گنجور

شمارهٔ ۹۳

بازم نمکی بر جگر ریش رسیدست
صد گونه بلا بر من درویش رسیدست
من ناله ز بیگانه ندارم، که دلم را
هر غم که رسیدست هم از خویش رسیدست
درد تو بهرکس نرسیدست ولیکن
المنة لله که مرا بیش رسیدست
کیشم همه عشقست و نیاید بصفت راست
تیری که مرا بر دل از آن کیش رسیدست
نوش دو جهان را همگی کرد فراموش
تا بر دل من لذت آن نیش رسیدست
ای عشق جهان سوز، کجایی؟ که دلم را
صد واقعه از عقل بد اندیش رسیدست
گر ناله کند قاسم بیدل، مکنش عیب
پیداست از آن ناله که دردیش رسیدست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بازم نمکی بر جگر ریش رسیدست
صد گونه بلا بر من درویش رسیدست
هوش مصنوعی: دوباره درد و رنجی بر دل من آورده‌اند، و صد نوع مشکل و مصیبت به من به عنوان یک فرد بی‌پول و بی‌چیز وارد شده است.
من ناله ز بیگانه ندارم، که دلم را
هر غم که رسیدست هم از خویش رسیدست
هوش مصنوعی: من از غم و درد کسی غیر از خودم شکایت ندارم، زیرا هر احساس ناراحتی که دارم، ناشی از خودم است.
درد تو بهرکس نرسیدست ولیکن
المنة لله که مرا بیش رسیدست
هوش مصنوعی: درد تو به کسی دیگر نرسیده است، ولی خوشبختانه من این درد را بیشتر از دیگران تجربه کرده‌ام.
کیشم همه عشقست و نیاید بصفت راست
تیری که مرا بر دل از آن کیش رسیدست
هوش مصنوعی: تمام وجود من سرشار از عشق است و نمی‌توانم به درستی بیان کنم. این عشقی که به قلب من رسیده، مانند تیری است که نمی‌توان آن را توصیف کرد.
نوش دو جهان را همگی کرد فراموش
تا بر دل من لذت آن نیش رسیدست
هوش مصنوعی: تمام لذت‌های دنیا را فراموش کرده، تا اینکه طعم نیش آن در دلم احساس شود.
ای عشق جهان سوز، کجایی؟ که دلم را
صد واقعه از عقل بد اندیش رسیدست
هوش مصنوعی: ای عشق آتشین و ویرانگر، کجایی؟ دل من درگیر رخدادهای زیادی از تفکر نادرست شده است.
گر ناله کند قاسم بیدل، مکنش عیب
پیداست از آن ناله که دردیش رسیدست
هوش مصنوعی: اگر قاسم بیدل ناله کند، نباید او را سرزنش کنی؛ چون این ناله نشان دهنده آن است که درد و رنجی را متحمل شده است.

حاشیه ها

1402/02/15 17:05
یزدانپناه عسکری

6- ای عشق جهان سوز، کجایی؟ که دلم را - صد واقعه از عقل بد اندیش رسیدست 

***

5- عیب بینی از چه خیزد خیزد از عقل ملول - تشنه هرگز عیب داند دید در آب روان (مولانا)