شمارهٔ ۱۵
خود کجا آن جسم نغز آن جان پاک ای ذوالجناح
جای جست از پشت زین بر روی خاک ای ذوالجناح
وقت جان دادن به بالین اندرش مادر نبود
چهر و چشم از خاک و خون گردش که پاک ای ذوالجناح
خورد دلسوزی غم تجهیز او یا آمدش
آب خون پیکان کفن کافور خاک ای ذوالجناح
تن کجا در خاک و خون غلطیدش از زوبین و تیغ
بعد از آن کز تیر و نی شد چاک چاک ای ذوالجناح
هیچ خاطر را بر او رحمت نیامد یا دلی
از خدا شرم از پیغمبر داشت باک ای ذوالجناح
چون فدا شد روح پاک آن کش سرود از جان و دل
آدم و جن و ملک روحی فداک ای ذوالجناح
یافت آن کو داشت در آغوش زهرا پرورش
سر به دامان که هنگام هلاک ای ذوالجناح
آن تن صد پاره در چشم که آمد یا که دارد
گوش بر آن ناله های دردناک ای ذوالجناح
صرف شد خون حرام او به حرمت یا نداشت
امتیاز آن خون پاک از خون تاک ای ذوالجناح
تا چرا یا رب به گوش دادخواهی ره نجست
ناله او کز سمک شد بر سماک ای ذوالجناح
غیر زخم خنجر و زوبین و تیغ و نی که کرد
بر تن صد پاره او سینه چاک ای ذوالجناح
بر اسیران حجازی وعده امن و امان
یا وعید از شامیان بیم است و باک ای ذوالجناح
تشنه لب تفسیده دل گردید مدفون یا بر او
خود لحدداری دریغ آمد مغاک ای ذوالجناح
از پس تمکین قتل او جز از اشرار چیست
بی تکلف بازگو خیرا جزاک ای ذوالجناح
کاش گردد خاک او در پای تو چون شد ز دست
خسته را با سرسپاران اشتراک ای ذوالجناح
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خود کجا آن جسم نغز آن جان پاک ای ذوالجناح
جای جست از پشت زین بر روی خاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: کجای آن جسم زیبا و آن روح پاک، ای صاحب بال، میتوانی از پشت زین به روی زمین جستجو کنی، ای صاحب بال؟
وقت جان دادن به بالین اندرش مادر نبود
چهر و چشم از خاک و خون گردش که پاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: در هنگام مرگ و در کنار بستر، مادر در آنجا نبود و به همین دلیل چهرهاش از خاک و خون پاک است، ای ذوالجناح.
خورد دلسوزی غم تجهیز او یا آمدش
آب خون پیکان کفن کافور خاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: دلسوزی برای او به سراغ آمد و او را در لباس مردگان دید، مانند آب خونی که به کفن و خاک آمیخته شده است، ای اسب جاودانه.
تن کجا در خاک و خون غلطیدش از زوبین و تیغ
بعد از آن کز تیر و نی شد چاک چاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: بدن او کجا در خاک و خون افتاد و از نیزه و شمشیر آسیب دید، بعد از آن که از تیر و نی پاره پاره شد، ای اسب با دو بال!
هیچ خاطر را بر او رحمت نیامد یا دلی
از خدا شرم از پیغمبر داشت باک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: هیچکس به او رحمت نیاورد و دلی از خدا به خاطر پیامبر شرم نکرد. نگران نباش، ای ذوالجناح.
چون فدا شد روح پاک آن کش سرود از جان و دل
آدم و جن و ملک روحی فداک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: زمانی که روح نازنین او فدای عشق شد، تمام موجودات از جمله آدم و جن و فرشتگان با جان و دل برای او سرود میخوانند و به او عشق میورزند، ای صاحب بالهای بزرگ.
یافت آن کو داشت در آغوش زهرا پرورش
سر به دامان که هنگام هلاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: کسی که در آغوش حضرت زهرا پرورش یافته، وقتی نزدیک مرگ است، به دامان او پناه میبرد.
آن تن صد پاره در چشم که آمد یا که دارد
گوش بر آن ناله های دردناک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: آن بدنِ آسیبدیده که در دیدگان ظاهر میشود، آیا کسی آن را میبیند یا صدای نالههای دردناک را میشنود، ای کسی که صاحب قدرتی خاص هستی؟
صرف شد خون حرام او به حرمت یا نداشت
امتیاز آن خون پاک از خون تاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: خون حرام او به راحتی به هدر رفت و به قدری ارزش نداشت که از خون پاک انگور متمایز شود، ای ذوالجناح.
تا چرا یا رب به گوش دادخواهی ره نجست
ناله او کز سمک شد بر سماک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: این بیت به تأسیس یک حالت حماسی و درد آلود اشاره دارد. گویا شخصی درخواستی از پروردگار دارد و از او میخواهد که به فریاد یک نفر که در عذاب و رنج است توجه کند. ناله و فریاد او به آسمان میرسد و به فریادی نزدیک میشود که در مبارزهای بزرگ و مشقتبار برای رهایی و کمک طلبی به آن اشاره کرده است. ذوالجناح، نماد قدرت و استقامت است و نمایانگر تلاش برای غلبه بر سختیها و عبور از مشکلات است.
غیر زخم خنجر و زوبین و تیغ و نی که کرد
بر تن صد پاره او سینه چاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: به جز زخمهای ناشی از شمشیر و نیزه و تیغ و نی که بر بدن او زده شد و او را به صد قسمت پاره کرده، همه چیز به یاد سینهای که شکافته شده، اشاره دارد، ای ذوالجناح.
بر اسیران حجازی وعده امن و امان
یا وعید از شامیان بیم است و باک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: بر افرادی که در حجاز به اسارت درآمدهاند، وعده امنیت و آرامش داده شده است و از خطر و تهدیدهایی که ممکن است از جانب شامیان به وجود آید، نگرانند. ای ذوالجناح، این موضوع برای آنان نگرانکننده است.
تشنه لب تفسیده دل گردید مدفون یا بر او
خود لحدداری دریغ آمد مغاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: دل پردرد و خسته، گرسنه عشق و محبت شد، آیا بر او که در خاک خفته، کسی تابوتی نساخت و بر او رحمی نکرد؟ ای ذوالجناح! این جایش به گلزار نیاز دارد.
از پس تمکین قتل او جز از اشرار چیست
بی تکلف بازگو خیرا جزاک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: پس از اینکه او به قتل رسید، چه کسی جز بدکاران میتواند به این موضوع بپردازد؟ بدون هیچ پردهپوشی، خوشا به حال تو ای صاحب دو بال!
کاش گردد خاک او در پای تو چون شد ز دست
خسته را با سرسپاران اشتراک ای ذوالجناح
هوش مصنوعی: ای کاش خاک او به پای تو بیفتد، همانگونه که خاک دست خسته برای یارانش میشود. ای ذو الجناح، تو نیز در این راه شریک شو.