گنجور

شمارهٔ ۵۲ - از قول شخصی به حاجی ابوالقاسم قزوینی نگاشته

قربان حضورت شوم، دستخط مبارک فرق مباهاتم بر فلک سود و سرود سپاسم هم آواز ذکر ملک گشت، اگر خواهم شکر عنایت عالی به اداء رسانم، صد قیامت بگذرد و آن همچنان ناتمام خواهد ماند. زبان من از سپاسداری قاصر است. هم مگر خدام خداوندی که در جمیع مراتب جبران ساز جرایم ماست جنایت کمترین را به ثنای احوال و دعای وجود و سپاس نعمت آمرزگاری خواهد کرد، اولی آنکه کاربند نکته عجزالواصفین آمده، دست ادب در آستین کشم. دیگران در شکر احسان عاجزند این ناتوان هیچ زبان کی و کجا منت گذار حق حیات تواند شد، رجوع خدمات را در طی احکام علیه مترصدم.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قربان حضورت شوم، دستخط مبارک فرق مباهاتم بر فلک سود و سرود سپاسم هم آواز ذکر ملک گشت، اگر خواهم شکر عنایت عالی به اداء رسانم، صد قیامت بگذرد و آن همچنان ناتمام خواهد ماند. زبان من از سپاسداری قاصر است. هم مگر خدام خداوندی که در جمیع مراتب جبران ساز جرایم ماست جنایت کمترین را به ثنای احوال و دعای وجود و سپاس نعمت آمرزگاری خواهد کرد، اولی آنکه کاربند نکته عجزالواصفین آمده، دست ادب در آستین کشم. دیگران در شکر احسان عاجزند این ناتوان هیچ زبان کی و کجا منت گذار حق حیات تواند شد، رجوع خدمات را در طی احکام علیه مترصدم.
هوش مصنوعی: با کمال احترام، دستخط شما مایه افتخار من است و صدای شکرگزاری‌ام به همراه ذکر نامتان در دل آسمان طنین‌انداز گشته است. اگر بخواهم شکر و قدردانی خود را نسبت به لطف‌های شما ابراز کنم، حتی اگر صد بار قیامت برپا شود، باز هم نتوانم به طور کامل این کار را انجام دهم و زبانم از بیان سپاسگذاری ناتوان است. مگر اینکه خدای تعالی که در تمام مراحل زندگی ما خطاهای ما را جبران می‌کند، اشتباهات کوچک ما را با ستایش حالات و دعای وجود و شکر به خاطر نعمت آمرزش به نوعی جبران کند. بهتر است که من با حالتی humble و با ادب به خدمت شما برسم. دیگران هم در قدردانی از احسان شما ناتوان هستند و من چگونه می‌توانم از حق حیات خود طلبی داشته باشم؟ در حالی که در پی خدمات دیگران، همیشه در محاصره قوانین و احکام هستم.