شمارهٔ ۳۴
پناه ملت اسلام مجد دولت و دین
دلت نهان جهان آشکار بشناسد
ضمیر پاک تو آن صیرفی استادست
که نقد هفت فلک را عیار بشناسد
فراست تو به یک التفات سر قدر
درون پرده لیل و نهار بشناسد
تو یی که پیش و پس مرکبت به سر بدود
هرانکسی که یمین از یسار بشناسد
جهان جاه تو را طول و عرض از آن پیشست
که وهم هندسه دانش کنار بشناسد
نشان ره گذر همتت کسی داند
که سالکان افق مدار را بشناسد
نهاد غیبت تو ملک را فراوان خار
شگفت نیست اگر گل ز خار بشناسد
زمانه را زتو آبی به روی کارآمد
روا بود که کنون روی کار بشناسد
حقوق دولت تو بر زمانه بسیارست
بس است این که یکی از هزار بشناسد
کسی که در تو به چشم خرد نگاه کند
مواقع کرم کردگار بشناسد
سپهر منت این اصطناع بر گیرد
ستاره قیمت این روزگار بشناسد
همیشه تا نظر عقل دارد آن تمییز
که طبع دی ز مزاج بهار بشناسد
بقای ذات تو در ملک بیشتر زان باد
که عقل مدت آنرا شمار بشناسد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پناه ملت اسلام مجد دولت و دین
دلت نهان جهان آشکار بشناسد
هوش مصنوعی: پناه ملت اسلامی، عزت و قدرت دین خود را در دل پنهان کرده است، اما جهان به وضوح او را میشناسد.
ضمیر پاک تو آن صیرفی استادست
که نقد هفت فلک را عیار بشناسد
هوش مصنوعی: ضمیر خالص و پاک تو مثل یک استاد ماهر در علم صرافی است که میتواند ارزش و معیار هفت آسمان را به درستی تشخیص دهد.
فراست تو به یک التفات سر قدر
درون پرده لیل و نهار بشناسد
هوش مصنوعی: توانایی تو به قدری است که با یک نگاه میتوانی ارزش و حقیقت نهفته در دل شب و روز را درک کنی.
تو یی که پیش و پس مرکبت به سر بدود
هرانکسی که یمین از یسار بشناسد
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که در اطراف و جلو و عقب تو، هر کسی که راست و چپ را بشناسد، به سوی تو میدود.
جهان جاه تو را طول و عرض از آن پیشست
که وهم هندسه دانش کنار بشناسد
هوش مصنوعی: جهان به وسعت و عظمت تو از آن چیزی فراتر است که حتی علم هندسه بتواند آن را به درستی شناسایی کند.
نشان ره گذر همتت کسی داند
که سالکان افق مدار را بشناسد
هوش مصنوعی: تنها کسی که به درک و شناخت عمیق از مسیر زندگی رسیده باشد، میتواند نشاندهنده راه و مقصود تلاشها و آرزوهای دیگران باشد.
نهاد غیبت تو ملک را فراوان خار
شگفت نیست اگر گل ز خار بشناسد
هوش مصنوعی: غیبت تو باعث شده که این دنیا پر از درد و رنج باشد. شگفتی نیست اگر گل هم به خاطر وجود خارها، دچار ناامیدی و اندوه شود.
زمانه را زتو آبی به روی کارآمد
روا بود که کنون روی کار بشناسد
هوش مصنوعی: زمانه از تو بهرهای برد و به صحنه آمد که اکنون هویت تو را بشناسد.
حقوق دولت تو بر زمانه بسیارست
بس است این که یکی از هزار بشناسد
هوش مصنوعی: حقوق یک دولت در برابر زمانه بسیار زیاد است، اما همین که حتی یک نفر از هزار نفر او را بشناسد، کافی است.
کسی که در تو به چشم خرد نگاه کند
مواقع کرم کردگار بشناسد
هوش مصنوعی: کسی که با بصیرت به تو بنگرد، نشانههای لطف و رحمت خداوند را در وجود تو خواهد دید.
سپهر منت این اصطناع بر گیرد
ستاره قیمت این روزگار بشناسد
هوش مصنوعی: آسمان به برکت این چرخش، ستارهای را که نمایانگر ارزش این زمانه است، شناسایی خواهد کرد.
همیشه تا نظر عقل دارد آن تمییز
که طبع دی ز مزاج بهار بشناسد
هوش مصنوعی: هرگاه عقل بتواند، تمایز میان چیزها را درک میکند؛ بهطوریکه طبیعت میتواند تفاوتهای حاصل از مزاج تابستان و بهار را شناسایی کند.
بقای ذات تو در ملک بیشتر زان باد
که عقل مدت آنرا شمار بشناسد
هوش مصنوعی: وجود تو در عالم، بیشتر از آن چیزی است که عقل بتواند مدت زمان آن را درک کند و بشمارد.