گنجور

شمارهٔ ۶۰

آنکه آتش برفروزد آه دل افروز ماست
وآنکه عالم را بسوزد ناله جان سوز ماست
بر سر ما پا مزن منعم که چندی بعد از این
طایر اقبال و دولت مرغ دست آموز ماست
نیست جز انگشتری این گنبد فیروز رنگ
گردشش آنهم به دست طالع فیروز ماست
نام مسکین و غنی روزی که محو و کهنه گشت
با تساوی عموم آن روز نو، نوروز ماست
نوک مژگان تو را با فرخی گفتم که چیست
گفت این برگشته پیکان ناوک دلدوز ماست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آنکه آتش برفروزد آه دل افروز ماست
وآنکه عالم را بسوزد ناله جان سوز ماست
هوش مصنوعی: آنکه دل ما را سرگرم می‌کند و شعله عشق را در ما زنده می‌سازد، همان‌ کسی است که با ناله‌هایش قلب ما را به درد می‌آورد و احساسات عمیق‌تری در ما برمی‌انگیزد.
بر سر ما پا مزن منعم که چندی بعد از این
طایر اقبال و دولت مرغ دست آموز ماست
هوش مصنوعی: بهتر است که بر سر ما پا نگذاری، ای بخشنده، زیرا که پس از مدتی، شانس و موفقیت مانند پرنده‌ای که به دست ما عادت کرده، در اختیار ما خواهد بود.
نیست جز انگشتری این گنبد فیروز رنگ
گردشش آنهم به دست طالع فیروز ماست
هوش مصنوعی: این گنبد آسمانی فقط به شکل یک انگشتری می‌ماند و چرخش آن نیز به خاطر شانس و سرنوشت خوب ماست.
نام مسکین و غنی روزی که محو و کهنه گشت
با تساوی عموم آن روز نو، نوروز ماست
هوش مصنوعی: روز نو و تازه‌ای که در آن نام فقیر و غنی به یکسان و بی‌تفاوت محو می‌شود و برای همه یکسان است، همان نوروز ماست.
نوک مژگان تو را با فرخی گفتم که چیست
گفت این برگشته پیکان ناوک دلدوز ماست
هوش مصنوعی: نوک مژگان تو را توصیف کردم و پرسیدم که چیست. گفت این همانند پیکان تیر عشقی است که دل را می‌زند و مجروح می‌کند.