گنجور

شمارهٔ ۲ - خطاب به تاریخ

راستی نبود به‌جز افسانه و غیر از دروغ
آنچه ای تاریخ وجدان‌کش حکایت می‌کنی
بی‌جهت از خادم مغلوب گویی ناسزا
بی‌سبب از خائن غالب حمایت می‌کنی
پیش چشم مردمان چون شب بود رویت سیاه
زان که در هر روز ای جانی جنایت می‌کنی
از رضا جز نارضایی حکم‌فرما گرچه نیست
بعد از این از او هم اظهار رضایت می‌کنی

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

راستی نبود به‌جز افسانه و غیر از دروغ
آنچه ای تاریخ وجدان‌کش حکایت می‌کنی
هوش مصنوعی: این جمله به این معنی است که آنچه تاریخ بیان می‌کند، بیشتر به افسانه‌ها و دروغ‌ها شباهت دارد و حقیقتی در آن وجود ندارد. تاریخ به نوعی به داستان‌های ساختگی و غیرواقعی تبدیل شده است و نمی‌توان به آن اعتماد کرد.
بی‌جهت از خادم مغلوب گویی ناسزا
بی‌سبب از خائن غالب حمایت می‌کنی
هوش مصنوعی: بدون هیچ دلیلی به کسی که شکست خورده توهین می‌کنی، در حالی که از کسی که خیانت کرده و پیروز شده، بی‌دلیل دفاع می‌کنی.
پیش چشم مردمان چون شب بود رویت سیاه
زان که در هر روز ای جانی جنایت می‌کنی
هوش مصنوعی: به خاطر رفتار ناپسند تو، چهره‌ات برای مردم مانند شب تاریک و ناامید به نظر می‌رسد، زیرا هر روز به نوعی در حال ارتکاب خطا و جنایت هستی.
از رضا جز نارضایی حکم‌فرما گرچه نیست
بعد از این از او هم اظهار رضایت می‌کنی
هوش مصنوعی: تنها نارضایتی از رضا برقراره و حتی اگر در آینده از او راضی باشی، باز هم ناراضی به نظر می‌رسی.