شمارهٔ ۶۷
این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند
عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن
بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
جشن و ماتم پیش ما باشد یکی چون بره را
روزگار جشن و ماتم هردو قربانی کنند
روز شادی نیست در شهری که از هر گوشهاش
بینوایان بهر نان هرشب نواخوانی کنند
تا به کی با پول این یک مشت خلق گرسنه
صبح عید و عصر جشن و شب چراغانی کنند
با چنین نعمت که میبینند این مردم رواست
شکرها تقدیم دربار بریتانی کنند
شمارهٔ ۶۶ - در انتقاد از دولت وثوقالدوله: آن دست دوستی که در اول نگار دادشمارهٔ ۶۸ - در زندان قصر (گویا این غزل موجب قتل فرخی گردیده): باید این دور اگر عالی و گردون باشد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند
عالمی را کشته تا یک دم هوسرانی کنند
هوش مصنوعی: این ستمگران که به دنبال قدرت و سلطنت هستند، برای یک لحظه لذتجویی خود، جهانی را نابود میکنند.
آنچه باقی مانده از دربار چنگیز و نِرُن
بار بار آورده و سر بار ایرانی کنند
هوش مصنوعی: هر آنچه از حاکمیت چنگیز و نِرُن باقی مانده، بار دیگر برای ایرانیان تحمیل و سختیها دوباره به دوش آنها گذاشته شود.
جشن و ماتم پیش ما باشد یکی چون بره را
روزگار جشن و ماتم هردو قربانی کنند
هوش مصنوعی: جشن و سوگواری برای ما فرقی ندارد، زیرا هر دو به نوعی مانند قربانی در روزگار هستند.
روز شادی نیست در شهری که از هر گوشهاش
بینوایان بهر نان هرشب نواخوانی کنند
هوش مصنوعی: در شهری که آدمهای بیخانمان و نیازمند هر شب برای به دست آوردن نان مجبورند آواز بخوانند، هیچ روز شادی وجود ندارد.
تا به کی با پول این یک مشت خلق گرسنه
صبح عید و عصر جشن و شب چراغانی کنند
هوش مصنوعی: تا کی باید به خاطر چند نفر پولدار، این همه مردم گرسنه و بدبخت در روز عید و جشن و شبهای خوشی، تنها به تماشای خوشحالی دیگران بنشینند؟
با چنین نعمت که میبینند این مردم رواست
شکرها تقدیم دربار بریتانی کنند
هوش مصنوعی: با توجه به این نعمتهایی که این مردم میبینند، کاملاً مناسب است که شکرگزاری خود را نثار دربار بریتانیا کنند.