شمارهٔ ۳۷
نه سؤالی نه جوابی نه رسولی نه پیامی
چه صفائی چه وفائی چه علیکی چه سلامی
هر که را قبله و محراب نه آن طلعت و ابرو
چه رکوعی چه سجودی چه قعودی چه قیامی
گر نه راه تو به پای خم و سر بر کف ساقی
چه سلوکی چه وقوفی چه مقیمی چه مقامی
جام و زلفی به کف آور چه رکابی چه عنانی
تو سن باده به زین کش چه سمندی چه ستامی
با دلش هیچ نسنجد چه سرشکی چه فغانی
بر لبش هیچ نگنجد چه سکوتی چه کلامی
سخن از چشم و لب و عارض و ... خطش ران
چه سهیلی چه سهائی چه ضیائی چه ظلامی
گر نه از دست تو از بهر تو از روی حقیقت
چه ثوابی چه گناهی چه حلالی چه حرامی
راز ران از خط و رخسارش چه شاهی چه گدائی
چشم و مژگانْش نگه کن چه امیری چه نظامی
همه ...و... ترند از در معنی
چه وضعیتی چه شریفی چه خواصی چه عوامی
وقعه و وقفه سردار یل اندیش به میدان
چه سپهری چه زمینی چه سکونی چه خرامی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه سؤالی نه جوابی نه رسولی نه پیامی
چه صفائی چه وفائی چه علیکی چه سلامی
هوش مصنوعی: در این وضعیت، نه کسی سوالی میپرسد و نه پاسخی وجود دارد. هیچ پیامآوری نیست و خبری از پیغام نیز نیست. همه چیز در سکوت و آرامش است، جایی برای دوستی، محبت و سلامتی وجود ندارد.
هر که را قبله و محراب نه آن طلعت و ابرو
چه رکوعی چه سجودی چه قعودی چه قیامی
هوش مصنوعی: هر کس که جهت و قبلهاش این چهره و ابرو باشد، دیگر نیازی به حرکات عبادت مانند رکوع، سجود، نشستن یا ایستادن ندارد.
گر نه راه تو به پای خم و سر بر کف ساقی
چه سلوکی چه وقوفی چه مقیمی چه مقامی
هوش مصنوعی: اگر راه تو به سمت ساقی و نوشیدن میباشد، دیگر چه نیازی به سلوک و عرفان است؟ چه تفاوتی دارد که در کجا بمانی یا چه مقامی داشته باشی؟
جام و زلفی به کف آور چه رکابی چه عنانی
تو سن باده به زین کش چه سمندی چه ستامی
هوش مصنوعی: جامی در دست بگیر و با زلفی بازی کن، اینکه در کجا و چگونه میخواهی قدم بگذاری چندان مهم نیست. فقط از زیبایی و لذت شراب بنوش و با جوانی و شجاعت به پیش برو، بیتوجه به نام و نشان.
با دلش هیچ نسنجد چه سرشکی چه فغانی
بر لبش هیچ نگنجد چه سکوتی چه کلامی
هوش مصنوعی: دلش هیچگونه احساسی را اندازهگیری نمیکند، نه غم و اشکی و نه فریادی. بر لبش هم هیچ چیزی نمیگنجد، نه سکوت و نه سخنی.
سخن از چشم و لب و عارض و ... خطش ران
چه سهیلی چه سهائی چه ضیائی چه ظلامی
هوش مصنوعی: در این جمله به زیبایی و جذابیت اجزای صورت اشاره میشود، از جمله چشم، لب و چهره. هر کدام از این ویژگیها به نوعی خاص و درخشان توصیف شدهاند و در نهایت به تضاد میان نور و تاریکی اشاره میکند. به طور کلی، زیبایی و ظرافت این اجزا مانند بازی نور و سایه در زندگی تأثیرگذار است.
گر نه از دست تو از بهر تو از روی حقیقت
چه ثوابی چه گناهی چه حلالی چه حرامی
هوش مصنوعی: اگر به خاطر تو کاری نمیکردم، به راستی چه ارزشی دارد که بخواهم بر اعمالم ثواب، گناه، حلال یا حرامی بخورد؟
راز ران از خط و رخسارش چه شاهی چه گدائی
چشم و مژگانْش نگه کن چه امیری چه نظامی
هوش مصنوعی: راز عشق و زیبایی را در چهره و خطوط صورت او ببین، چه او از هر نظر شاهزاده است یا حتی اگر از نظر اجتماعی در مرتبهای پایینتر باشد. به چشمان و مژههایش نگاه کن و درخواهی یافت که او چه شخصیت والایی دارد و چه نسبتی با فرهیختگی و علم برقرار میکند.
همه ...و... ترند از در معنی
چه وضعیتی چه شریفی چه خواصی چه عوامی
هوش مصنوعی: همه آنها در حقیقت از نظر معنایی به یک اندازه در وضعیتی بالا و خاص قرار دارند، چه از نظر افرادی با مقام و شریف و چه از نظر مردم عادی.
وقعه و وقفه سردار یل اندیش به میدان
چه سپهری چه زمینی چه سکونی چه خرامی
هوش مصنوعی: در میدان جنگ، سردار بزرگ و دانا در هر حالتی چه در آسمان و چه در زمین، چه در آرامش و چه در تحرک، قدرت و تأثیر خود را به نمایش میگذارد.
حاشیه ها
1402/05/06 08:08
محمدرضا
دو بیت حذف شده است
که یکی این است:
خود شریعت اگر آن آمد و این است طریقت چه معاشی چه معادی چه رسولی چه امامی