گنجور

شمارهٔ ۲۹

نوبت ملکت شها بر هفت گردون می زنند
ملک عالم را به تو فال فریدون می زنند
در ازل دایم زدند و تا ابد خواهند زد
تا نپنداری شها کین نوبت اکنون می زنند
نوبت اول بهنگامی که در طشت افق
تیره شب را جامه پنداری به صابون می زنند
نی غلط گفتم سحرگاهی که نقاشان صبح
نقش تار پرنیان گویی بر اکسون می زنند
وان دوم نوبت نماز شام هنگام غروب
کز شفق گویی هوا را جامه در خون می زنند
وان سوم نوبت بگاه آنک بالای زمین
سایه بان نیلگون بر در مکنون می زنند
نام جویان از شکوه رتبتی کان در شه ست
طبل باز هیبت از بیم شبیخون می زنند
تا زشوق دولتت دانادلان روزگار
طعنه در هر نوبتی صد نوبت افزون می زنند
شد همایون عهد تو عهدی که شاهان جهان
لاف داد و دین از ین عهد همایون می زنند
ربع مسکون از چه معمور آمد؟از جرم زمین
زانک لشکرگاه تو بر ربع مسکون می زنند
کوه و هامون فخر دارد بر فلک تا در جهان
بارگاه عالیت بر کوه و هامون می زنند
هست اتابک اعظمی در مملکت میراث تو
صورتش زیبد که بر طغرای میمون می زنند
می بیادت با کرامت کرده مدغم می خورند
زر به نامت با سعادت گشته مقرون می زنند
مسند رایت ز شاخ سدره بر تر می نهند
خرگه قدرت زطاق چرخ بیرون می زنند
تا خبر در ملت از قول پیمبر می دهند
تا مثل در حکمت از کتب فلاطون می زنند
رسم این نوبت به رونق در جهان پاینده باد
تا بدرگاه تو بر پیوسته موزون می زنند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نوبت ملکت شها بر هفت گردون می زنند
ملک عالم را به تو فال فریدون می زنند
هوش مصنوعی: زمان حکومت تو به عنوان پادشاه بر هفت آسمان فرا رسیده است و فرشتگان، سرنوشت جهانیان را با نام تو، شادروان فریدون، رقم می‌زنند.
در ازل دایم زدند و تا ابد خواهند زد
تا نپنداری شها کین نوبت اکنون می زنند
هوش مصنوعی: در ازل همیشه و برای همیشه به عشق و محبت پرداختند و تا ابد نیز ادامه خواهد داشت، تا این‌که فکر نکنی این لحظه خاص و ویژه‌ای است که فقط در حال حاضر رخ می‌دهد.
نوبت اول بهنگامی که در طشت افق
تیره شب را جامه پنداری به صابون می زنند
هوش مصنوعی: در ابتدا، وقتی که در آسمان تاریک شب، با صابون نور ستاره‌ها را به وجود می‌آورند.
نی غلط گفتم سحرگاهی که نقاشان صبح
نقش تار پرنیان گویی بر اکسون می زنند
هوش مصنوعی: من در صبح زود اشتباه کردم که گفتم نقاشان صبح با دقت و هنرمندی، نقش‌های زیبای تار و پود پارچه نازک را بر آسمان می‌کشند.
وان دوم نوبت نماز شام هنگام غروب
کز شفق گویی هوا را جامه در خون می زنند
هوش مصنوعی: دومین نوبت برای برپایی نماز شام، زمانی است که خورشید غروب می‌کند و رنگ آسمان به قرمزی شفق می‌گراید، گویی که آسمان در این لحظه لباس‌هایی به رنگ خون به تن می‌کند.
وان سوم نوبت بگاه آنک بالای زمین
سایه بان نیلگون بر در مکنون می زنند
هوش مصنوعی: در آن زمان سوم، هنگامی که بر فراز زمین، سایه‌ای آبی رنگ بر در پنهان شده می‌افتد.
نام جویان از شکوه رتبتی کان در شه ست
طبل باز هیبت از بیم شبیخون می زنند
هوش مصنوعی: نام کسانی که در جستجوی عظمت و مقام هستند، از اعتبار و مقام بلندی که در نزد پادشاه دارند، طوری است که دشمنان به خاطر ترس از حمله، صدای طبل را به صدا در می‌آورند.
تا زشوق دولتت دانادلان روزگار
طعنه در هر نوبتی صد نوبت افزون می زنند
هوش مصنوعی: به خاطر خوشحالی از بیشتر شدن قدرت تو، افراد دانا و زیرک در هر زمان به طعنه و کنایه می‌پردازند و این کارشان هر بار بیشتر از قبل می‌شود.
شد همایون عهد تو عهدی که شاهان جهان
لاف داد و دین از ین عهد همایون می زنند
هوش مصنوعی: عهد تو به قدری معتبر و پرارزش است که شاهان دنیا درباره‌اش سخنرانی کرده و به آن افتخار می‌کنند و حتی دین‌ها نیز بر اساس این عهد بزرگ شکل می‌گیرند.
ربع مسکون از چه معمور آمد؟از جرم زمین
زانک لشکرگاه تو بر ربع مسکون می زنند
هوش مصنوعی: در کلامی به این مضمون، به این معنا اشاره شده که عالم و زمین چگونه از وجودی پرجمعیت و فعال تغذیه می‌شود. به عبارتی، این سوال مطرح می‌شود که چه عاملی باعث رونق و آبادانی ربع مسکون (عرصه زمین) شده است؟ و پاسخ این است که نیروهای قوی و پویایی که به نوعی به وجود نیروهای زمین مربوط می‌شوند، باعث می‌شوند که این مکان به عنوان مظهر زندگی و فعالیت شناخته شود. در واقع، فعالیت‌های انسانی و یا موجودات دیگر در آنجا مانند لشکری هستند که این مکان را زنده و پرتحرک می‌کنند.
کوه و هامون فخر دارد بر فلک تا در جهان
بارگاه عالیت بر کوه و هامون می زنند
هوش مصنوعی: کوه و دشت به آسمان می‌بالند زیرا در زمین، عظمت و شکوه تو بر آن‌ها نمایان است.
هست اتابک اعظمی در مملکت میراث تو
صورتش زیبد که بر طغرای میمون می زنند
هوش مصنوعی: در کشور تو، شخصی بزرگ و با اعتبار وجود دارد که چهره‌اش به قدری زیبا و شایسته است که بر نشان دولتی می‌نویسند.
می بیادت با کرامت کرده مدغم می خورند
زر به نامت با سعادت گشته مقرون می زنند
هوش مصنوعی: در یاد تو، با احترام و بزرگواری، شراب می‌نوشند. طلا را به نام تو و شرافت تو مصرف می‌کنند و به این ترتیب، خوشبختی را به هم مرتبط می‌سازند.
مسند رایت ز شاخ سدره بر تر می نهند
خرگه قدرت زطاق چرخ بیرون می زنند
هوش مصنوعی: الان بر فراز درخت سدر، پرچم را نصب می‌کنند و مکانی برای قدرت ایجاد می‌کنند که از مرز آسمان فراتر می‌رود.
تا خبر در ملت از قول پیمبر می دهند
تا مثل در حکمت از کتب فلاطون می زنند
هوش مصنوعی: تا زمانی که خبر در میان مردم از سخنان پیامبر نقل می‌شود، مانند آنکه در حکمت از نوشته‌های افلاطون سخن می‌گویند.
رسم این نوبت به رونق در جهان پاینده باد
تا بدرگاه تو بر پیوسته موزون می زنند
هوش مصنوعی: رسم و آیین این دوره باید همیشه پررنگ و با رونق باشد تا مردم در برابر تو با نظم و هماهنگی هرچه بیشتر رفتار کنند.