شمارهٔ ۳۸
این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین ریخت
خورشید فلک رشته پروین به زمین ریخت
دیگر مزن از صلح و صفا دم که حوادث
در خرمن ابناء بشر آتش کین ریخت
زهری که ز سرمایه به دم داشت توانگر
در کام فقیران به دم بازپسین ریخت
هر قطره شود بحری و آید به تلاطم
این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت
از نقشه گیتی شودش نام و نشان محو
هر کس که پی محو بشر طرح چنین ریخت
با اشک روان توده زحمتکش دنیا
در دامن صد پاره خود در ثمین ریخت
هر خاک مصیبت که فلک داشت از این غم
یکجا به سر فرخی خاک نشین ریخت
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این نیست عرق کز رخ آن ماه جبین ریخت
خورشید فلک رشته پروین به زمین ریخت
هوش مصنوعی: اینکه عرقی که از چهره آن ماه زیبا میریزد، نیست؛ بلکه این نور درخشان که میبینید، پرتوهای خورشید است که به زمین افتاده.
دیگر مزن از صلح و صفا دم که حوادث
در خرمن ابناء بشر آتش کین ریخت
هوش مصنوعی: دیگر درباره آرامش و دوستی صحبت نکن، زیرا حوادث و مشکلات در زندگی انسانها باعث بروز دشمنی و کینه شده است.
زهری که ز سرمایه به دم داشت توانگر
در کام فقیران به دم بازپسین ریخت
هوش مصنوعی: شخصی که از ثروت و سرمایهی خود بهرهمند است، با بخشش و نیکیاش به نیازمندان، از آنچه دارد، به آنها کمک میکند و در واقع به آنها محبت و مهربانی میورزد.
هر قطره شود بحری و آید به تلاطم
این خون شهیدان که به نزهتگه چین ریخت
هوش مصنوعی: هر قطره خون شهیدان میتواند به مانند دریا بزرگ شود و به طوفانی تبدیل گردد، این خونها که در میدان جنگ ریخته شده، باعث ایجاد شور و هیجان و تلاطم میشوند.
از نقشه گیتی شودش نام و نشان محو
هر کس که پی محو بشر طرح چنین ریخت
هوش مصنوعی: اگر کسی در پی نابودی انسانها باشد، نام و نشانی از او در دنیا باقی نمیماند.
با اشک روان توده زحمتکش دنیا
در دامن صد پاره خود در ثمین ریخت
هوش مصنوعی: با اشکهای روان، درد و رنج کارگران و زحمتکشان این دنیا را در آغوش خود جمع کرده و به خاک میریزد.
هر خاک مصیبت که فلک داشت از این غم
یکجا به سر فرخی خاک نشین ریخت
هوش مصنوعی: تمام دردهایی که آسمان به خاطر این غم داشت، در یک جا بر سر فرخی، کسی که در خاک نشسته، ریخته شد.