گنجور

شمارهٔ ۲۰

ماه نو تا همعنان آفتاب آورده ای
آفتاب و ماه در زیر رکاب آورده ای
بر فزودت نیکوئی از خط جهان را رستخیز
راست شد کز سمت مغرب آفتاب آورده ای
شطم از مژگان بپالائی بدان... زلف
نیل بآذرکش که از نیلوفر آب آورده ای
بوسه بخشی بی دهان های مژده های های مژده های
تنگدستان را که بی خرمن نصاب آورده ای
دستبرد از ابروان... خط خونریز را
آنچه از شمشیر ناید از قراب آورده ای
پرده در بستی و از هرپرده بر کردی جمال
خود که ای تا صد حضور از یک غیاب آورده ای
کاستی بفزود از آن... گیسو مر مرا
گرنه دستان است چون موی از طناب آورده ای
جان و تن در سنگ و سندان پیش آن رخسار و خوی
موم در آذر کتان در ماهتاب آورده ای
سوخت آن...چهرم رحمت آمد از عذاب
تو بهشتی چهر از رحمت عذاب آورده ای
زاشک خود و آن گوهرین دندان همی نارم شگفت
تا چسان دریا ز لولوی خوشاب آورده ای
آب حیوان کردی از یاقوت جان پرورروان
معجز است این کآب حیوان از سراب آورده ای
کی رهی سردار از دستان این...زال
ور خود از میدان سرافراسیاب آورده ای

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماه نو تا همعنان آفتاب آورده ای
آفتاب و ماه در زیر رکاب آورده ای
هوش مصنوعی: تو با خودت ماه نو را به دیدار آفتاب آورده‌ای و مانند اینکه ماه و آفتاب را زیر پاهایت قرار داده‌ای.
بر فزودت نیکوئی از خط جهان را رستخیز
راست شد کز سمت مغرب آفتاب آورده ای
هوش مصنوعی: انسانی که به خوبی‌ها افزوده می‌شود، به نوعی از دنیا و سرنوشت خود آگاه می‌شود و می‌تواند مانند آفتابی که از سمت غرب می‌درخشد، روشنایی و روشنی را به زندگی‌اش بیاورد.
شطم از مژگان بپالائی بدان... زلف
نیل بآذرکش که از نیلوفر آب آورده ای
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی چشمانت از من دلجویی کن و زلفت را مانند آتش بکن که بویی از نیلوفر آب گرفته‌ای.
بوسه بخشی بی دهان های مژده های های مژده های
تنگدستان را که بی خرمن نصاب آورده ای
هوش مصنوعی: بوسه‌ای که به افراد فقیر و تنگدست می‌دهی، نعمت و خوشحالی بزرگی برای آنهاست، به‌خصوص زمانی که چیزی برای به دست آوردن ندارند.
دستبرد از ابروان... خط خونریز را
آنچه از شمشیر ناید از قراب آورده ای
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و خطرناک بودن ابروان اشاره دارد. ابروهایی که به قدری جذاب و نیرومند هستند که تاثیری مشابه با زخم شمشیر دارند. به نوعی می‌توان گفت که زیبایی چشمگیر و سحری این ابروها می‌تواند به اندازه یک شمشیر مهلک تاثیرگذار باشد. در واقع، این ابروان مانند سلاحی برنده عمل می‌کنند و جذابیتی خیره‌کننده دارند.
پرده در بستی و از هرپرده بر کردی جمال
خود که ای تا صد حضور از یک غیاب آورده ای
هوش مصنوعی: تو پرده را کنار زدی و زیبایی‌ات را به نمایش گذاشتی، گویی از هر پوشش و پرده‌ای، زیبایی‌ات را خارج کرده‌ای. ای شخصی که با یک غیبت، صدها حضور را به وجود آورده‌ای.
کاستی بفزود از آن... گیسو مر مرا
گرنه دستان است چون موی از طناب آورده ای
هوش مصنوعی: نقصی به مشکلات من اضافه شده است... اگر موهایت را به دستم بسپاری، مانند رشته‌ای است که از طناب آورده‌ای.
جان و تن در سنگ و سندان پیش آن رخسار و خوی
موم در آذر کتان در ماهتاب آورده ای
هوش مصنوعی: جان و تن به معنای روح و جسم در برابر زیبایی و چهره دلربا قرار گرفته‌اند. مثل موم که در گرما نرم می‌شود، در برابر زیبایی معشوق ذوب شده‌ای. این زیبا درخششی مانند ماه در شب دارد و تو از او کتان (پارچه‌ای نرم و لطیف) به یادگار آورده‌ای.
سوخت آن...چهرم رحمت آمد از عذاب
تو بهشتی چهر از رحمت عذاب آورده ای
هوش مصنوعی: چهره‌ام در آتش عشق تو سوخته است و اکنون رحمت تو بر من نازل شده، به طوری که عذابی که از تو می‌کشیدم، به مانند بهشت برایم شده است. تو با رحمتت عذاب را به وجود آورده‌ای، ولی این عذاب، به شکل هدیه‌ای زیبا جلوه می‌کند.
زاشک خود و آن گوهرین دندان همی نارم شگفت
تا چسان دریا ز لولوی خوشاب آورده ای
هوش مصنوعی: از اشک خود و آن دندان‌های زیبا و گرانبها، شگفت‌زده‌ام که چگونه دریا را از آن لولوی خوشبخت به دست آورده‌ای.
آب حیوان کردی از یاقوت جان پرورروان
معجز است این کآب حیوان از سراب آورده ای
هوش مصنوعی: آب حیات و زندگی را از یاقوتی که جان را زنده می‌کند، به دست آوردی. این واقعاً معجزه است که چطور این آب حیات را از جایی غیرواقعی و خیالی به دست آورده‌ای.
کی رهی سردار از دستان این...زال
ور خود از میدان سرافراسیاب آورده ای
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانی از دستان این سردار برانی، در حالی که خودت هم از میدان جنگ پیروزمندانه بازگشته‌ای؟