گنجور

شمارهٔ ۴

در خاموشی هشت سود است که هیچ زیانش پیرامن نیارد گشت: بار خدا را بندگی و پرستشی است بی آسیب و رنج. تن و جان را پیرایه و آرایشی است بی زیور و آذین. در چشم مردم شکوهی بی دستگاه و شاهی گرد نام و کام. باره ای است بی خاک و سنگ. هوش و خرد را بی نیازی ایست از لابه و پوزش. گوهر و پیکر را پوششی است از نادانی و بی هنری.

شمارهٔ ۳: لقمان فرزند خویشتن را از در پند گفت: چهار هزار سال چهار هزار پیغمبر را چاکری کردم. هشت چیز از گفتار و کردار ایشان فرا گرفتم، بنیوش و کاربند باش تا پیش بنده و خداوند ارجمند مانی:شمارهٔ ۵ - به میرزا احمد صفائی نگاشته: احمد، حاجی اسمعیل بیک تهرانی اشعار مرا جمع کرده، تخمین دو سه هزار بیت مزخرف و لاغ و سردو خام، چیزهای غریب مال مردم به نام من بیچاره در آن دفتر نگاشته. بارها عرض کردم پنجاه تومان به رسم نیاز می دهم که منحولات لاطایل را بیرون کنی. پنداشت که این درخواه از روی فروتنی است، در نپذیرفت و این بیچاره رسوا و زشت نام خواهد شد. ترا به خدائی که پرستشگاه تست به کاغذ و پیام و عجز و لابه و التماس و در خواست او را راضی کن و ملحقات را که بر اصل می چربد باز پرداز. جز سرداریه و چند طغرا نگارش پارسی و غزلی چند که سبک بیان گواهی دهد تتمه معیوب و مخلوط است. این پیر ناتوان را در حیات و ممات از چنگ فضیحت باز خر، و اگر انکار کند مزخرفات و ملحقات را در جزو دفتر احمد ثبت نمای. زیرا که در اشعار احمدا جز قافیه و سجع هیچ ملاحظه براعت و شیوائی و بلاغت و زیبائی نیست.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در خاموشی هشت سود است که هیچ زیانش پیرامن نیارد گشت: بار خدا را بندگی و پرستشی است بی آسیب و رنج. تن و جان را پیرایه و آرایشی است بی زیور و آذین. در چشم مردم شکوهی بی دستگاه و شاهی گرد نام و کام. باره ای است بی خاک و سنگ. هوش و خرد را بی نیازی ایست از لابه و پوزش. گوهر و پیکر را پوششی است از نادانی و بی هنری.
هوش مصنوعی: در سکوت هشت فایده وجود دارد که هیچ ضرری به همراه ندارد: بندگی و پرستش خداوندی است که هیچ آسیبی و رنجی ندارد. جسم و جان را زینتی است بدون نیاز به زیورآلات و تزیینات. در نظر مردم، شکوهی است که نیازی به مقامات و سلطنت ندارد. وجودی است بدون خاک و سنگ. عقل و فهم نیاز به بهانه و عذرخواهی ندارند. گوهر و وجود آدمی پوششی دارند که از نادانی و بی‌هنری ناشی می‌شود.