گنجور

شمارهٔ ۲۰

ایزد چو کارگاه فلک را نگار کرد
از کاینات ذات تو را اختیار کرد
نی نی هنوز کاف کن از نون خبر نداشت
کایزد رسوم دولت تو آشکار کرد
اول تو را یگانه و بی مثل آفرید
وانگه سپهر هفت و عناصر چهار کرد
طبع زمان که حامل امر تو خواست شد
همچون عنان فرخ تو بی قرار کرد
جرم زمین که مرکز مُلک تو خواست گشت
همچون رکاب عالی تو پایدار کرد
هر جا که در محیط جهان رخنه ای فتاد
آنرا به عدل شامل تو استوار کرد
دست و زبان خصم تو هنگام فعل و قول
همچون زبان سوسن و دست چنار کرد
عالم به فر دولت تو ابتهاج یافت
آدم به یمن نسبت تو افتخار کرد
قاضی چرخ را که لقب سعد اکبر است
نام تو بر نگین سعادت نگار کرد
مفتیِّ عقل اگر چه دم اجتهاد زد
در مُلک و دین به فتوی رای تو کار کرد
هر گوهر مراد که در درج چرخ بود
در پای دولت تو سعادت نثار کرد
دولت عنان ملک به دست تو باز داد
اقبال بر براق مرادت سوار کرد
تیری که همت تو گشاد از کمان حکم
از روی هفت جوشن گردون گذار کرد
تیغت که باغ ملک بر آبش نهاده اند
روی زمین زخون عدو لاله زار کرد
با زور بازوی تو مقر شد به افترا
آنکس که وصف رستم و اسفندیار کرد
بس پیل مست را که نهیبت فرو شکست
بس شیر شرزه را که شکوهت شکار کرد
هرکس که بر ضمیر تو گردی نشست از و
در حال گردش فلکش خاکسار کرد
وانرا که با تو وحشت و کین در میان نهاد
دوران آسمانش سزا در کنار کرد
خورشید زیر سایه عدلت پناه یافت
گردون به گرد مرکز حکمت مدار کرد
چشم فلک ندید و نبیند به عمر خویش
آن لطفها که در حق تو کردگار کرد
این یک عدوی دین که بمانده ست دفع او
هم دولتت کند که چنین صد هزار کرد
چون مصطفی به وعده نصرت وثوق داشت
عیبی نبود اگر دو سه روز انتظار کرد
این دست بسته را تو گشایی که عاقبت
آنکس برد که تعبیه استادوار کرد
تاویل توامان چه بود پیش از آنک مُلک
آنرا دهد خدای که دین را شعار کرد
شمشیر مرتضی بجز از آهنی نبود
پشتی دین حق لقبش ذوالفقار کرد
این دین عزیز کرده به تایید ایزدست
هرگز به مکر و شعوذه نتوانش خوار کرد
بادت امان ز حادثه روزگار از آنک
عدل تو جبر حادثه روزگار کرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سیاوش جعفری

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایزد چو کارگاه فلک را نگار کرد
از کاینات ذات تو را اختیار کرد
هوش مصنوعی: خداوند وقتی که کارگاه آسمان را آراست، از میان تمام موجودات، وجود تو را به انتخاب خود برگزید.
نی نی هنوز کاف کن از نون خبر نداشت
کایزد رسوم دولت تو آشکار کرد
هوش مصنوعی: هنوز صدای نی به گوش می‌رسد، اما من از نان بی‌خبرم، زیرا خداوند آداب و رسوم قدرت تو را نمایان کرده است.
اول تو را یگانه و بی مثل آفرید
وانگه سپهر هفت و عناصر چهار کرد
هوش مصنوعی: در ابتدا تو را به شکل منحصر به فرد و بی‌نظیر خلق کرد، سپس آسمان هفتگانه و چهار عنصر را به وجود آورد.
طبع زمان که حامل امر تو خواست شد
همچون عنان فرخ تو بی قرار کرد
هوش مصنوعی: زمان که خواست به تو خدمت کند، مانند افسار اسب شایسته‌ات، بی‌تاب و ناآرام شد.
جرم زمین که مرکز مُلک تو خواست گشت
همچون رکاب عالی تو پایدار کرد
هوش مصنوعی: زمین به خاطر خواسته‌های تو، مانند رکابی که پایدار و محکم باشد، استحکام و ثبات پیدا کرد.
هر جا که در محیط جهان رخنه ای فتاد
آنرا به عدل شامل تو استوار کرد
هوش مصنوعی: هر زمان که در دنیای اطراف مشکلی به وجود بیاید، آن را با انصاف و عدل تو محکم و استوار خواهی ساخت.
دست و زبان خصم تو هنگام فعل و قول
همچون زبان سوسن و دست چنار کرد
هوش مصنوعی: در لحظه عمل و گفتار، دشمن تو مانند زبان گل سوسن و دستان درخت چنار می‌شود.
عالم به فر دولت تو ابتهاج یافت
آدم به یمن نسبت تو افتخار کرد
هوش مصنوعی: جهان به خاطر نعمت و سعادت تو خوشحال شد و انسان به خاطر نسبت با تو به خود می بالد.
قاضی چرخ را که لقب سعد اکبر است
نام تو بر نگین سعادت نگار کرد
هوش مصنوعی: چرخ فلک، که به لقب سعد اکبر شناخته می‌شود، نام تو را بر روی نگین خوشبختی نقش زد.
مفتیِّ عقل اگر چه دم اجتهاد زد
در مُلک و دین به فتوی رای تو کار کرد
هوش مصنوعی: اگرچه عقل در تلاش است و نظر خود را در امور دینی و دنیوی بیان می‌کند، اما در نهایت به رای تو به خوبی عمل کرده است.
هر گوهر مراد که در درج چرخ بود
در پای دولت تو سعادت نثار کرد
هوش مصنوعی: هر گوهری که در گردونه‌ی آسمان وجود دارد، در پای دولت تو به خوشبختی تقدیم شده است.
دولت عنان ملک به دست تو باز داد
اقبال بر براق مرادت سوار کرد
هوش مصنوعی: خوشبختی و شانس، فرمانروایی را به دستان تو سپرد و تو را سوار بر مرکب آرزوها کرد.
تیری که همت تو گشاد از کمان حکم
از روی هفت جوشن گردون گذار کرد
هوش مصنوعی: تیری که اراده و تلاش تو آن را رها کرد، به لطف تقدیر و سرنوشت از هفت پوست سخت آسمان عبور کرد و به هدف خود رسید.
تیغت که باغ ملک بر آبش نهاده اند
روی زمین زخون عدو لاله زار کرد
هوش مصنوعی: تیغ تو مانند درختانی است که بر آب باغ ملک قرار گرفته‌اند، و زمین را از خون دشمنان رنگین و شاداب کرده است.
با زور بازوی تو مقر شد به افترا
آنکس که وصف رستم و اسفندیار کرد
هوش مصنوعی: با قدرت و نیروهای تو، این شخص که به افترای او وصف رستم و اسفندیار را کرده، به جای خود نشسته است.
بس پیل مست را که نهیبت فرو شکست
بس شیر شرزه را که شکوهت شکار کرد
هوش مصنوعی: بسیاری از موجودات نیرومند و وحشی، به خاطر قدرت تو و نفوذ تو تسلیم و آسیب‌پذیر شدند.
هرکس که بر ضمیر تو گردی نشست از و
در حال گردش فلکش خاکسار کرد
هوش مصنوعی: هر کسی که بر دل تو تکیه کند، در حالی که فلک در حال چرخش است، به خاکی و پست تبدیل می‌شود.
وانرا که با تو وحشت و کین در میان نهاد
دوران آسمانش سزا در کنار کرد
هوش مصنوعی: شخصی که با تو دشمنی و ترس دارد، باید بداند که آسمان برای او عذاب و کیفر در نظر گرفته است.
خورشید زیر سایه عدلت پناه یافت
گردون به گرد مرکز حکمت مدار کرد
هوش مصنوعی: خورشید در سایه عدالت تو به امنیت رسید و آسمان به دور محور حکمت تو گردش کرد.
چشم فلک ندید و نبیند به عمر خویش
آن لطفها که در حق تو کردگار کرد
هوش مصنوعی: چشم آسمان هرگز و هرگز در طول عمرش آن رفتارهای نیک و مهربانی‌هایی که خداوند در حق تو انجام داد را نخواهد دید.
این یک عدوی دین که بمانده ست دفع او
هم دولتت کند که چنین صد هزار کرد
هوش مصنوعی: این یک دشمن دین است که هنوز باقی مانده؛ دفع او هم برای تو خوشبختی به ارمغان می‌آورد، همان‌طور که صد هزار نفر را از بین برد.
چون مصطفی به وعده نصرت وثوق داشت
عیبی نبود اگر دو سه روز انتظار کرد
هوش مصنوعی: چون پیامبر به وعده کمک و حمایت اطمینان داشت، اشکالی نداشت اگر چند روزی صبر می‌کرد.
این دست بسته را تو گشایی که عاقبت
آنکس برد که تعبیه استادوار کرد
هوش مصنوعی: تو این دست بسته را باز می‌کنی، چرا که در نهایت کسی به هدف می‌رسد که با تدبیر و هنر فکر کرده باشد.
تاویل توامان چه بود پیش از آنک مُلک
آنرا دهد خدای که دین را شعار کرد
هوش مصنوعی: پیش از آنکه خداوند حکومت را به کسی بسپارد، چه معنا و تفسیری می‌توان از دین چونان نمادی داشت؟
شمشیر مرتضی بجز از آهنی نبود
پشتی دین حق لقبش ذوالفقار کرد
هوش مصنوعی: شمشیر علی (مرتضی) تنها از آهن ساخته نشده است، بلکه پشتوانه‌ای برای دین حق است و به خاطر قدرت و اهمیتش، نام ذوالفقار به آن داده‌اند.
این دین عزیز کرده به تایید ایزدست
هرگز به مکر و شعوذه نتوانش خوار کرد
هوش مصنوعی: این دین گرانقدر با حمایت خداوند حفظ شده است و هیچ‌کس نمی‌تواند آن را با ترفند و فریب نادیده بگیرد یا ضعیف کند.
بادت امان ز حادثه روزگار از آنک
عدل تو جبر حادثه روزگار کرد
هوش مصنوعی: باد تو نجات‌دهنده من از بلاهای زمانه است، زیرا عدالت تو بی‌عدالتی‌های روزگار را جبران کرده است.