گنجور

شمارهٔ ۳۵

در ابتدای کون جهان آفریدگار
بر نام خسرو از پی این عقد نامدار
بر اصل چهار طاق عناصر به پای کرد
نُه پوشش فلک همه از رایش استوار
دیبای خسروانی اخضر برو کشید
وانگه نثار کرد بدو در شاهوار
آوازه ای از ین سخن اندر جهان فتاد
تا از حجاب غیب شد امروز آشکار
آثار دولتی که فلک مدتی مدید
می کرد بر دریچه تقدیرش انتصار
هم مشتری ز لهو بر انداخت طیلسان
هم زهره از نشاط بیفکند گوشوار
یعنی که بخت حجله بلقیس وقت را
آورد بخت پیش سلیمان روزگار
قطب ملوک نصرة دین کز علو قدر
چون آفتاب بر فلک تند شد سوار
سلطان نشان اتابک اعظم که آسمان
سازد زنعل مرکب او تاج افتخار
بو بکر بن محمدبن الدگز که بخت
مانند دایگانش بپرورد در کنار
در ملک زاد اول و با ملک شد بزرگ
وانگاه باز ملک بدو شد بزرگوار
ای خسروی که نوک سنانت به روز رزم
در هفت جوشن فلک آسان کند گذار
هنگام حمله با همه تندی خویش باد
در دست و پای مرکبت افتد به زینهار
چون بر عزیمت سفری سایه افکند
بر شکل آسمان ز بر موکبت غبار
چندانک آتش غضبت یک زبانه زد
بر ماه نو شود همه اطرافش از شرار
در ملک چون تو شاه ندارد کسی بیاد
ای ملک را زجمله شاهان تو یادگار
هر کو شنید قصه جم گو بیا ببین
در ملک طول و عرضت و در حکم گیرو دار
تو سر به تاج وتخت فرو ناوری از آنک
چون تاج سرفرازی و چون تخت پایدار
هر خصلت و صفت که گزید از جهان خرد
در طینت تو تعبیه ای کردکردگار
مغز فلک ز کفّ تو شد پر بخار جود
آری چو هست کف تو دریا کم از بخار
چون خنجر تو حق را بازار گشت تیز
چون رایت تو دین را بالا گرفت کار
در هر زمین که خارسنان تو بر دمید
تا نفخ صور گلبن اقبال داد بار
چندان بقات باد که در صد هزار سال
هرگز مهندسشان نیارند در شمار
تو شمع عصمتی به شب ظلم در بتاب
تو ابر رحمتی به سر خلق بر ببار
از عقل وبخت برخور و جاوید زی از انک
چون عقل کاردانی و چون بخت کامکار

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در ابتدای کون جهان آفریدگار
بر نام خسرو از پی این عقد نامدار
هوش مصنوعی: در آغاز خلقت، خالق جهان به نام خسرو اشاره کرده و برای این قرارداد مشهور و بزرگ، او را انتخاب کرده است.
بر اصل چهار طاق عناصر به پای کرد
نُه پوشش فلک همه از رایش استوار
هوش مصنوعی: بر پایه و اساس چهار عنصر، نُه پوشش آسمان به پا است و همه اینها از قدرت تو محکم و استوار است.
دیبای خسروانی اخضر برو کشید
وانگه نثار کرد بدو در شاهوار
هوش مصنوعی: پارچه‌ای سبز و زیبا که متعلق به شاهان است، بر سر او انداخت و سپس آن را بر سر شاه دیگری‌ قرار داد.
آوازه ای از ین سخن اندر جهان فتاد
تا از حجاب غیب شد امروز آشکار
هوش مصنوعی: خبر این سخن در سراسر جهان منتشر شد و امروز موضوعی که پنهان بود، به وضوح نمایان شده است.
آثار دولتی که فلک مدتی مدید
می کرد بر دریچه تقدیرش انتصار
هوش مصنوعی: دولت و حکومت‌هایی که زمان طولانی به وجود آمده بودند، بر سرنوشت او تأثیرگذار بودند.
هم مشتری ز لهو بر انداخت طیلسان
هم زهره از نشاط بیفکند گوشوار
هوش مصنوعی: مشتری از خوش‌گذرانی دست کشید و زهره از خوشحالی گوشواره‌اش را انداخت.
یعنی که بخت حجله بلقیس وقت را
آورد بخت پیش سلیمان روزگار
هوش مصنوعی: بخت و شانس، زمان را به گونه‌ای به وجود آورد که بلقیس به سلیمان پیوست.
قطب ملوک نصرة دین کز علو قدر
چون آفتاب بر فلک تند شد سوار
هوش مصنوعی: پادشاهانی که حامی دین هستند، مانند خورشیدی در آسمان، با قدرت و تمام توان خود به اوج می‌رسند.
سلطان نشان اتابک اعظم که آسمان
سازد زنعل مرکب او تاج افتخار
هوش مصنوعی: سلطان که نمایانگر رهبری بزرگ است، به قدری قدرتمند و با شکوه است که مانند آسمانی است که بر سر مرکبش، نمادهای افتخار و مقام قرار دارد.
بو بکر بن محمدبن الدگز که بخت
مانند دایگانش بپرورد در کنار
هوش مصنوعی: بوی خوش بکر، فرزند محمد بن دگز، که سرنوشت او مانند دایه‌اش پرورش یافته است، در کنار به مشام می‌رسد.
در ملک زاد اول و با ملک شد بزرگ
وانگاه باز ملک بدو شد بزرگوار
هوش مصنوعی: در سرزمینی که به دنیا آمد، ابتدا به مقام و مرتبه‌ای رسید و سپس به تدریج مقامش به اندازه‌ای بالا رفت که دیگران نیز به او احترام گذاشتند و او را بزرگوار خواندند.
ای خسروی که نوک سنانت به روز رزم
در هفت جوشن فلک آسان کند گذار
هوش مصنوعی: ای پادشاهی که در میدان جنگ، با تیرهایت به سادگی از هفت لایه آسمان عبور می‌کنی.
هنگام حمله با همه تندی خویش باد
در دست و پای مرکبت افتد به زینهار
هوش مصنوعی: در زمان جنگ و درنگ‌های ناشی از حمله، حتی اگر به شدت حمله کنی، ممکن است نگران موقعیت خود و پاهایت بر روی اسب شوی و بخواهی احتیاط کنی.
چون بر عزیمت سفری سایه افکند
بر شکل آسمان ز بر موکبت غبار
هوش مصنوعی: زمانی که برای سفری آماده می‌شویم، سایه‌ای بر ظاهر آسمان می‌افتد و غباری از کاروان ما برمی‌خیزد.
چندانک آتش غضبت یک زبانه زد
بر ماه نو شود همه اطرافش از شرار
هوش مصنوعی: وقتی آتش خشم تو شعله‌ای به سمت ماه نو می‌زند، تمام اطراف آن از حرارت و گرما پر می‌شود.
در ملک چون تو شاه ندارد کسی بیاد
ای ملک را زجمله شاهان تو یادگار
هوش مصنوعی: در سرزمین تو هیچ شاهی مانند تو وجود ندارد، ای پادشاه، فقط تو را از میان همه شاهان به یاد می‌آورم.
هر کو شنید قصه جم گو بیا ببین
در ملک طول و عرضت و در حکم گیرو دار
هوش مصنوعی: هر کس که داستان جم را شنیده، بیاید و ببیند در سرزمین خود چه وسعت و قدرتی دارد و چگونه می‌تواند در امور قضا و قدر حاکم شود.
تو سر به تاج وتخت فرو ناوری از آنک
چون تاج سرفرازی و چون تخت پایدار
هوش مصنوعی: تو به خاطر مقام و جایگاهت خود را کوچک می‌کنی، در حالی که باید از آن تاج و تخت که نمایانگر عظمت و ثبات است، سرافراز باشی.
هر خصلت و صفت که گزید از جهان خرد
در طینت تو تعبیه ای کردکردگار
هوش مصنوعی: هر ویژگی و صفتی که از جهان خرد انتخاب شده، در ذات تو به طرز خاصی گذاشته شده است.
مغز فلک ز کفّ تو شد پر بخار جود
آری چو هست کف تو دریا کم از بخار
هوش مصنوعی: آسمان از دست تو پر از بخار کرم و generosity است. با وجود دست تو، دریا کمتر از بخار می‌نماید.
چون خنجر تو حق را بازار گشت تیز
چون رایت تو دین را بالا گرفت کار
هوش مصنوعی: وقتی که خنجر تو بر حق تیز و برنده شد، دین نیز به واسطه پرچم تو در اوج قرار گرفت و پیشرفت کرد.
در هر زمین که خارسنان تو بر دمید
تا نفخ صور گلبن اقبال داد بار
هوش مصنوعی: در هر مکانی که عشق و محبت تو جرقه‌ای زد، تا زمانی که فراخوان زندگی جدیدی آغاز شود و خوشبختی به بار بنشیند.
چندان بقات باد که در صد هزار سال
هرگز مهندسشان نیارند در شمار
هوش مصنوعی: به اندازه‌ی زمان زیادی که به خاطر باد می‌گذرد، حتی با وجود گذشت صد هزار سال، هیچ مهندسی نمی‌تواند آنها را در حساب آورد.
تو شمع عصمتی به شب ظلم در بتاب
تو ابر رحمتی به سر خلق بر ببار
هوش مصنوعی: تو همچون شمعی هستی که در شب تاریکی می‌درخشی و نور امید را می‌پاشی. همچنین، مانند ابری هستی که رحمت و نعمت را بر سر مردم نازل می‌کنی.
از عقل وبخت برخور و جاوید زی از انک
چون عقل کاردانی و چون بخت کامکار
هوش مصنوعی: از هوش و شانس خود بهره ببر و تا همیشه زندگی کن. چون هوش تو حکمت و درایت دارد و شانس تو همواره موفقیت‌آمیز است.