گنجور

شمارهٔ ۲

نخست آغاز هر دفتر ستایش پاک یزدان را
که هیچ و پوچ هستی داد این زن‌قحبه امکان را
همی از فر خایه اسب ارواح مکرم زد
رقم منشور سالاری این زن‌قحبه انسان را
به جای آنکه ستایندش در بازار یکتائی
به انبازیش پر کردند هر زن‌قحبه دکان را
دو خر...تر زاینان به زراقی و شیادی
به صد زن‌قحبگی بستند بر خود شرع و عرفان را
زهی صوفی که نتواند تمیز خلسه از اغما
زهی مفتی که نشناسد ز حیدر بیک قرآن را
به مسجد تاخت این زن‌قحبه و آن زن‌قحبه‌ی دیگر
به کوی دیرو بر کردند فتوی را و فرمان را
گروهی در پی آن رفت و خیلی رخ بدین آمد
مسلم شد ریاست خسروان کفر و ایمان را
جز ارواح مکرم کآمد از زن‌قحبگان خارج
چه شرعی را چه عرفی را چه پیدا را چه پنهان را
زن گیتی بگادند این دو خر ملا و سگ صوفی
خلاف من که گاییدم هم زن این هم زن آن را
پی یغمای دنیی و دین این...خر مردم
همان کردند کآدم از گنه بگذشت شیطان را
من و پاکیزه کیش پاک پیغمبر که با عفوش
نترسم گر کشم بر خر زن گبر و مسلمان را
به اطراف ار رسد سردار طوماری ازین دفتر
سخن سنجان فرو شویند آن زن‌قحبه دیوان را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نخست آغاز هر دفتر ستایش پاک یزدان را
که هیچ و پوچ هستی داد این زن‌قحبه امکان را
هوش مصنوعی: ابتدای هر سخن باید به ستایش خداوند پاک و یکتا پرداخته شود، زیرا اوست که این دنیا و وجود را از هیچ به وجود آورده است.
همی از فر خایه اسب ارواح مکرم زد
رقم منشور سالاری این زن‌قحبه انسان را
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف قدرت و عظمت می‌پردازد که از سوی خداوند به انسان‌ها عطا شده است. همچنین به چالش‌ها و مسائل اخلاقی اشاره دارد که در زندگی بشر وجود دارد. تلاش برای برقراری عدالت و نکوهش خیانت و رذائل را نیز می‌توان در این متن برداشت کرد.
به جای آنکه ستایندش در بازار یکتائی
به انبازیش پر کردند هر زن‌قحبه دکان را
هوش مصنوعی: به جای این که او را در بازار به خاطر یکتایی‌اش تحسین کنند، هر زن بدکاره‌ای دکانش را پر کرده است.
دو خر...تر زاینان به زراقی و شیادی
به صد زن‌قحبگی بستند بر خود شرع و عرفان را
هوش مصنوعی: دو انسان بدتر از حیوانات در لباس زهد و دین، برای خود به روش‌های فریبنده و نادرست، معیارهای اخلاقی را کنار گذاشته‌اند و به زندگی غیرموجه مشغولند.
زهی صوفی که نتواند تمیز خلسه از اغما
زهی مفتی که نشناسد ز حیدر بیک قرآن را
هوش مصنوعی: چه خوب است صوفی‌ای که نتواند تفاوت درمیان خلسه و اغما را تشخیص دهد. چه بد است مفتی‌ای که نتواند قرآن را از حیدر بیک بشناسد.
به مسجد تاخت این زن‌قحبه و آن زن‌قحبه‌ی دیگر
به کوی دیرو بر کردند فتوی را و فرمان را
هوش مصنوعی: این زن، با سرعت به سمت مسجد رفت و آن زن دیگر هم به محله‌ای که دیرو نام دارد، در مورد احکام و قوانین تصمیم‌گیری کردند.
گروهی در پی آن رفت و خیلی رخ بدین آمد
مسلم شد ریاست خسروان کفر و ایمان را
هوش مصنوعی: گروهی به دنبال این مسأله رفتند و تعداد زیادی از چهره‌ها ظاهر شدند. این موضوع برایشان ثابت شد که رهبری و سروری در بین شاهان، با تعالیم کفر و ایمان در ارتباط است.
جز ارواح مکرم کآمد از زن‌قحبگان خارج
چه شرعی را چه عرفی را چه پیدا را چه پنهان را
هوش مصنوعی: تنها ارواح مقدس از زنان فاسد خارج شدند؛ چه از نظر شرعی و چه از نظر عرفی، چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان.
زن گیتی بگادند این دو خر ملا و سگ صوفی
خلاف من که گاییدم هم زن این هم زن آن را
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی نارضایتی و انتقاد از دو گروه اجتماعی اشاره دارد. او به زنان دنیا اشاره می‌کند و در ادامه به دو شخصیت اجتماعی، یعنی ملا و صوفی، می‌پردازد. گویا شاعر از رفتار این دو شخصیت ناراضی است و به نوعی معتقد است که آنها با وجود ظاهری محترم، در حقیقت در کارهایی که انجام می‌دهند، مشابه هستند. به این ترتیب، شاعر به رابطه‌ی آن‌ها با زنان و رفتارشان در زندگی اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که چه بسا در پس چهره‌های دینی و عرفانی، رفتارهای ناپسندی وجود داشته باشد.
پی یغمای دنیی و دین این...خر مردم
همان کردند کآدم از گنه بگذشت شیطان را
هوش مصنوعی: دنبال ثروت و نعمت‌های دنیوی و دینی هستند، ولی مردم مانند آدم (ع) که از گناهش گذشت، همان کار را با شیطان کردند و به او میدان دادند.
من و پاکیزه کیش پاک پیغمبر که با عفوش
نترسم گر کشم بر خر زن گبر و مسلمان را
هوش مصنوعی: من و فردی با روحی پاک و دیانت درست که از خدایی‌اش نمی‌ترسم، حتی اگر بر مرکب زنی از یک کافر یا مسلمان سوار شوم.
به اطراف ار رسد سردار طوماری ازین دفتر
سخن سنجان فرو شویند آن زن‌قحبه دیوان را
هوش مصنوعی: اگر در اطراف سرداری نامه‌ای از این دفتر سخن به دست آید، آن زن بدبخت دیوان را به زیر می‌کشاند.