گنجور

شمارهٔ ۴۶ - در زندان قصر

سوگواران را مجال بازدید و دید نیست
بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست
گفتنِ لفظِ مبارکبادِ طوطی در قفس
شاهدِ آیینه‌دل داند که جز تقلید نیست
عید نوروزی که از بیداد ضحّاکی عزاست
هرکه شادی می‌کند از دودهٔ جمشید نیست
سر به زیرِ پَر از آن دارم که دیگر این زمان
با من آن مرغ غزل‌خوانی که می‌نالید نیست
بی‌گناهی گر به زندان مُرد با حال تباه
ظالمِ مظلوم‌کش هم تا ابد جاوید نیست
هرچه عریان‌تر شدم گردید با من گرم‌تر
هیچ یار مهربانی بهتر از خورشید نیست
وای بر شهری که در آن مزد مردان درست
از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست
صحبت عفو عمومی راست باشد یا دروغ
هرچه باشد از حوادث فرخی نومید نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سوگواران را مجال بازدید و دید نیست
بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست
هوش مصنوعی: سوگواران نمی‌توانند دیداری داشته باشند و خوشحالی کنند. ای عید، از این قید و بندها بازگرد که ما در حال حاضر جشن و شادی نداریم.
گفتنِ لفظِ مبارکبادِ طوطی در قفس
شاهدِ آیینه‌دل داند که جز تقلید نیست
هوش مصنوعی: طوطی در قفس که کلمه "مبارکباد" را می‌گوید، فقط مشغول تقلید است و از عمق معنای آن اطلاعی ندارد. این نشان می‌دهد که کسی که واژه‌ها را تکرار می‌کند، نمی‌تواند به احساسات واقعی پشت آن‌ها پی ببرد.
عید نوروزی که از بیداد ضحّاکی عزاست
هرکه شادی می‌کند از دودهٔ جمشید نیست
هوش مصنوعی: عید نوروزی که به دلیل ظلم و ستم ضحاک جشن گرفته می‌شود، به هیچ‌وجه شادی واقعی محسوب نمی‌شود؛ زیرا کسی که در این روز شاد می‌شود، به نسل و دودمان جمشید تعلق ندارد.
سر به زیرِ پَر از آن دارم که دیگر این زمان
با من آن مرغ غزل‌خوانی که می‌نالید نیست
هوش مصنوعی: من سر به زیر و غمگین هستم زیرا دیگر در این زمان آن پرنده‌ای که با صدای زیبا می‌خواند و از دلش می‌نالید، کنار من نیست.
بی‌گناهی گر به زندان مُرد با حال تباه
ظالمِ مظلوم‌کش هم تا ابد جاوید نیست
هوش مصنوعی: اگر فردی بی‌گناه در زندان بمیرد، مظلومیت او پایدار خواهد ماند و ظلمی که به او شده نیز هرگز فراموش نخواهد شد.
هرچه عریان‌تر شدم گردید با من گرم‌تر
هیچ یار مهربانی بهتر از خورشید نیست
هوش مصنوعی: هرچه بیشتر از زرق و برق و تظاهر دور شدم، احساس نزدیکی و گرما با من بیشتر شد. در واقع، هیچ دوستی مهربان‌تر از خورشید وجود ندارد.
وای بر شهری که در آن مزد مردان درست
از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست
هوش مصنوعی: وای بر شهری که در آن حقوق و پاداش مردان راستین از سوی حکومت فقط به حبس، کشتن و تبعید محدود شده باشد.
صحبت عفو عمومی راست باشد یا دروغ
هرچه باشد از حوادث فرخی نومید نیست
هوش مصنوعی: هرچند که صحبت از عفو عمومی ممکن است راست یا دروغ باشد، فرخی به‌هیچ‌وجه ناامید نیست و برای او حوادث خوشایند و مثبت در پیش است.

حاشیه ها

1401/08/27 02:10
حسین شریفی

ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست...

زنده باد آزادی

1402/01/07 19:04
Bi Name

درود 

از منظری دیگر:

سوگوار مردگان جز مرده ای بر دار نیست

بازدید و دید شان را هم به جز اخبار نیست

 

طوطیان در حبس یا در باغ طوبی را بجز

کار تقلید از محیط و از در و دیوار نیست

 

روز اگر نو شد زمان داد هستی میرسد

در چنین عیدی اثر از ظالم و جبار نیست

 

خاطر جمشید و ضحاک از نژاد مردگان

جز غرور و وهم شادی و غم مردار نیست

 

سر برآر از زیر پر ای مرغ نالان از زمان

ناله و آه و غزل هم چاره این کار نیست

 

درد زندانبان و زندانی در این بازی دهر

هر دو بیمار از غرور و شافی بیمار نیست

 

هر چه عریانتر رهاتر زان همه درد و عذاب  

مهر خورشیدی توان یاری دادار نیست

 

مرد مردانی اگر در شهر ما باشد، در آن

جای حکم حبس و تبعید و غم کشتار نیست

 

فرخی هم حاصل دنیای داد است و ستد

صحبت از عفو و امیدش هم جز این افکار نیست!

 

۱۷ فروردین ۱۴۰۲