گنجور

شمارهٔ ۳۹

این دل ویران ز بیداد غمت آباد نیست
نیست آبادی بلی آنجا که عدل و داد نیست
وانشد از شانه یک مو عقده از کار دلم
در خم زلفت کسی مشکل‌گشا چون باد نیست
کوه کندن در خور سرپنجه عشق است و بس
ورنه این زور و هنر در تیشه فرهاد نیست
در گلستان جهان یک گل به آزادی نرست
همچو من سرو چمن هم راستی آزاد نیست
یا اسیران قفس را نیست کس فریاد رس
یا مرا از ناامیدی حالت فریاد نیست
هر که را بینی به یک راهی گرفتار غم است
گوئیا در روی گیتی هیچکس دلشاد نیست
کرده از بس فرخی شاگردی اهل سخن
در غزل گفتن کسی مانند او استاد نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این دل ویران ز بیداد غمت آباد نیست
نیست آبادی بلی آنجا که عدل و داد نیست
هوش مصنوعی: این دل خراب و غمگین به خاطر ستم‌های تو هیچ رونقی ندارد. واقعاً آباد نیست، بلکه آبادانی در جایی وجود ندارد که عدالت و انصاف وجود نداشته باشد.
وانشد از شانه یک مو عقده از کار دلم
در خم زلفت کسی مشکل‌گشا چون باد نیست
هوش مصنوعی: از شانه‌ات حتی یک موی رها نشده، اما در مورد مشکلات قلبم در پیچ و تاب زلفت، کسی وجود ندارد که بتواند به من کمک کند، چون مثل باد نیست که به راحتی عبور کند.
کوه کندن در خور سرپنجه عشق است و بس
ورنه این زور و هنر در تیشه فرهاد نیست
هوش مصنوعی: کوه کندن تنها نتیجه قدرت عشق است و هیچ چیز دیگر نمی‌تواند چنین نیرویی را ایجاد کند. اگر نبود عشق، هیچ زور و هنری نمی‌توانست به تنهایی کار شگفت‌انگیزی همچون کندن کوه را انجام دهد.
در گلستان جهان یک گل به آزادی نرست
همچو من سرو چمن هم راستی آزاد نیست
هوش مصنوعی: در میان زیبایی‌های دنیا، تنها من مانند یک سرو، آزاد و بی‌قید و شرط هستم و هیچ گل دیگری مثل من آزاد و رها نیست.
یا اسیران قفس را نیست کس فریاد رس
یا مرا از ناامیدی حالت فریاد نیست
هوش مصنوعی: یا این که هیچ‌کس صدای زندانیان قفس را نمی‌شنود، یا این که من از ناامیدی و despair فریادی ندارم.
هر که را بینی به یک راهی گرفتار غم است
گوئیا در روی گیتی هیچکس دلشاد نیست
هوش مصنوعی: هر کس را که می‌بینی، در مسیر خاصی درگیر غم و اندوه است، به نظر می‌رسد در این دنیا هیچ کس خوشحال و شاد نیست.
کرده از بس فرخی شاگردی اهل سخن
در غزل گفتن کسی مانند او استاد نیست
هوش مصنوعی: فرخی آن‌قدر در تعلیم و پرورش اهل سخن تلاش کرده که در غزل‌سرایی هیچ‌کس به اندازه او ماهر و استاد نیست.