گنجور

شمارهٔ ۶۱

دوش از مهر به من آن مه محبوب گذشت
چشم بد دور که آن ماه به من خوب گذشت
مگذر از بیشه ما نیست گرت جرأت شیر
که در اینجا نتوان با دل مرعوب گذشت
مردم از کشمکش زندگی و حیف که عمر
همه در پیچ و خم کوچه آشوب گذشت
فرخی عمر امانی نفسی بیش نبود
آن هم از آمد و شد گر بد و گر خوب گذشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش از مهر به من آن مه محبوب گذشت
چشم بد دور که آن ماه به من خوب گذشت
هوش مصنوعی: دیروز، محبوب من که بسیار زیباست، از کنارم گذشت. از چشم‌های حسود دور باشد، چرا که آن ماه روی او به من نیکو و دلپذیر گذشت.
مگذر از بیشه ما نیست گرت جرأت شیر
که در اینجا نتوان با دل مرعوب گذشت
هوش مصنوعی: اگر ترس از خطر را ندارید، به جنگل ما قدم نگذارید، زیرا در اینجا نمی‌توانید با دل ترسان و لرزان عبور کنید.
مردم از کشمکش زندگی و حیف که عمر
همه در پیچ و خم کوچه آشوب گذشت
هوش مصنوعی: زندگی پر از مشغله‌ها و چالش‌هاست و متأسفانه عمر ما در این پیچیدگی‌ها و مشکلات سپری می‌شود.
فرخی عمر امانی نفسی بیش نبود
آن هم از آمد و شد گر بد و گر خوب گذشت
هوش مصنوعی: عمر فرخی همچون امانتی بود که تنها از آمد و رفت‌های روزگار گذشت و نه چیز دیگری، چه خوب باشد و چه بد.