گنجور

بخش ۴ - در مدح حضرت امیر(ع)

وز آن پس لآلی ثناء شگرف
که از جان تراود نه از بحر ژرف
نثار ره دست پروردگار
حصار نبی صاحب ذوالفقار
علی آن که تا حکمتش ضم نشد
به روح الفت خاک آدم نشد
علی ناخدای محیط یقین
علی لنگر آسمان و زمین
علی بهترین نقش کلک امل
علی پرتو آفتاب ازل
علی آنکه می روبد از آستین
غبار درش طره حور عین
زمین ساکن از حلم والای او
فلک سایر از جنبش رای او
به بزم اندرش مهر کمتر خدم
به رزم اندرش ماه طوق علم
زمین چار طاقی ز ایوان اوست
فلک گردبادی ز جولان اوست
اگر صبح بی رای او دم زند
مدار شب و روز بر هم زند
پناه امم رهنمای سبل
پس از پاک یزدان خداوند کل
ز ذاتش نظام حدوث و قدم
به دستش زمام وجود و عدم
خطا گر ز یزدان جدا دانمش
خطای دگر گر خدا خوانمش
مصور چو تمثال او زد رقم
بدان خوش رقم راند جف القلم

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وز آن پس لآلی ثناء شگرف
که از جان تراود نه از بحر ژرف
هوش مصنوعی: پس از آن، ستایش‌های بزرگ و ارزشمندی که از دل تو جوش می‌زند، نه از عمق دریا.
نثار ره دست پروردگار
حصار نبی صاحب ذوالفقار
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی اشاره به این دارد که در راه و مسیر الهی، یک سرسپردگی و فداکاری نسبت به خداوند و پیامبر وجود دارد. به طور کلی، به نقش مهم و تاثیرگذار پیامبر و نعمت‌های الهی در زندگی و اعتقاد انسان‌ها اشاره می‌کند.
علی آن که تا حکمتش ضم نشد
به روح الفت خاک آدم نشد
هوش مصنوعی: علی کسی است که تا زمانی که حکمت و دانشش به روح و هستی آدمی اضافه نشد، در نظر نمی‌آمد و به اوج خود نرسید.
علی ناخدای محیط یقین
علی لنگر آسمان و زمین
هوش مصنوعی: علی رهبر و سرپرست عالم یقین است و مانند لنگری است که آسمان و زمین بر آن استوارند.
علی بهترین نقش کلک امل
علی پرتو آفتاب ازل
هوش مصنوعی: علی بهترین جلوه و نشانه حقیقت و وجود است؛ او همانند تابش آفتاب از ابتدا تا پایان، روشنایی و روشنی را به دنیا می‌آورد.
علی آنکه می روبد از آستین
غبار درش طره حور عین
هوش مصنوعی: علی که از آستین خود غبار را می‌زند، طره‌های زیبا و دلربای حوران را برمی‌آورد.
زمین ساکن از حلم والای او
فلک سایر از جنبش رای او
هوش مصنوعی: زمین به خاطر صبر و بردباری او آرام است و آسمان به خاطر حرکت و تصمیم او در حرکت است.
به بزم اندرش مهر کمتر خدم
به رزم اندرش ماه طوق علم
هوش مصنوعی: در میهمانی او، عشق و محبت کمتر است، اما در میدان جنگ، او مانند ماهی است که علم و دانش را بر گردن خود دارد.
زمین چار طاقی ز ایوان اوست
فلک گردبادی ز جولان اوست
هوش مصنوعی: زمین تحت تأثیر قدرت او همچون سقفی است با چهار گوشه، و آسمان به خاطر جنب و جوش او همچون طوفانی در حال حرکت است.
اگر صبح بی رای او دم زند
مدار شب و روز بر هم زند
هوش مصنوعی: اگر صبح به فرمان او آغاز شود، شب و روز را به هم نزنید.
پناه امم رهنمای سبل
پس از پاک یزدان خداوند کل
هوش مصنوعی: پناهگاه من، راهنمای راه‌هاست، پس از اینکه یزدان، خداوند بزرگ، پاک و خالص است.
ز ذاتش نظام حدوث و قدم
به دستش زمام وجود و عدم
هوش مصنوعی: از ذات او، نظام به وجود و عدم شکل می‌گیرد و اوست که کنترل و مدیریت هستی و نیستی را در دست دارد.
خطا گر ز یزدان جدا دانمش
خطای دگر گر خدا خوانمش
هوش مصنوعی: اگر اشتباهی از جانب خدا بروز کند، آن را یک خطا می‌دانم، اما اگر او را خدا بنامم، در واقع خطای دیگری است.
مصور چو تمثال او زد رقم
بدان خوش رقم راند جف القلم
هوش مصنوعی: وقتی تصویر او را کشید، قلم را به آرامی بر روی کاغذ حرکت داد.