گنجور

شمارهٔ ۴۹

به خواب دوش چنان دیدمی که صدر جهان
بخواند پیشم و تشریف داد و زر بخشید
شدم به نزد معبر بگفتم این معنی
جواب داد که این جز به خواب نتوان دید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1400/09/06 13:12
افسانه چراغی

بامزه بود. طنز شیرینی داشت.