گنجور

شمارهٔ ۲۷

چون شرط وفا هیچ به جز ترک جفا نیست
گر ترک جفا را نکنی شرط وفا نیست
کس بار نبست از سر کویت که دو صد بار
در هر قدم او را نظری سوی قفا نیست
بر خواهش غیر از چه تو را هست سر جنگ
با آنکه مرا غیر سر صلح و صفا نیست
از وسوسه زاهد سالوس به پرهیز
کانسان که کند جلوه بظاهر به خفا نیست
بیمار غم عشق ترا تا به قیامت
گر چاره مسیحا کند امید شفا نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون شرط وفا هیچ به جز ترک جفا نیست
گر ترک جفا را نکنی شرط وفا نیست
هوش مصنوعی: برای رسیدن به وفای واقعی، تنها راهی که وجود دارد، ترک کردن بدی‌ها و آسیب‌رسانی‌ها است. اگر نتوانی از آسیب‌رسانی دست بکشی، وفا معنا ندارد.
کس بار نبست از سر کویت که دو صد بار
در هر قدم او را نظری سوی قفا نیست
هوش مصنوعی: هیچ‌کس از سر کوی تو بار کسی را برنمی‌دارد، زیرا در هر قدم که برمی‌دارد، دو بار به عقب نگاه نمی‌کند.
بر خواهش غیر از چه تو را هست سر جنگ
با آنکه مرا غیر سر صلح و صفا نیست
هوش مصنوعی: به چه دلیلی با خواسته‌های دیگران مبارزه می‌کنی در حالی که من جز صلح و آرامش از تو نمی‌خواهم؟
از وسوسه زاهد سالوس به پرهیز
کانسان که کند جلوه بظاهر به خفا نیست
هوش مصنوعی: از وسوسه‌های زاهدان فریبکار بپرهیز، زیرا انسانی که ظاهرش را زیبا نشان می‌دهد، در باطن چیزی خلاف آن دارد.
بیمار غم عشق ترا تا به قیامت
گر چاره مسیحا کند امید شفا نیست
هوش مصنوعی: غم عشق تو مثل بیماری است که تا ابد ادامه خواهد داشت. حتی اگر کسی مثل مسیحا هم بخواهد برایش چاره‌ای پیدا کند، امیدی به بهبودی نیست.