شمارهٔ ۷۵
به دشت کربلا سلطان دین را چون گذار آمد
برای قتلش از هر سو سپاه بی شمار آمد
هزار و نهصد و پنجاه و یک زخمش به تن وارد
ز وارون گردشی های سپهر کجمدار آمد
رسید ازکوفه و شامش صف اندر صف ز پی اعدا
زکرکوک وری و مصرش هزار اندر هزار آمد
ز داغ اکبر از اشک جگرگون دامنش گلشن
به سوک اصغر از زاری کنارش لاله زار آمد
فلک وارون شوی از ظلمت ای بیدادگر آخر
یزید از قتل فرزند پیمبر کامکار آمد
ز گردون باز ماندی کاشکی ای چرخ دون پرور
ز زین چون بر زمین آن آسمان اقتدار آمد
تفو ای چرخ گردون بر تو کز راه ستمکاری
حریم مصطفی بر ناقه عریان سوار آمد
چو اندر بزم جان دادن به نصرت کس نماند او را
پی یاری برون از مهد طفل شیرخوار آمد
ز سوک لاله رویان گر نبودی از چه رو لاله
به گلزار جهان زینسان به چهر داغدار آمد
ز قانون عزا غافل مشو یغما که در دوران
ترا از جد و باب این شیوه شیوا شعار آمد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به دشت کربلا سلطان دین را چون گذار آمد
برای قتلش از هر سو سپاه بی شمار آمد
هوش مصنوعی: در دشت کربلا، زمانی که سلطان دین (امام حسین) در حال گذر بود، از همه سو لشکری بزرگ به منظور کشتن او به آنجا هجوم آوردند.
هزار و نهصد و پنجاه و یک زخمش به تن وارد
ز وارون گردشی های سپهر کجمدار آمد
هوش مصنوعی: زخمی که در سال ۱۹۵۱ به تن انسان وارد شد، ناشی از چرخشهای غیرمعمول و ناهنجار آسمان است.
رسید ازکوفه و شامش صف اندر صف ز پی اعدا
زکرکوک وری و مصرش هزار اندر هزار آمد
هوش مصنوعی: از کوفه و شام لشکرها به صف صف آمدند تا دشمنان را شکست دهند. از کرکوک و ری و مصر نیز هزاران نفر به این جمعیت ملحق شدند.
ز داغ اکبر از اشک جگرگون دامنش گلشن
به سوک اصغر از زاری کنارش لاله زار آمد
هوش مصنوعی: از غم اکبر، دامن او با اشک داغ و دلخونی مانند باغی پر از گل و گیاه شده است و از بیتابی و زاری او، کنار او گلی به نام لاله شکوفا شده است.
فلک وارون شوی از ظلمت ای بیدادگر آخر
یزید از قتل فرزند پیمبر کامکار آمد
هوش مصنوعی: ای آسمان، به دلیل ظلم و بیدادگریات بر سرِ یزید، که پس از کشتن فرزند پیامبر بر این دنیا پیروز شد، باید به هم بریزی و به هم بریزی.
ز گردون باز ماندی کاشکی ای چرخ دون پرور
ز زین چون بر زمین آن آسمان اقتدار آمد
هوش مصنوعی: ای چرخ فلک، ای نماد قدرت و سرنوشت، کاش که از گردون باز میایستادی. چون تو، با قدرت و عظمت خود، از زین بلند به زمین آمدهای و به ما اجازه میدهی که با تو در تماس باشیم.
تفو ای چرخ گردون بر تو کز راه ستمکاری
حریم مصطفی بر ناقه عریان سوار آمد
هوش مصنوعی: آه ای دوران بیرحم، چه ننگی بر تو باد که با ظلم خود، حریم پیامبر را مورد تعرض قرار دادی و به شکلی بیپوشش و نابخردانه به آن حمله کردی.
چو اندر بزم جان دادن به نصرت کس نماند او را
پی یاری برون از مهد طفل شیرخوار آمد
هوش مصنوعی: وقتی در دل جشن و شادی، کسی جانش را فدای کمک به دیگران نمیکند، او مثل نوزادی که هنوز در گهواره است، از بندگی و یاری دیگران خارج شده است.
ز سوک لاله رویان گر نبودی از چه رو لاله
به گلزار جهان زینسان به چهر داغدار آمد
هوش مصنوعی: اگر لالههای زیبا در این دنیا وجود نداشتند، پس چرا اینگونه با چهرهای داغدیده به گلزار جهان آمدهاند؟
ز قانون عزا غافل مشو یغما که در دوران
ترا از جد و باب این شیوه شیوا شعار آمد
هوش مصنوعی: در غم و عزاداری غافل نباش، یغما، زیرا در دوران تو از نیاکان و پدران، این شیوه زیبا و زنده باقی مانده است.

یغمای جندقی