گنجور

شمارهٔ ۴۰

من نه آن رند خرابم که به ساغر ساغر
گردن از باده به تدریج توان آبادم
کاش از کوه خرابات سحابی خیزد
سیلی انگیزد و از بن بکند بنیادم
نه به خود می روم اندر پی آن زلف به خم
مصطفی گفت علیکم به سواد الاعظم
من برآنم که جم البته به کف جام نداشت
ور همی داشت به کف جام چرا مردی جم
من که یک جام به صد عمر برابر نکنم
تا تو ساقی نشوی دست به ساغر نکنم
صعوه لاغرم اما چو زنم بال هوس
پنجه آلوده بهر صید کبوتر نکنم

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من نه آن رند خرابم که به ساغر ساغر
گردن از باده به تدریج توان آبادم
هوش مصنوعی: من شخصی نیستم که به تدریج و کم‌کم به خوشی و لذت برسم؛ من کسی‌ام که روح و جانم را به طور کامل در لذت‌ها غرق می‌کنم.
کاش از کوه خرابات سحابی خیزد
سیلی انگیزد و از بن بکند بنیادم
هوش مصنوعی: ای کاش از کوه ویرانی، آب و دمی به جوش بیاید و ریشه‌هایم را از دل زمین بر کند.
نه به خود می روم اندر پی آن زلف به خم
مصطفی گفت علیکم به سواد الاعظم
هوش مصنوعی: من به دنبال آن زلف نیستم؛ به من گفتند که به سوی علم و دانش بزرگ بروم.
من برآنم که جم البته به کف جام نداشت
ور همی داشت به کف جام چرا مردی جم
هوش مصنوعی: من بر این باورم که جم هرگز جام در دست نداشت و اگر هم داشت، باید می‌دانست که چرا این‌قدر به وسوسهٔ آن گرفتار شده است.
من که یک جام به صد عمر برابر نکنم
تا تو ساقی نشوی دست به ساغر نکنم
هوش مصنوعی: من هرگز یک لیوان شراب را به اندازه صد عمر ارزشمند نمی‌دانم و تا زمانی که تو میگسار نشوی، دست به جام نخواهم برد.
صعوه لاغرم اما چو زنم بال هوس
پنجه آلوده بهر صید کبوتر نکنم
هوش مصنوعی: من پرنده‌ای لاغر هستم، اما وقتی که با بال‌های آرزوهایم به پرواز درمی‌آیم، دستم را برای شکار کبوتر آلوده نمی‌کنم.