شمارهٔ ۱۴۶
غم چو زور آور با شادی قدح نوشی کنم
درد و غم را چاره با داروی بیهوشی کنم
گر مرا گردد میسر روز عفو و انتقام
دوست می دارم که از دشمن خطاپوشی کنم
در فراموشی غمت می کرد از بس یاد دل
تا قیامت یاد ایام فراموشی کنم
پاکباز خانه بر دوشم ولی از فر فقر
در مقام همسری با چرخ، همدوشی کنم
خصم از روباه بازی بشکند چون پشت شیر
من چرا از روی غفلت خواب خرگوشی کنم
تا افق روشن نگردد پیش من چون آفتاب
همچو شمع صبحدم یک چند خاموشی کنم
فرخی از کوس آزادی جهان بیدار شد
پس چرا من از سبک مغزی گران گوشی کنم
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غم چو زور آور با شادی قدح نوشی کنم
درد و غم را چاره با داروی بیهوشی کنم
هوش مصنوعی: زمانی که غم و ناراحتی بر من غلبه میکند، با خوشحالی و شادی به خودم آرامش میبخشم و برای تسکین دردهایم از روشهای خاصی استفاده میکنم تا فراموشی و آسودگی بیابم.
گر مرا گردد میسر روز عفو و انتقام
دوست می دارم که از دشمن خطاپوشی کنم
هوش مصنوعی: اگر روزی فرصتی دست دهد که از دوستم عذرخواهی کنم یا انتقام بگیرم، دوست دارم که از دشمنم چشمپوشی کنم.
در فراموشی غمت می کرد از بس یاد دل
تا قیامت یاد ایام فراموشی کنم
هوش مصنوعی: در غم تو به قدری غرق شدهام که از یاد آوردن روزهایی که فراموش شدهاند، تا همیشه دست برنمیدارم.
پاکباز خانه بر دوشم ولی از فر فقر
در مقام همسری با چرخ، همدوشی کنم
هوش مصنوعی: من اهل پاکی و صداقت هستم و با اینکه در خانهای ساده زندگی میکنم، اما مایلم با دنیای پر زرق و برق ثروت، همگام باشم و در کنار آن سفر کنم.
خصم از روباه بازی بشکند چون پشت شیر
من چرا از روی غفلت خواب خرگوشی کنم
هوش مصنوعی: دشمن وقتی در تزویر و نیرنگ شکست میخورد، چرا من باید به خاطر بیتوجهی و غفلت، مانند خرگوش بیخبر از خطر بود؟
تا افق روشن نگردد پیش من چون آفتاب
همچو شمع صبحدم یک چند خاموشی کنم
هوش مصنوعی: تا وقتی که آسمان روشن نشود، مثل شمعی در صبح زود، مدتی ساکت مینشینم.
فرخی از کوس آزادی جهان بیدار شد
پس چرا من از سبک مغزی گران گوشی کنم
هوش مصنوعی: فرخی با صدای آزادی، جهان را به بیداری دعوت کرد، پس چرا من به خاطر سادگی و سبکمغزی، به حرفهای بیارزش گوش کنم؟