باب مراتبهم فی السّماع
بخش ۱ - باب مراتبهم فی السّماع : بدان که هریکی را از ایشان در سماع مرتبتی است و ذوق آن بر مقدار مرتبهٔ ایشان باشد؛ چنانکه تایب را هرچه شنود ورامدد حسرت و ندامت شود و مشتاق را مایهٔ شوق رؤیت و مؤمن را تأکید یقین، و مرید را تحقیق بیان و محب را باعث انقطاع علایق و فقیر را اساس نومیدی از کل و مثال اصل سماع همچون آفتاب است که بر همه چیزها برافتد و هر چیزی را به مقدار مراتب آن چیز از آن ذوق و مشرب باشد: یکی را میسوزد و یکی را میفروزد و یکی را مینوازد و یکی را میگدازد. بخش ۲ - فصل : بدان که سماع وارد حق است و تزکیت جد از هزل و لهو است؛ و به هیچ حال طبع مبتدی قابل حدیث حق نباشد و به ورود آن معنی ربانی مر طبع را زیر و زبری باشد و حُرقت و قهر؛ چنانکه گروهی اندر سماع بیهوش شوند و گروهی هلاک گردند و هیچ کس نباشد الا که طبع او از حد اعتدال بیرون شود و این را برهان ظاهر است. بخش ۳ - فصل : گروهی از مشایخ خواندن قرآن به الحان و شنیدن قصاید و اشعار را؛ چنانکه حروف از حد آن تجاوز کرده است کراهیت داشتهاند و خود پرهیز کرده و اندر آن غُلُو نموده و ایشان چند گروهاند و هر یکی را اندر آن علتی دیگر است.