شمارهٔ ۱۶
همین بس است ز آزادگی نشانهٔ ما
که زیر بار فلک هم نرفته شانهٔ ما
ز دست حادثه پامال شد به صد خواری
هر آن سری که نشد خاک آستانهٔ ما
میان این همه مرغان بستهپر ماییم
که داده جور تو بر باد آشیانهٔ ما
هزار عقدهٔ چین را یک انقلاب گشود
ولی به چین دو زلفت شکست شانهٔ ما
اگر میان دو همسایه کشمکش نشود
رود به نام گرو، بیقباله خانهٔ ما
به کنج دل ز غم دوست گنجها داریم
تهی مباد از این گنجها خزانهٔ ما
در این وکیل و وزیر ای خدا اثر نکند
فغان صبحدم و ناله شبانهٔ ما
برای محو تو ای کشور خراب بس است
همین نفاق که افتاده در میانهٔ ما
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
همین بس است ز آزادگی نشانهٔ ما
که زیر بار فلک هم نرفته شانهٔ ما
هوش مصنوعی: ما به آزادی خود افتخار میکنیم، بهگونهای که حتی زیر فشار سختیهای زندگی نیز، تسلیم نشده و سرمان را خم نکردهایم.
ز دست حادثه پامال شد به صد خواری
هر آن سری که نشد خاک آستانهٔ ما
هوش مصنوعی: به دلیل حوادث و اتفاقات ناگوار، با ذلت و سختی هر فردی که به ما نزدیک نشد، زیر پا رفته است.
میان این همه مرغان بستهپر ماییم
که داده جور تو بر باد آشیانهٔ ما
هوش مصنوعی: در میان این همه پرندگان گرفتار و حبسشده، ما هستیم که سختی و دشواری تو باعث ویرانی و نابودی جایگاهمان شده است.
هزار عقدهٔ چین را یک انقلاب گشود
ولی به چین دو زلفت شکست شانهٔ ما
هوش مصنوعی: هزاران مشکل و نگرانی را یک تغییر بزرگ حل کرد، اما برای موهای تو، شانهٔ دل ما را شکست.
اگر میان دو همسایه کشمکش نشود
رود به نام گرو، بیقباله خانهٔ ما
هوش مصنوعی: اگر بین دو همسایه نزاعی پیش نیاید، آنگاه آب به نام گرو بدون اینکه سندی از خانه ما خواسته شود، جاری خواهد شد.
به کنج دل ز غم دوست گنجها داریم
تهی مباد از این گنجها خزانهٔ ما
هوش مصنوعی: در دل ما به خاطر غم دوست، گنجینههای زیادی وجود دارد و امیدواریم که همیشه از این گنجینهها خالی نباشیم.
در این وکیل و وزیر ای خدا اثر نکند
فغان صبحدم و ناله شبانهٔ ما
هوش مصنوعی: خدایا، در این فضا و در میان وکلا و وزیران، درد و فریاد صبحگاهان و شبانهٔ ما تأثیری ندارد.
برای محو تو ای کشور خراب بس است
همین نفاق که افتاده در میانهٔ ما
هوش مصنوعی: برای نجات تو، ای سرزمین ویران، همین جدایی و نفاقی که در میان ما وجود دارد، کافی است.