گنجور

شمارهٔ ۶۳

غیر خون آبروی توده زحمتکش نیست
باد بر هم زنِ خاکستر این آتش نیست
هست سیم و زر ما پاکدلان پاکی قلب
قلب قلب است که درگاه محک، بی‌غش نیست
در کمان خانه ابروی تو در گاه نگاه
تیرهائیست که در ترکش کی آرش نیست
من نه تنها ز غم عشق تو دیوانه شدم
عاقلی نیست که مجنون تو لیلی وش نیست
بهر تسخیر ادا می کند این شیخ ریا
آنچه در قاعده سیبوی واخفش نیست
همه از کثرت بدبختی خود می‌نالند
گوییا در همه آفاق کسی دلخوش نیست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غیر خون آبروی توده زحمتکش نیست
باد بر هم زنِ خاکستر این آتش نیست
هوش مصنوعی: بجز خون و تلاش‌های سخت‌کوشان، چیزی برای افتخار و حرمت آنان وجود ندارد. کسی که بر خاکستر این شعله می‌دمد، نمی‌تواند تأثیرگذار باشد.
هست سیم و زر ما پاکدلان پاکی قلب
قلب قلب است که درگاه محک، بی‌غش نیست
هوش مصنوعی: زر و نقره ما، از دلسوزی و صداقت ما نشأت می‌گیرد، زیرا قلب‌های پاک، آزمونی خالص و بی‌ریا دارند.
در کمان خانه ابروی تو در گاه نگاه
تیرهائیست که در ترکش کی آرش نیست
هوش مصنوعی: در کمان خانه ابروهای تو، نگاه‌هایی وجود دارد که در تیرکمان آرش جایی ندارند.
من نه تنها ز غم عشق تو دیوانه شدم
عاقلی نیست که مجنون تو لیلی وش نیست
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق تو به جنون رسیده‌ام، اما هیچ عاقلی نیست که ببیند عاشق تو مانند مجنون لیلی است.
بهر تسخیر ادا می کند این شیخ ریا
آنچه در قاعده سیبوی واخفش نیست
هوش مصنوعی: این شیخ برای جلب توجه و تحت تأثیر قرار دادن دیگران کاری انجام می‌دهد که در واقع از اصول و قواعد اصلی زبان فاصله دارد و به نوعی تظاهر می‌کند.
همه از کثرت بدبختی خود می‌نالند
گوییا در همه آفاق کسی دلخوش نیست
هوش مصنوعی: همه از مشکلات و سختی‌های زندگی شکایت می‌کنند، به‌گونه‌ای که انگار هیچ کس در هیچ کجای دنیا احساس خوشبختی نمی‌کند.