گنجور

شمارهٔ ۱۹

صاحب جلد کت از راه ببرد
وین هم از جلدی آن قحبه زن است
ورنه این سیم سر زرین گوش
چه سزاوار چو تو سیم تن است
یک شبی حجره من روشن کن
که به عشق تو دلم مرتهن است
چند ازین غدر که حاجب رگ زد
تا درین زیر چه دستان و فن است
حاجبت رگ زد و گر حق خواهی
حاجبت بابت گردن زدن است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صاحب جلد کت از راه ببرد
وین هم از جلدی آن قحبه زن است
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به کسی دارد که به دلیل غرور و خود بزرگ‌بینی‌اش در موقعیتی خاص قرار گرفته است و به تغییرات و شرایط اطرافش توجهی ندارد. همچنین، نوعی انتقاد به رفتارهای سطحی و ناپسند او نیز در آن نهفته است.
ورنه این سیم سر زرین گوش
چه سزاوار چو تو سیم تن است
هوش مصنوعی: اگر به موضوع گوش و زیبایی آن توجه کنیم، می‌توان گفت که این گوش با سیم و ظرافتش، شایسته‌ی موجودی چون توست که خود ظاهری از طلا و زیبایی دارد.
یک شبی حجره من روشن کن
که به عشق تو دلم مرتهن است
هوش مصنوعی: شبی را برای من روشن کن تا بتوانم در محبت تو شاهد باشم؛ زیرا قلبم به عشق تو وابسته و گرفتار است.
چند ازین غدر که حاجب رگ زد
تا درین زیر چه دستان و فن است
هوش مصنوعی: چند بار دیگر باید از آسیب و خیانت کسی که مانع شده، بگذریم تا ببینیم زیر این ظاهر چه حقایق و هنرنمایی‌هایی نهفته است؟
حاجبت رگ زد و گر حق خواهی
حاجبت بابت گردن زدن است
هوش مصنوعی: اگر به دنبال حقیقت باشی، باید به عواقب آن هم توجه کنی و از عواقب سخت و خطرناک آن نترسی.