بخش ۶ - بهشت صلحا و زهاد
چه جنت نه آن جنت ای خوش عمل
که در وی روان است شیر و عسل
سبیل از کناری شراب طهور
سرا تا لب بام لبریز حور
بهر گوشه سالوسکی دیوسار
گرفته پری پیکری در کنار
زغوغای خر صالحان پیش و پس
چو بر انگبین ازدحام مگس
فقیهان در افکنده سجاده ها
تجرع کن از گونه گون باده ها
بهر محفل این زمره کیسه بر
شکم ها ز الوان فردوس پر
یکی چون خربارکش در وحل
فرو رفته تا گردن اندر عسل
یکی در تغنی یکی در سماع
یکی در تجرع یکی در جماع
یکی همچو دزدان برآورده رخت
پی میوه بر شاخهای درخت
یکی بر لب کوثر افتاده مست
فرو هشته نظم تماسک ز دست
بخش ۵ - در مدح ائمه اطهار: وز آن بعد بر آل اطهار اوبخش ۷ - بهشت احرار: در آن باغ کاین قوم را بار نیست
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه جنت نه آن جنت ای خوش عمل
که در وی روان است شیر و عسل
هوش مصنوعی: چه بهشتی، که در آن عمل نیک وجود دارد و نهرهایی از شیر و عسل روان است.
سبیل از کناری شراب طهور
سرا تا لب بام لبریز حور
هوش مصنوعی: نوشیدنی پاک و زلالی از کنار سبیل جاری است تا لب بام که پر از زیبایی و لطافت است.
بهر گوشه سالوسکی دیوسار
گرفته پری پیکری در کنار
هوش مصنوعی: در هر گوشهای، طعنهای از نیرنگ و ریا وجود دارد، و در کنار آن، موجودی زیبا و فریبنده قرار گرفته است.
زغوغای خر صالحان پیش و پس
چو بر انگبین ازدحام مگس
هوش مصنوعی: در میان شلوغی و هیاهوی خوبان، مانند ازدحام مگسها بر روی عسل، به آرامش و سکوت نیاز است.
فقیهان در افکنده سجاده ها
تجرع کن از گونه گون باده ها
هوش مصنوعی: علما و فقیهان در مراسم دینی و عبادتهای خود تلاش میکنند تا از تجارب مختلف و تنوعهای فرهنگی بهرهمند شوند و به نوعی از لذتهای معنوی و روحانی بهره ببرند.
بهر محفل این زمره کیسه بر
شکم ها ز الوان فردوس پر
هوش مصنوعی: برای این گردهمایی، شکمهای ما پر از خرمایی است که از باغهای بهشت جمعآوری شده است.
یکی چون خربارکش در وحل
فرو رفته تا گردن اندر عسل
هوش مصنوعی: کسی مانند خر که در چربی غوطهور شده باشد، تا گردن در عسل فرورفته است.
یکی در تغنی یکی در سماع
یکی در تجرع یکی در جماع
هوش مصنوعی: یک نفر مشغول خوشحالی و آواز خوانی است، یکی دیگر در حال شنیدن موسیقی و لذت بردن، یک نفر در حال چشیدن طعم خوشیها و کیمیایی، و دیگری در حال ارتباط و نزدیکی با محبوبش است.
یکی همچو دزدان برآورده رخت
پی میوه بر شاخهای درخت
هوش مصنوعی: شخصی مانند دزدان، درخت را بالا رفته و زینتهایی بر شاخهای آن آویزان کرده تا میوهها را بچیند.
یکی بر لب کوثر افتاده مست
فرو هشته نظم تماسک ز دست
هوش مصنوعی: یک نفر بر کنار بهشت، در حال نوشیدن از آب کوثر، به خواب رفته و نظم زیبای کلام را از دست داده است.