شمارهٔ ۱۲۴
آن پری چو از، بهر دلبری، زلف عنبرین، شانه میکند
در جهان هر آن، دل که بنگری، بیقرار و، دیوانه میکند
با چنین جمال، گر تو ای صنم، یک زمان زنی، در حرم قدم
همچو کافران، مؤمن حرم، رو به سوی بت، خانه میکند
شمع را از آن، من شوم فدا، گرچه میکشد، ز آتش جفا
پس به سوز دل، گریه از وفا، بهر مرگ پروانه، میکند
پیش مردمش، درد و چشم ریش، کی دهد مکان، این دل پریش
یار خویش را، کی به دست خویش، آشنای بیگانه میکند
جز محن ز عمر، چیست حاصلم، زندگی نکرد، حل مشکلم
مرگ ناگهان، عقده از دلم، باز میکند یا نه میکند
اطلاعات
وزن: فاعلات فع فاعلات فع فاعلات فع فاعلات فع
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن پری چو از، بهر دلبری، زلف عنبرین، شانه میکند
در جهان هر آن، دل که بنگری، بیقرار و، دیوانه میکند
هوش مصنوعی: آن پری زیبا که برای جلب محبت از زلفهای خوشبویش میکاهد، در هر زمان و مکان دل هر کسی را که بنگرد، بیقرار و عاشق خود میسازد.
با چنین جمال، گر تو ای صنم، یک زمان زنی، در حرم قدم
همچو کافران، مؤمن حرم، رو به سوی بت، خانه میکند
هوش مصنوعی: اگر تو با این زیبایی، ای زیبای بیهمتا، تنها یک لحظه در حرم حاضر شوی، مؤمنانی که به بت تو نگاه میکنند، شگفتزده از زیباییات رو به سوی بت میآورند و همچون کافران به تماشای تو مینشینند.
شمع را از آن، من شوم فدا، گرچه میکشد، ز آتش جفا
پس به سوز دل، گریه از وفا، بهر مرگ پروانه، میکند
هوش مصنوعی: اگر شمع با آتش خود پروانه را بسوزاند، من برای آن فدا میشوم. حتی اگر این آتش باعث درد و رنج شود، پروانه با عشق و وفا برای مرگ خود اشک میریزد.
پیش مردمش، درد و چشم ریش، کی دهد مکان، این دل پریش
یار خویش را، کی به دست خویش، آشنای بیگانه میکند
هوش مصنوعی: در مقابل دیگران، درد و غم را نمیتوان با چشمان پر از اشک نشان داد. دل پریشانش را به کسی که دوست دارد نمیتواند بسپرد و نمیتواند به تنهایی رابطهای با آشناهای دور برقرار کند.
جز محن ز عمر، چیست حاصلم، زندگی نکرد، حل مشکلم
مرگ ناگهان، عقده از دلم، باز میکند یا نه میکند
هوش مصنوعی: جز رنج و مشکلاتی که از زندگی بر دوش دارم، چیزی به من نمیدهد. زندگیام چالشها و سختیهایی را به همراه داشته و نمیدانم آیا مرگ ناگهانی میتواند گره از کارم باز کند یا نه.
حاشیه ها
1401/03/06 18:06
عرشیا غلامی
سلام وزن این غزل به صورت فاعلات فع فاعلات فع فاعلات فع فاعلات فع می باشد.