شمارهٔ ۴
ای که پرسی تا به کی دربند دربندیم ما
تا که آزادی بود دربند در بندیم ما
خوار و زار و بیکس و بیخانمان و دربهدر
با وجود این همه غم، شاد و خرسندیم ما
جای ما در گوشهٔ صحرا بُوَد مانند کوه
گوشهگیر و سربلند و سختپیوندیم ما
در گلستان جهان چون غنچههای صبحدم
با درون پر ز خون در حال لبخندیم ما
مادر ایران نشد از مرد زاییدن عقیم
زان زن فرخنده را فرزانه فرزندیم ما
ارتقاء ما میسر میشود با سوختن
بر فراز مجمر گیتی چو اسفندیم ما
گر نمیآمد چنین روزی کجا دانند خلق
در میان همگنان بیمثل و مانندیم ما
کشتی ما را خدایا ناخدا از هم شکست
با وجود آنکه کشتی را خداوندیم ما
در جهان کهنه ماند نام ما و فرخی
چون ز ایجاد غزل طرح نو افکندیم ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که پرسی تا به کی دربند دربندیم ما
تا که آزادی بود دربند در بندیم ما
هوش مصنوعی: اگر میپرسی که تا کی در قید و بند هستیم، باید بگویم تا زمانی که آزادی وجود دارد، ما همچنان در محدودیت هستیم.
خوار و زار و بیکس و بیخانمان و دربهدر
با وجود این همه غم، شاد و خرسندیم ما
هوش مصنوعی: با وجود تمام مشکلات و غمها، ما همچنان شاد و خوشحال هستیم، حتی اگر در شرایط سخت و بیپناهی به سر ببریم.
جای ما در گوشهٔ صحرا بُوَد مانند کوه
گوشهگیر و سربلند و سختپیوندیم ما
هوش مصنوعی: ما در گوشهای از صحرا قرار داریم و مانند کوهی هستیم که در گوشهای ایستاده و سربلند، و به سختی به هم متصل هستیم.
در گلستان جهان چون غنچههای صبحدم
با درون پر ز خون در حال لبخندیم ما
هوش مصنوعی: در باغ جهانی مثل غنچههای صبحگاهی هستیم که با وجود درد و رنجی که در دل داریم، هنوز در حال لبخند زدنیم.
مادر ایران نشد از مرد زاییدن عقیم
زان زن فرخنده را فرزانه فرزندیم ما
هوش مصنوعی: مادری که ایران را به دنیا آورده، از مردان عقیم نشده و ما فرزندان آن زن با سعادت و خردمند هستیم.
ارتقاء ما میسر میشود با سوختن
بر فراز مجمر گیتی چو اسفندیم ما
هوش مصنوعی: رشد و پیشرفت ما تنها در صورتی امکانپذیر است که تمام وجودمان را برای هدفمان فدا کنیم، مانند بخار عطر که از چوب اسفند خارج میشود.
گر نمیآمد چنین روزی کجا دانند خلق
در میان همگنان بیمثل و مانندیم ما
هوش مصنوعی: اگر این روز به وقوع نمیپیوست، مردم چگونه میتوانستند بفهمند که ما در میان همنوعان خود بینظیر و بیهمتا هستیم؟
کشتی ما را خدایا ناخدا از هم شکست
با وجود آنکه کشتی را خداوندیم ما
هوش مصنوعی: خدایا، کشتی ما به دلیل ناخدای نادان و ناوارد از هم پاشید، در حالی که خود ما مالک و صاحب آن بودیم.
در جهان کهنه ماند نام ما و فرخی
چون ز ایجاد غزل طرح نو افکندیم ما
هوش مصنوعی: در این دنیا، نام ما و شاعر فرخی باقی خواهد ماند، چرا که ما با سرودن غزل، سبکی نو را ایجاد کردیم.