شمارهٔ ۲۶ - به پیشخدمت نواب سیف الله میرزا نگاشته
قربان خجسته حضورت گردم نمیدانم سهیل یمانی که عزیزترین ستاره های آسمانی است، کی آغاز جلوه گری خواهد کرد و به تجلیات آن رخسار خورشید آثار زهره دیدار کی پرده بر طلعت مشتری خواهد کشید؟ فرد:
امروز روز پرده بستن در خلوت نشستن نیست، فرد:
وقت است که بر خاکساران مسکین سایه رحمت گستری و به گوشه چشم عنایت به بیماران شکسته و شکستگان دل خسته نگری، مثنوی:
کشته آن طرز نگاهم و بنده آن زلف سیاه، قربان آن زلفک های کوچک موچک که گوئی به خون کبوتر دل چنگل باز است یا ناف آهوی طراز، سبک آن قطع و اندامم و مملوک آن رفتار و خرام، فرد:
تصدقت گردم صبح بسیار زود به امید خاکبوس قدومت حلقه بر در زدم. گفت بخت بلند... جان افروزت در حجاب به صد هزار حسرت قدری بر سر خاک نشسته، آخر الامر چون مژگان تو وطالع خویش برگشتم، فرد:
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.