گنجور

شمارهٔ ۶

بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را
من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بیم است که سودایت دیوانه کند ما را
در شهر به بدنامی افسانه کند ما را
هوش مصنوعی: نگرانی این است که عشق و اشتیاق ما باعث شود که دیوانه‌وار رفتار کنیم و در شهر به بدنامی و آوازه‌ی ناپسند شناخته شویم.
بهر تو ز عقل و دین بیگانه شدم آری
ترسم که غمت از جان بیگانه کند ما را
هوش مصنوعی: به خاطر تو از عقل و دین فاصله گرفتم، آری می‌ترسم غمت به اندازه‌ای عمیق باشد که جان ما را از خود بیگانه کند.
در هجر چنان گشتم ناچیز که گر خواهد
زلفت به سر یک مو در شانه کند ما را
هوش مصنوعی: در غم دوری تو به حدی بی‌ارزش شدم که اگر بخواهد زلفت را به یک تار مو در شانه‌اش ببافد، ما را هم فراموش خواهد کرد.
زان سلسله گیسو منشور نجاتم ده
زان پیش که زنجیرت دیوانه کند ما را
هوش مصنوعی: از آن رشته موهایت، رهایی و نجاتم را بخواه که قبل از آنکه زنجیر محبت تو، ما را دیوانه کند.
زینگونه ضعیف ار من در زلف تو آویزم
مشاطه به جای مو در شانه کند ما را
هوش مصنوعی: اگر من به این شکل ضعیف و ناتوان در زلف تو آویزان شوم، مشاطه (آرایشگر) به جای مو، ما را از شانه‌اش جدا می‌کند.
من می زده دوشم شاید که خیال تو
امروز به یک ساغر مستانه کند ما را
هوش مصنوعی: شاید با نوشیدن شراب، یاد تو امروز ما را به حال خوشی و شادی ببرد.
چون شمع بتان گشتی پیش آی که تا خسرو
بر آتش روی تو پروانه کند ما را
هوش مصنوعی: زمانی که مانند شمع در برابر زیبایی‌ها قرار گرفتی، جلو بیایید تا سلطان به خاطر زیبایی‌ات مانند پروانه بر آتش تو پرواز کند و ما را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

خوانش ها

شمارهٔ ۶ به خوانش زهرا بهمنی
شمارهٔ ۶ به خوانش سمیه الماسی
شمارهٔ ۶ به خوانش کیوان عاروان
شمارهٔ ۶ به خوانش فاطمه زندی

آهنگ ها

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

"در زلف تو آویزم"
با صدای علیرضا قربانی (آلبوم در زلف تو آویزم)

حاشیه ها

1394/04/05 13:07
زلمی

سلام .این شعر زبان حال خودمه با اینکه متاهل بودم عاشق دختری زیبا تو امریکا شدم .کم کم همه فهمیدند حتی زنم .اینقدر که دیگه هر اشنای منو می دید با نیش خندی ازم استقبال می کرد

1399/01/13 14:04
حفیظ احمدی

با سلام و خسته نباشید
فواد رامز آوازخوان افغان این شعر امیر خسرو را در آهنگی خوانده است.
پیوند به وبگاه بیرونی

1399/08/09 17:11
Meli

سلام بجای وزن مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن ،میشه گفت مستفعل مفعولن مستفعل مفعولن؟؟ یا مستفعل مستفعل مستفعل مستفعل؟؟

1399/08/12 14:11
یه بنده خدا

اسمی که برای وزن ها گذاشته میشه قراردادی هست حالا بر اساس فعل شناخته شده تر هست و هر بحری باشه هم مهم نیست هر چی راحت ترید استفاده کنید ، فقط درست باشه

1402/11/21 22:01
دست از وجود شسته...

سلام بر همه ی عزیزان

چه سروده این بزرگوار

و چه خوانده قربانی

 

این شعر تمام عشق به پروردگارجهان هست

خدا میدونه در چه حالی این شعر را گفته 

 

1402/12/18 06:03
حمید فاتح نیا

دروود 

نسبت دادن منظور شاعر به عشق پروردگار جهان نیازمند دلیلی واضح است والا با وجود قرینه های بسیار واضح در متن شعر که جملگی دلالت بر عشق جسمانی و زمینی دارد چنین انتسابی نه تنها مقبول نیست بلکه مستمسکی برای طنز می باشد ،وانگهی اذعان به عشق دو انسان به یکدیگر چه اشکالی دارد که بسیاری ،تا به این حد در تفسیر اشعار از آن گریزان هستند و در انکار آن به هر چیز متوسل می شوند ،بی تردید شاعران نیز انسان هایی معمولی بوده اند که روحی حساس داشته اند و به دلیل تسلط بر کلام امکان اظهار عشق خود را به زبان شعر داشته اند ،این غزل نیز همینگونه است و به زیبایی هر چه تمام زیبایی های عالم عاشقی را به تصویر کشانده است ...

1403/07/23 02:09
Luminous

برای طنز !!؟؟؟ 

عجبا ، دیدگاه تو برای من متمسک به طنز است

اینکه با عشق حقیقی و ابراز کردنش توسط شاعر مخالفید دال بر این نیست که بخوای شعر را با دید یا تفکر خودت معنا کنی

اینطور که معلوم است به دیدی انحرافی دچار  و از معنا و مفهوم عیان شعر گریزان !

اون موقع بر چه حسبی یا با چه دلیل واضحی میگی مقبول نیست ؟

ابراز عشق به خالق جهان چه مشکلی دارد که ازش گریزان هستی؟

ببین قسمت کثیری از شاعران یا اشعاری که امروزه در جهان معروف هستند از عشق به حضرت عشق و ابراز آن لبریز هستند و این حقیقت بر کسی پوشیده نیست

و کسی که توان دیدن این حقیقت را ندارد بهتر است بجای تحمیل تفکرات سوخته اش ، چشمانش را باز کند و با قلبش شعر را بخواند و با تحقیق راجب زندگینامه و سرگذشت و طبع شاعر سعی در فهم موضوع شعر کند

شاعران برای تو و امثال تو معمولی هستند و بخاطر همین تفکر همینطور هم با زاویه بسته به اشعار و شعرا نگاه میکنید

اما در واقع همه ی ما میدانیم که اکثر شعرا  انسان های راه رفته و اهل طریقت بودند و سلوک داشتند و همگی عشق حقیقی و باقی را که هو الباقی و هو الحبیب هست جویا و خواهان بودند

برای همین گفته اند : عاشقان را ملت و مذهب خداست

پس منکر این مصرع هم هستی!!!

تعداد کثیری از کسانی که امروزه ما آنها را شاعر خطاب میکنیم سالکان حق و جویای عشق بودند و با تحقیق راجب سرگذشت و زندگی آنها میتوان راحت به این موضوع پی برد 

 

مولانا : همه جورها وفا شد همه تیرگی صفا شد، صفت بشر فنا شد صفت خدا درآمد

مولانا » دیوان شمس » غزلیات »غزل شمارهٔ ۷۷۴

این بیت کاملا به فنا فی الله اشاره دارد اشاره به وصال به معشوق حقیقی و پایان دادن به هجران و فراق دارد

و تعداد این دست بیت ها بسیار هست و در همین جا هم میتوان یافت 

بهتر هست راجب مفاهیم عرفانی زلف ، چشم ، گیسو ، رند ، قلندر ، باده ، میدان و .... تحقیق کنید

دوستان متوجه منظور هستند البته شما باید تحقیق کنید و از تفکرات سوخته دست بکشید 

با این تفاسیر با چه دیدگاهی انکار میکنی ! 

ختم کلام این شعر زیبا را مجدد بخون همانطور که اشاره شد....

 

هو خیر حبیب و محبوب 

1403/01/20 08:03
ابوالفضل غفاری

من وقتی آهنگ این سروده رو با صدای آقای قربانی می‌شنوم بهم آرامش میده. شبی نیست که من این آهنگ رو گوش نکنم.

1403/04/22 11:06
پناهنده به هیچستان

درود عزیزان و فرهیختگان ادب

مصرع زلفت به سر یک مو در شانه کند مارا 

برای حقیرمفهومی مبهم دارد . اگر دوستی توانای توضیح عرفانی این مصرع را دارد مدیون وی خواهم بود توضیحی به بنده هدیه کند 

1403/06/22 17:08
Ehsan nobody

این یک ایهام است شاعر مضامین مختلفی رو ترکیب میکنه

۱-با دیدن زلف تو به اندازه یک مو ما را در نهایت تکلیف و در وظیفه (متضاد با شانه خالی کردن)کنه

۲-موهای تو با خاطر یک چیز کوچک (به سر یک سوزن و یا مویی) ما را مجبور و ملزم به هر چه کند

۳- جمال زلف تو اگر بخواهد کل هستی من را مانند یک مو در شانه ای قرار میده

 

بنابر این مضامین بلندی عرفانی داره که مربوط به شناخت هستی و لطف الهی است که فقط شامل اشخاص خاصی میشه

 

1403/09/29 00:11
ایمان اسدی

استاد علیرضا قربانی چقدر زیبا این شعر رو در قالب یک اثر فاخر خونده.

 

من می زده ی دوشم، شاید که خیال تو

امروز به یک ساغر مستانه کند ما را