شمارهٔ ۳۸ - به نواب سیف الله میرزا نگاشته
قربان روان زود آشتی دیر جنگت گردم، باز سه طغرانامه را تاخیر افتاد و تقصیری بر تقصیر افزود، فرد:
پاداش بزرگی اقتضای خردی
عفو از تو پسند آمد و تقصیر از ما
اگر چه از پراکندگی و پیری حالتی نماند که تعلیق رسالتی توانم یا تلفیق مقالتی، ولی به خطی خام و ربطی خنک، تر و خشکی درهم بستم. امیدوارم نواقص مختصر خدمت را به کمالات ارادتم بخشند. درست و مکرر بخوان و از در درایت کاربند امعان نظر باش. اگر خامه خطائی کرده و نامه نقش ناسزائی پذیرفته قلم درکش و بدل را به کلک بداعت بر بالا باطل نگار. از سر خواهم نوشت و گوش و گردن منحولات خود را از مبتکرات دقت والا زیور خواهم بست، فرد:
پی خدمت تو خواهم تن و جان خویشتن را
چو نباشد این سعادت نه من و نه زندگانی
شمارهٔ ۳۷ - از قول نواب سیف الله میرزا به ملاحسن ملاباشی اسدالله میرزا نگاشته: جناب مولی الموالی را مشتاق فرخ دیدارم و بویه اندیش خجسته گفت و گزار.اگر چه تا این مدت باب مخاطبت بسته ماند و مفتاح مکاتبت شکسته، ولی چه باک ارتباط ارواح را بر اختلاط اشباح بیشی و پیشی است. در صورتیکه اغلب ابنای زمان خصومت پیش از دشمنی را فرض دانند اگر پیش از آشنائی راز اختصاص سرائیم، شاید از بابت فاتحه الفت اینقدر زحمت می دهم، که در محضر میمون والا که بهشتش لالاست و صد قامت از طوبی بالا، هر هنگام مقام افتد شرح ارادت ما طرح افکن و بر انفاذ دستخط و رجوع خدمتش مستدعی و محرم زی، ذریعت نامه مرا که رساله شوق و شکر است، ملحوظ انظار شریفش ساز، مراقب ومهیای اخذ جواب و نشر خطاب باش.شمارهٔ ۳۹ - به نواب ساسان میرزا پسر نواب بهاء الدوله نگاشته: سرکار ساسان را بنده چهرم و زنده مهر، شاگردی خام نگارشم و نوآموزی سرد گزارش. بندگان والا والی سه نامه فرمایش کرده بود اینک نگاشته نیاز فرگاهش افتاد. اگر بنگه آرای سراست مهربانی فرموده به دست خودش چشم گذار آور. چنانچه خرمی بخشای باغ سرکار سردار است، همراه هر که دانی و هر هنگام توانی، بدیشان باز فرست. مگر فر شتاب تو این درنگ دیر آهنگ رهی را چاره فرماید، همین نیاز نامه را نیز بر روی نگارش های سه گانه کشیده، که آن روی را به سرکار ایشان نگاشته ام و گرفت و بخشایش را به مهر و کین سرکارش گذاشته. اگرت پروائی هست همه را از ایشان بستان و برنگار. جاجا به کار خواهد خورد. کوتاهی در فرستادن و نگاشتن روا نیست و از من نیز بیش از این گفتن سزا نه.
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.