی

درزمان مولانا لفظ " گنده " به معنی بزرگ ودرشت وجود نداشته وبعدازقاجاریه متداول شده ومعنای اصلی همان " گنده " بمعنای گندیده شده است

1401/05/12 00:08
فرهنگ

کاملا درسته

1400/01/28 07:03
کیوان حسابی

در نسخ قدیمی این بیت آمده: عقل اول راند بر عقل دوم و در مصرع دوم که ماهی از سر گنده گردد نی ز دم
اگر چه هر دو معنی گَنده و گُنده با تفاسیری که در دست است و توجیهات هر گروه منطبق می آید اما تلفظ گُنده با معنای عقل اول بیشتر سنخیت دارد. در کتاب هایی از عرفا هم این پرسش آمده بوده است که با ارتباط باطنی که با بزرگوار داشته اند، گُنده را تایید کرده اند.

1401/05/12 00:08
فرهنگ

در اکثر نظرات دوستان خوندم که‌گَنده رو اشتباه خوانش ادبا یا ... دونستن البته عده ای هم درست گفته بودن 

علت شاید عدم اطلاع از این نکات باشه خواستم عرض کنم

اشتباه خوانش نیست گَنده درست است. 

این ضرب المثل هم در زبان لهستانی هم انگلیسی و هم ترکی استانبولی که محل زندگی مولانا بوده وجود دارد. که به معنای کار از سرچشمه خراب میشه ، اشتباه و پلیدی از بزرگان یک جمع شروع میشه و به بقیه قسمت ها میرسه استفاده میشه و هنوز هم در این زبانها مستعمل هست.

و معنی بیولوژیک هم اگر می خواید در نظر بگیرید(چون دوستان از زیست هم برای توضیح استفاده کرده بودن) منظور اینه وقتی عقل و مغز درست کار نکنه بقیه اعضا هم خراب شده و از بین میرن

در حالیکه خرابی و اشکال بقیه اعضا الزاما به معنای از بین رفتن موجود نیست

اینجا هم همینطور هست اگر بزرگان جامعه خراب شوند جامعه حتمااز بین میره و برعکسش الزاما درست نیست  و مغز سالم میتونه جلو فساد رو بگیره

1401/06/10 10:09
سامی سردارملی

ماهی از قسمت سر شروع به گندیدن میکند و نی از قسمت پایینی یا دم که مرطوب است میگندد

1401/09/07 16:12
Gündoğan

در ترکی ضرب المثلی داریم که :

balık baştan kokar یعنی ماهی از سر گندیده میشود.

منظور این است که آب از سرچشمه گل آلود میشود، یعنی فساد در خانواده یا سازمان یا هر تشکیلاتی از بالا شروع میشود.

با توجه به فرهنگ ترکی حاکم بر محیط زندگی مولانا به احتمال زیاد وی این بیت را از ضرب المثل ترکی ترجمه کرده و بنابراین عبارت گندیدن صحیح به نظر میرسد

 

 

1402/10/16 14:01
عباس پالاش

همانطور که بعضی از دوستان اشاره کرده‌اند
سهوی در ترجمه ضرب‌المثل ترکی رخ داده است 
«بالیق باشدان اییلنر» یا کوکار
بالیق ۲ معنا دارد
معنای رایج ماهی
معنای دوم شهر، مملکت (مثل خان بالیق، بیش بالیق)

معنای ضرب‌المثل البته به درستی درک شده است که فساد و تباهی از سران مملکت آغاز می‌شود
و گرنه منطقا فاسد شدن ماهی از شکم که محل باکتری‌هاست آغاز می‌شود

1403/01/05 23:04
کوروش

نفس اول راند بر نفس دوم

 

ماهی از سر گنده باشد نه ز دم

 

منظور از نفس اول و دوم چیست ؟

1403/01/06 23:04
کوروش

جنبش خلق از قضا و وعده است

 

تیزی دندان ز سوز معده است

 

یعنی چه ؟

 

 

 

1403/06/22 11:08
احد احمدی

همانطور که همیشه مثال هایی آورده می شود که منظور شاعر انتقال داده بشه این جا هم تیزی دندان و سوزش معده هم همین طور هست. تیزی دندان به درنده بودن و دیریدن اشاره داره و حمله ور شده که این بیان به سمت طمع و زیاده خواهی سوق داره. سوزش معده هم از حوس کردن و طمع کردن دل خواه بودن یک خوراک اشاره داره که به طبع وقتی به یک جماعت کا سرنوشتی بر آن ها گذشته و وعده هایی به آن ها داده می شود به طبع آن ها هم دچار خیالات و تفکراتی می شوند که باعث می شود تصمیمات مذ نظر خودشان را بگیرند.