گنجور

شمارهٔ ۱۳ - اوضاع داخله

در پانزده ربیع الثانی سنه هزاروسیصدوچهل هجری قمری که گویا وزارت کشور اخبار داخله را به اداره روزنامه طوفان نفرستاده بود این رباعی را:

ای آنکه تو را به دل نه شک است و نه ریب
آگاه ز حال خضر و چوپان شعیب
خوش باش که گر خبر به طوفان ندهند
هر روز بگیرد خبر از مخبر غیب

در سرمقاله روزنامه درج کرده، جای اخبار داخله را سفید گذاشته بود و در وسط آن تقریبا به این مضمون به خط درشت نوشته بود که وزارت داخله اخبار داخله را سانسور کرده است، ولی مخبر ما خبر از غیب گرفته است که در شماره آینده منتشر خواهد شد و در شماره بعد این شعر را درج کرده بود. این ابتکار فرخی برای اولین مرتبه در جراید ایران بوسیله نامه طوفان خودنمائی کرده است. بعدها یعنی پس از شهریور ماه هزاروسیصدوبیست بعضی از جراید به تقلید از فرخی قسمتی از روزنامه خود را سفید گذاشته و منظورشان این بوده که مثلا این قسمت از روزنامه سانسور شده است.

لله الحمد که تهران بود آزرم بهشت
ملت از هر جهت آسوده چه زیبا و چه زشت
اغنیا مشفق و با عاطفه و پاک سرشت
فقرا را نبود بستر و بالین از خشت
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
مال ملت نشود حیف به تهران یک جو
نبود خرقه بیچاره معلم به گرو
کشته صبر «آژان » را نکند فقر درو
از کهن مخبر ما این خبر از نو بشنو
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
سر به سر امن و امان منطقه تبریز است
خاک آن خطه چه فردوس نشاط‌انگیز است
تیغ برّان ایالت به اعادی تیز است
کلک معجز شیمش جادوی سحرانگیز است
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
گرچه رنجور به شیراز ایالت شده است
لیک از حضرتشان رفع کسالت شده است
ظلم ضباط مبدل به عدالت شده است
این همه معدلت اسباب خجالت شده است
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
اهل کرمان همه آسوده و فارغ ز بلا
کس بر ایشان نکند ظلم چه پنهان چه ملا
همگی شاکر و راضی ز عموم وکلا
حال آن جامعه خوبست ز لطف وزرا
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
یزد امن است و اهالیش دعاگو هستند
بهر ابقای حکومت به هیاهو هستند
پی تقدیم هدایا به تکاپو هستند
راست گویی همه در روضه مینو هستند
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
دوش ابر آمد و باران به ملایر بارید
قیمت گندم و جو چند قرانی کاهید
در همان موقع شب دختر قاضی زایید
فتنه از مرحمت و عدل حکومت خوابید
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
همدان از ارم امروز نشانی دارد
انتخابات در آنجا جریانی دارد
حضرت اقدس والا دورانی دارد
بهر کاندید شدن نطق و بیانی دارد
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
خرس خونسار فراری شده امسال به کوه
سارق (زلقی) از امنیت آمد به ستوه
رهزنان را دگر آنجا نبود جمع و گروه
نیست نظمیه در آن ناحیه با فر و شکوه
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
اصفهان شکر که چون هشت بهشت آباد است
دل مردم همه از داد حکومت شاد است
بس که فکر و قلم و نطق و بیان آزاد است
حرف مردم همه از دوره استبداد است
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در پانزده ربیع الثانی سنه هزاروسیصدوچهل هجری قمری که گویا وزارت کشور اخبار داخله را به اداره روزنامه طوفان نفرستاده بود این رباعی را:
هوش مصنوعی: در پانزده ربیع الثانی سال 1340 هجری قمری، به نظر می‌رسد که وزارت کشور اخبار داخلی را به اداره روزنامه «طوفان» نفرستاده بود.
ای آنکه تو را به دل نه شک است و نه ریب
آگاه ز حال خضر و چوپان شعیب
هوش مصنوعی: ای کسی که دل من نسبت به تو هیچ شک و تردیدی ندارد، از حال خضر و چوپان شعیب آگاه هستی.
خوش باش که گر خبر به طوفان ندهند
هر روز بگیرد خبر از مخبر غیب
هوش مصنوعی: شاد باش، زیرا اگر به تو از طوفان‌های زندگی خبر نرسانند، هر روز خود به خود از خبرهای ناشناخته و غیبی باخبر خواهی شد.
در سرمقاله روزنامه درج کرده، جای اخبار داخله را سفید گذاشته بود و در وسط آن تقریبا به این مضمون به خط درشت نوشته بود که وزارت داخله اخبار داخله را سانسور کرده است، ولی مخبر ما خبر از غیب گرفته است که در شماره آینده منتشر خواهد شد و در شماره بعد این شعر را درج کرده بود. این ابتکار فرخی برای اولین مرتبه در جراید ایران بوسیله نامه طوفان خودنمائی کرده است. بعدها یعنی پس از شهریور ماه هزاروسیصدوبیست بعضی از جراید به تقلید از فرخی قسمتی از روزنامه خود را سفید گذاشته و منظورشان این بوده که مثلا این قسمت از روزنامه سانسور شده است.
هوش مصنوعی: در سرمقاله روزنامه، قسمتی از اخبار داخلی را خالی گذاشته و در وسط آن به صورت درشت نوشته بود که وزارت کشور اخبار را سانسور کرده است، اما خبرنگار ما از منبعی نامشخص خبری آورده است که در شماره بعدی منتشر خواهد شد. در شماره بعدی نیز شعری را درج کرده بود. این ابتکار فرخی اولین بار در نشریات ایران از طریق نامه‌اش به نمایش درآمد. بعد از شهریور 1320، برخی از نشریات به تقلید از فرخی، قسمتی از روزنامه‌های خود را خالی گذاشتند تا نشان دهند که آن بخش سانسور شده است.
لله الحمد که تهران بود آزرم بهشت
ملت از هر جهت آسوده چه زیبا و چه زشت
هوش مصنوعی: خدا را شکر که تهران را داریم؛ پایتختی که به نوعی مایه افتخار ملت است و از هر نظر برای زندگی راحت است، چه زیبایی‌ها و چه نازیبایی‌ها در آن وجود دارد.
اغنیا مشفق و با عاطفه و پاک سرشت
فقرا را نبود بستر و بالین از خشت
هوش مصنوعی: ثروتمندان با محبت و احساس نسبت به فقرا هستند، اما فقرا حتی بستر و جای راحتی برای خوابیدن ندارند و تنها بر روی زمین سخت و خشت می‌خوابند.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: مقصود این است که ظلم و ستم هیچ نتیجه‌ای ندارد، زیرا در اینجا هیچ خبری از آن وجود ندارد.
مال ملت نشود حیف به تهران یک جو
نبود خرقه بیچاره معلم به گرو
هوش مصنوعی: در تهران حتی یک پول کوچک هم برای ملت نیست و معلم بیچاره ناگزیر است برای تأمین معیشت خود، خرقه‌اش را به گرو بگذارد.
کشته صبر «آژان » را نکند فقر درو
از کهن مخبر ما این خبر از نو بشنو
هوش مصنوعی: فقر نمی‌تواند صبر و استقامت «آژان» را از بین ببرد. از فردی که سال‌هاست از این موضوع اطلاعات دارد، این خبر را دوباره بشنو.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: در نهایت، ظلم و ستم تأثیری ندارند، چرا که هیچ چیزی از خبر و اطلاع در اینجا وجود ندارد که بخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم.
سر به سر امن و امان منطقه تبریز است
خاک آن خطه چه فردوس نشاط‌انگیز است
هوش مصنوعی: تمامی نقاط منطقه تبریز در امنیت و آرامش هستند و خاک آنجا بسیار خوش و خرم و دل‌انگیز است.
تیغ برّان ایالت به اعادی تیز است
کلک معجز شیمش جادوی سحرانگیز است
هوش مصنوعی: تیغ تیز و برّان این سرزمین در دست دشمنان به شدت خطرناک است و قلم جادویی شاعرانه‌ام، سحری شگفت‌انگیز دارد.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: موضوع این است که در ظلم و ستم اثری وجود ندارد، چون در اینجا هیچ خبری نیست که بخواهد وجود داشته باشد.
گرچه رنجور به شیراز ایالت شده است
لیک از حضرتشان رفع کسالت شده است
هوش مصنوعی: اگرچه بیمار به شیراز رفته است، اما از فضل و رحمت آنها، درد و رنج او برطرف شده است.
ظلم ضباط مبدل به عدالت شده است
این همه معدلت اسباب خجالت شده است
هوش مصنوعی: ظلم و ستم فرماندهان به گونه‌ای شده که به نظر عدالت می‌آید و در واقع این ظاهر عدالت باعث شرمندگی شده است.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، ظلم و ستم اثر خاصی ندارد، زیرا در اینجا هیچ خبری نیست و در واقع هیچ چیز به چشم نمی‌خورد.
اهل کرمان همه آسوده و فارغ ز بلا
کس بر ایشان نکند ظلم چه پنهان چه ملا
هوش مصنوعی: مردم کرمان در آرامش و بی‌نگرانی زندگی می‌کنند و هیچ کس نمی‌تواند به آنها ظلم کند، هم در پنهان و هم در حضور.
همگی شاکر و راضی ز عموم وکلا
حال آن جامعه خوبست ز لطف وزرا
هوش مصنوعی: همه وکلا سپاسگزار و راضی هستند، زیرا اوضاع جامعه به خاطر مهربانی وزرا خوب است.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: در نهایت، ظلم و ستم تأثیری ندارد و هیچ خبری از آن نیست؛ در واقع، اینجا هیچ خبری وجود ندارد که بخواهد درباره‌اش صحبت شود.
یزد امن است و اهالیش دعاگو هستند
بهر ابقای حکومت به هیاهو هستند
هوش مصنوعی: یزد مکان امن و آرامی است و مردم آن همواره برای حفظ و پایداری حکومت دعا می‌کنند و در تلاش هستند تا این وضعیت را به همگان نشان دهند.
پی تقدیم هدایا به تکاپو هستند
راست گویی همه در روضه مینو هستند
هوش مصنوعی: افرادی در تلاشن که هدایای خود را تقدیم کنند و در این تلاش، به درستی در جمع حضور دارند و همه در فضایی زیبا و دلنشین به سر می‌برند.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: مقصود این است که در این دنیا ظلم و ستم نداشته تأثیری نیست و اگر هم خبری از آن باشد، در حقیقت خبری در کار نیست.
دوش ابر آمد و باران به ملایر بارید
قیمت گندم و جو چند قرانی کاهید
هوش مصنوعی: دیروز بارانی در ملایر بارید و قیمت گندم و جو پایین آمد.
در همان موقع شب دختر قاضی زایید
فتنه از مرحمت و عدل حکومت خوابید
هوش مصنوعی: در آن ساعت شب، دختر قاضی به دنیا آمد و به خاطر لطف و عدالت حکومت، فتنه‌ها آرام گرفتند.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: منظور این است که ظلم و ستم هیچ تأثیری ندارد و در واقع هیچ خبری در اینجا نیست، به گونه‌ای که گویی اصلاً چیزی وجود ندارد.
همدان از ارم امروز نشانی دارد
انتخابات در آنجا جریانی دارد
هوش مصنوعی: امروز همدان نشانه‌ای از بهشت ارم دارد و در آنجا انتخابات جریانی فعال و پرجنب و جوش است.
حضرت اقدس والا دورانی دارد
بهر کاندید شدن نطق و بیانی دارد
هوش مصنوعی: حضرت والا زمانی را سپری می‌کند که به خاطر کاندید شدن، سخنرانی و بیانیه‌ای ارائه می‌دهد.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: خلاصه اینکه ظلم و ستم هیچ تاثیری ندارند، چون خبری در اینجا نیست که نشان دهد چیزی در جریان است.
خرس خونسار فراری شده امسال به کوه
سارق (زلقی) از امنیت آمد به ستوه
هوش مصنوعی: امسال خرس خونسار به دلیل نگرانی و ناامنی به کوه‌ها فرار کرده است و به شدت از این وضعیت خسته و نگران شده است.
رهزنان را دگر آنجا نبود جمع و گروه
نیست نظمیه در آن ناحیه با فر و شکوه
هوش مصنوعی: در آنجا دیگر خبری از دزدان و خرابکاران نیست و افرادی که امنیت را برقرار می‌کنند در آن ناحیه وجود ندارند؛ همه چیز به آرامی و با نظم پیش می‌رود.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: اصل ماجرا این است که ستم و ظلم تأثیری ندارند و در نهایت خبری از آنها نیست. آنچه مهم است این است که در اینجا هیچ چیز جدیدی نیست که بخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم.
اصفهان شکر که چون هشت بهشت آباد است
دل مردم همه از داد حکومت شاد است
هوش مصنوعی: اصفهان سرزمینی زیبا و خوشبو است که بهشتی مانند هشت بهشت دارد. مردم آنجا به خاطر حکومت عادل و درستکار، دلشان شاد و شاداب است.
بس که فکر و قلم و نطق و بیان آزاد است
حرف مردم همه از دوره استبداد است
هوش مصنوعی: فکر، نوشتار و گفتار همه آزاد شده‌اند و آنچه مردم می‌گویند، ناشی از روزگار دیکتاتوری است.
الغرض از ستم و جور اثری نیست که نیست
خبر این است که اینجا خبری نیست که نیست
هوش مصنوعی: در نهایت، از ظلم و ستم چیزی باقی نمی‌ماند و این قضیه نشان می‌دهد که اینجا هیچ خبری نیست که بخواهد وجود داشته باشد.