شمارهٔ ۷۱
«خیزید ز بیدادگران داد بگیرید
وز دادستانانِ جهان یاد بگیرید
در دادستانی رَه و رسم ار نشناسید
در مدرسه این درس ز استاد بگیرید
از تیشه و از کوهِ گران یاد بیارید
سرمشق در این کار ز فرهاد بگیرید
فاسد شده خون در بدنِ عارف و عامی
دستورِ حکیمانه ز فَصّاد بگیرید»
تا چند چو صیدید گرفتارِ دَد و دام
از دام برون آمده صَیّاد بگیرید
ضَحّاکِ عَدو را به چکش مغز توان کوفت
سرمشق گر از کاوهٔ حَدّاد بگیرید
آزادی ما تا نشود یکسره پامال
در دست ز کین دشنهٔ پولاد بگیرید
شمارهٔ ۷۰ - در زندان قصر: به زندان قفس مرغ دلم چون شاد میگرددشمارهٔ ۷۲: ز انقلابی سخت جاری سیل خون باید نمود
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
«خیزید ز بیدادگران داد بگیرید
وز دادستانانِ جهان یاد بگیرید
هوش مصنوعی: از ظلم و ستمگران برخیزید و حق خود را بگیرید و از قاضیان و دادستانهای دنیا بیاموزید.
در دادستانی رَه و رسم ار نشناسید
در مدرسه این درس ز استاد بگیرید
هوش مصنوعی: اگر در دادستانی قوانین و روشها را نشناسید، میتوانید این درس را از استاد در مدرسه یاد بگیرید.
از تیشه و از کوهِ گران یاد بیارید
سرمشق در این کار ز فرهاد بگیرید
هوش مصنوعی: از ابزار و سختیهای بزرگ یاد بگیرید و در این کار از فرهاد (شخصیت اسطورهای که معمار و سنگتراش ماهری بود) الگوبرداری کنید.
فاسد شده خون در بدنِ عارف و عامی
دستورِ حکیمانه ز فَصّاد بگیرید»
هوش مصنوعی: خون در بدن عارف و عامی به فساد رسیده است، پس از دانستههای حکیمانه باید درس بگیریم.
تا چند چو صیدید گرفتارِ دَد و دام
از دام برون آمده صَیّاد بگیرید
هوش مصنوعی: چند زمان باید اسیر شکارچی و دام در زندگی باشی؟ از تلههای احاطهکننده رها شدهای، حالا میتوانی شکارچی را در آغوش بگیری.
ضَحّاکِ عَدو را به چکش مغز توان کوفت
سرمشق گر از کاوهٔ حَدّاد بگیرید
هوش مصنوعی: با قدرت و سرسختی، دشمن را شکست بده و با استفاده از آموزههای قهرمانان گذشته، بر آن پیروز شو.
آزادی ما تا نشود یکسره پامال
در دست ز کین دشنهٔ پولاد بگیرید
هوش مصنوعی: تا زمانی که آزادیمان کاملاً در زیر پا نرود، باید با کینه و درشتی با دشنهای تیز و بران به مقابله بپردازیم.
حاشیه ها
1402/09/15 23:12
کژدم
بیتهای یک تا چهار از یحیی دولتآبادی است.