گنجور

شمارهٔ ۵۰

بر خون من آن ترک شکرلب گذرد
و افکنده به پا زلف معقرب گذرد
گفتم دیه ده، چو ریختی خونم، گفت
من کشته خونی که بر او شب گذرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر خون من آن ترک شکرلب گذرد
و افکنده به پا زلف معقرب گذرد
هوش مصنوعی: آن دختر با لب‌های شیرینش بر خون من راه می‌رود و زلف‌های پیچ‌خورده‌اش را به آرامی روی آن می‌گذارد.
گفتم دیه ده، چو ریختی خونم، گفت
من کشته خونی که بر او شب گذرد
هوش مصنوعی: گفتم که اگر تو خونم را بریزی، باید عواقب آن را بپذیری. او پاسخ داد که من تنها کسی را می‌کشم که خونش در شب آرامش ندارد.