گنجور

شمارهٔ ۵۴

چگویم زانچه کردی ای سپهر سفله چون گردی
بست گردش زمین آسا گرفتار سکون گردی
بنات هاشمی نیلی سلب بر ناقه عریان
زهی خجلت تو با نه محمل زرجامه چون گردی
محیط فضل را چون نقطه داخل زهی خارج
فکندی در میان از مرکز رفعت برون گردی
بس این آرام و جنبش ای زمین ای آسمان زین پس
تو گردی چون زمین ساکن تو چون گردون دون گردی
به خون افکندی اعقاب ولایت را به خون غلطی
حریم آل احمد را زبون کردی زبون گردی
همایون خرگهی کش جرم مهر و مه قباب آید
بخواری سرنگون کردی بخواری سرنگون گردی
گلوی تشنه آن سیراب گوهر لجه دین را
غریق بحر خون کردی غریق بحر خون گردی
به کشتن آزمون کردی جهان آفرینش را
تقاص آفرینش را به کشتن آزمون گردی
به داغ تشنه کامی لاله گلزار ایمان را
چوگل خونین درون کردی چو گل خونین درون گردی
ز پشت زین بر وی خاک خاکم بر سر از عدوان
همایون شهسواری را نگون کردی نگون گردی
فنون رستگاری چیست یغما قید این ماتم
ترا خود رستگاری قید اگر از این فنون گردی

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چگویم زانچه کردی ای سپهر سفله چون گردی
بست گردش زمین آسا گرفتار سکون گردی
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانم از کارهایی که تو کردی، ای آسمان پست، حرف بزنم؟ وقتی که تو مانند گردی، دایره‌ای را برمی‌گردانی، زمین به آرامی درگیر سکون می‌شود.
بنات هاشمی نیلی سلب بر ناقه عریان
زهی خجلت تو با نه محمل زرجامه چون گردی
هوش مصنوعی: دختران هاشمی با رنگ نیلی بر شتر عریان سوارند، وای بر تو که با چادر زری به خاطر این وضعیت خجالت‌زده‌ای مثل گرد و غبار.
محیط فضل را چون نقطه داخل زهی خارج
فکندی در میان از مرکز رفعت برون گردی
هوش مصنوعی: فضایل را مانند نقطه‌ای در دایره‌ای تصور کن که از مرکز آن به بیرون پرت شده است. وقتی از مقام بلند و والایی خارج شوی، ممکن است دچار انزوا و دوری از نعمت‌های احاطه‌گر شوی.
بس این آرام و جنبش ای زمین ای آسمان زین پس
تو گردی چون زمین ساکن تو چون گردون دون گردی
هوش مصنوعی: این زمین و آسمان دیگر به آرامی و جنبش خود ادامه ندهند. از این پس، تو ای زمین، مانند زمین بی‌حرکت می‌شوی و ای آسمان، همانند یک دایره بی‌ارزش و بی‌حرکت خواهی شد.
به خون افکندی اعقاب ولایت را به خون غلطی
حریم آل احمد را زبون کردی زبون گردی
هوش مصنوعی: تو با خون خود، نسل‌ها و آینده‌ی حکومت را به خطر انداختی و حرمت خاندان پیامبر را شکستی و به ذلت کشاندی.
همایون خرگهی کش جرم مهر و مه قباب آید
بخواری سرنگون کردی بخواری سرنگون گردی
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف خوشی‌ها و زیبایی‌های زندگی می‌پردازد. او به زیبایی‌های طبیعت و عشق اشاره می‌کند و می‌گوید که با گذشت زمان، این زیبایی‌ها ممکن است تحت تاثیر مشکلات یا تغییرات قرار گیرند. در نهایت، عشق و زیبایی‌های زندگی ممکن است به‌نوعی با چالش‌ها روبه‌رو شوند.
گلوی تشنه آن سیراب گوهر لجه دین را
غریق بحر خون کردی غریق بحر خون گردی
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که شخصی در این شعر به این موضوع اشاره می‌کند که با وجود تشنگی و نیاز به آبی از معارف دینی، او به صورت ظالمانه‌ای در خون غرق شده است. به عبارتی دیگر، در حالی که باید به معارف دینی دسترسی داشته باشد، اما به دلیل ظلم و فساد غرق در مشکلات و بی‌عدالتی‌ها شده است.
به کشتن آزمون کردی جهان آفرینش را
تقاص آفرینش را به کشتن آزمون گردی
هوش مصنوعی: تو با آزمایش‌های سخت، آفریدگار جهان را به چالش کشیدی و اکنون منتظر نتیجه‌ی کارهای خود هستی.
به داغ تشنه کامی لاله گلزار ایمان را
چوگل خونین درون کردی چو گل خونین درون گردی
هوش مصنوعی: به خاطر عطش و شور و شوقی که در دل داری، مانند گلی در باغ، ایمان را با درد و رنج خود پرورش می‌دهی؛ درست مانند گلی که درونش پر از خون و غم است.
ز پشت زین بر وی خاک خاکم بر سر از عدوان
همایون شهسواری را نگون کردی نگون گردی
هوش مصنوعی: از پشت زین بر روی او خاک می‌پاشم، چون از ظلم و ستم شاه بزرگ، آن پهلوان را به زمین انداختی و او هم به زمین افتاد.
فنون رستگاری چیست یغما قید این ماتم
ترا خود رستگاری قید اگر از این فنون گردی
هوش مصنوعی: یغما، راه‌های نجات و رستگاری چیست؟ اگر تو بخواهی از این اندوه رهایی یابی، باید به این فنون و روش‌ها مسلط شوی.