شمارهٔ ۳۹
ای شب،نه ز زلف اوست بر پای تو بند
پس دیر و دراز درکشیدی تا چند؟
وی صبح، تو نیستی چو من عاشق و زار
من می گریم بس است باری تو بخند!
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای شب،نه ز زلف اوست بر پای تو بند
پس دیر و دراز درکشیدی تا چند؟
هوش مصنوعی: ای شب، آن زلف او نیست که بر تو گره خورده است، پس چرا اینقدر دیر و طولانی تو را در آغوش کشیدهام؟
وی صبح، تو نیستی چو من عاشق و زار
من می گریم بس است باری تو بخند!
هوش مصنوعی: ای صبح، تو در کنار من نیستی، من عاشق و پریشان حال هستم و بیوقفه اشک میریزم. کافی است که تو یک بار بخندی!