گنجور

شمارهٔ ۱۴

هفته کین مه شر سال دغل قرن دغاست
خون هدر مال هباست
شب غم روز ستم شام الم صبح عزاست
خون هدر مال هباست
فتنه بیدار و امان خفته وخصم از در کین
ترک تازان به کمین
رسته بی شحنه و خوان چیده و فرمان یغماست
خون هدر مال هباست
عصر عصر خطر و روز همی روز جدال
وقت خود وقت قتال
دور دور ستم و عهد همی عهد جفاست
خون هدر مال هباست
پای پای زمین و دست همی دست سپهر
کار کار مه و مهر
حکم حکم قدر و امر همی امر قضاست
خون هدر مال هباست
حکم خون جهد جدل امر جفا نهی ندم
کوش کین سعی ستم
نشر خط بسط خطر فقد ادب قحط حیاست
خون هدر مال هباست
چه شبی ای شب برگشته سحر کت ز افق
آن به خون غرقه تتق
سر نیاورده برون روز قیامت برپاست
خون هدر مال هباست
اشک و آه ارچه سپر پیش سهام مه و تیر
لیک در این زد و گیر
اشک آب شمر و آه همی باد هواست
خون هدر مال هباست
باز ناید به زمین گرچه همی نیم زمان
از فلک خط امان
وز زمین بر به فلک گر همه خود تیر دعاست
خون هدر مال هباست
گر همی ساخته ای بوالحسن از روی گهر
چه نبیره چه پسر
ورهمی توخته ای فاطمه چه افزود و چه کاست
خون هدر مال هباست
شوق مرکب شهدا قافله مضمار سبیل
قاید قتل دلیل
مرگ در پیش اجل از پی غم و رنج از چپ و راست
خون هدر مال هباست
گر به سروقت شهیدی زند از مهر قدم
نیست جز تیغ ستم
پیکی ار سوی غریبی گذرد تیر بلاست
خون هدر مال هباست
خنجر کج همی ار منحرف از رای سکون
جنبش آرا پی خون
داوری خواست نشاید مگر از نیزه راست
خون هدر مال هباست
خسته ای را که فلک خاک و خورش خوان کرم
از حرامی به حرم
آب خون لقمه جگر فرش زمین درد دواست
خون هدر مال هباست
خلق را خون خطا آمد و عمد این دو ستم
جمع کشنید بهم
مگر این قتل که مستجمع عمد است و خطاست
خون هدر مال هباست
پر گشا از قبل زاغ کمان کرکس تیر
سوی سیمرغ دلیر
نامه امن و امان دوخته بر بال هماست
خون هدر مال هباست
هرکرا خوانی و جانی نه به جور از در داد
چه همی کم چه زیاد
نه نثار از پی آن خون نه بر آن مال فداست
خون هدر مال هباست
نقض کرد از در روبه روشی عهد ادب
گرگ سگهای عرب
شیرمردان عجم روز هژبری و وفاست
خون هدر مال هباست
همه دم از پس اندیشه قتل شه دین
در دل لشکر کین
گر خیالی گذرد خطره نهب اسراست
خون هدر مال هباست
والی ار سر نکند در قدم جان و تنش
جاودان بی سخنش
خیر شر سود ضرر امن خطر صدق ریاست
خون هدر مال هباست

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن فعلاتن فعلن
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

هفته کین مه شر سال دغل قرن دغاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ظلم و شکست ناشی از نقشه‌ها و دسیسه‌های پنهانی در یک دوره خاص اشاره دارد. در آن، اشاراتی به نادرستی و ناراستی انسان‌ها و تأثیرات منفی این رفتارها بر زندگی و مال مردم دیده می‌شود. به عبارتی، به زوال و فساد اجتماعی و اقتصادی که به دنبال چنین کردارهای نادرستی به وجود می‌آید، پرداخته شده است.
شب غم روز ستم شام الم صبح عزاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: در شب غم، روز ظلم و ناراحتی به سر می‌رسد. صبحی که امیدبخش است و عزتی را به ارمغان می‌آورد، به جای آن، خون و زندگی انسان‌ها بی‌دلیل به هدر می‌رود و اموال و سرمایه‌ها هم به باد می‌رود.
فتنه بیدار و امان خفته وخصم از در کین
ترک تازان به کمین
هوش مصنوعی: در اینجا می‌توان گفت که آشوب و طغیانی در حال وقوع است، در حالی که امنیت و آرامش در خواب به سر می‌برد. در عین حال، دشمنان از مکانی پنهان در حال آماده‌سازی برای حمله و تعرض هستند.
رسته بی شحنه و خوان چیده و فرمان یغماست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: بدون نظارت و بدون هیچ قاعده و قانونی، غارت و تاراج رخ می‌دهد و خون بیش از حد ریخته می‌شود و اموال بی‌دلیل نابود می‌شوند.
عصر عصر خطر و روز همی روز جدال
وقت خود وقت قتال
هوش مصنوعی: در این زمان، دوران خطرناک و پرتنشی است و هر روز با چالش‌ها و نبردهایی همراه است. این روزها، زمان مناسبی برای جنگیدن و مقابله با مشکلات می‌باشد.
دور دور ستم و عهد همی عهد جفاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر حالتی از ناامیدی و اندوه در زمانه‌ای پر از ستم و بی‌وفایی است. در این وضعیت، خون و جان انسان‌ها بی‌تناسب و بی‌ارزش می‌شود و مال و belongings نیز بیهوده و بی‌فایده به نظر می‌رسند. به طور کلی، این ابیات نشان دهنده پژمردگی و بحران در جامعه‌ای است که در آن حقوق و ارزش‌ها نادیده گرفته می‌شوند.
پای پای زمین و دست همی دست سپهر
کار کار مه و مهر
هوش مصنوعی: پای بر روی زمین و دست در دست آسمان، کارها و تلاش‌ها به دست ماه و خورشید است.
حکم حکم قدر و امر همی امر قضاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: هر چه در تقدیر و سرنوشت نوشته شده حتمی است و هیچ چیز نمی‌تواند آن را تغییر دهد. خون و مال انسان‌ها هم در این راستا بی‌ارزش و بی‌فایده به نظر می‌رسد.
حکم خون جهد جدل امر جفا نهی ندم
کوش کین سعی ستم
هوش مصنوعی: هرگز از انجام نیکی دست نکش، حتی اگر در برابر ظلم و بی‌عدالتی قرار بگیری، چون این تلاش در راستای حق و انصاف است و نباید از آن صرف نظر کنی.
نشر خط بسط خطر فقد ادب قحط حیاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: انتشار خطاها و بی‌ادبی‌ها به خطراتی منجر می‌شود که نتیجه‌اش از دست رفتن عفت و حیا است، و این باعث هدر رفتن سرمایه و از بین رفتن ارزش‌ها می‌گردد.
چه شبی ای شب برگشته سحر کت ز افق
آن به خون غرقه تتق
هوش مصنوعی: چه شب تاریکی است! ای شب که تا صبح بیدار مانده‌ای، از افق که نوری به خون رنگ شده می‌تابد.
سر نیاورده برون روز قیامت برپاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: روز قیامت فرا رسیده و سر و صدای آن بلند شده است. خون‌ها بی‌جهت ریخته می‌شود و اموال نیز بی‌ارزش خواهند بود.
اشک و آه ارچه سپر پیش سهام مه و تیر
لیک در این زد و گیر
هوش مصنوعی: هرچند گریه و ناله سدّی در برابر تیر و کمان عشق است، اما در این جنگ و نبرد نمی‌توان از آن اجتناب کرد.
اشک آب شمر و آه همی باد هواست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: اشک و گریه شمر، که نشان‌دهنده‌ی درد و رنج است، مانند بادی است که در فضا جریان دارد. در واقع، خون و مال هم به آسانی از دست می‌روند و هیچ ارزشی ندارند.
باز ناید به زمین گرچه همی نیم زمان
از فلک خط امان
هوش مصنوعی: هرچند که زمان کوتاهی از آسمان گذشت، اما او دیگر به زمین باز نخواهد گشت.
وز زمین بر به فلک گر همه خود تیر دعاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: اگر تمام خواسته‌های ما از زمین تا آسمان مانند تیر دعا به سمت بالا پرتاب شود، اما در این حال، خون و مال ما بی‌حساب و هدر برود، چه فایده‌ای خواهد داشت؟
گر همی ساخته ای بوالحسن از روی گهر
چه نبیره چه پسر
هوش مصنوعی: اگر تو از روی زیبایی و گوهر، بوالحسن را ساخته‌ای، چه فرقی می‌کند که او فرزند است یا نوه؟
ورهمی توخته ای فاطمه چه افزود و چه کاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: فاطمه، تو چه چیزهایی به دست آوردی و چه چیزهایی از دست دادی؟ این خون که ریخته می‌شود، بی‌فایده و نابود است.
شوق مرکب شهدا قافله مضمار سبیل
قاید قتل دلیل
هوش مصنوعی: علاقه و اشتیاق شهدا همانند مرکبی است که در کاروانی از صحنه سختی و میدان مبارزه حرکت می‌کند و راهنمایی بر نقطه کشته شدن است.
مرگ در پیش اجل از پی غم و رنج از چپ و راست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: مرگ نزدیک است و حوادث دردناک و غم‌انگیز از دو سو برایم رخ می‌دهد. در این شرایط، هر چه که به دست آورده‌ام بی‌ارزش به نظر می‌رسد.
گر به سروقت شهیدی زند از مهر قدم
نیست جز تیغ ستم
هوش مصنوعی: اگر در زمان ملاقات شهید (یا محبوبی) از عشق او قدمی بردارم، جز ظلم و ستم چیزی نخواهم یافت.
پیکی ار سوی غریبی گذرد تیر بلاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: اگر پیام‌آوری از دیاری دور بیاید، پیامش همچون تیر بلاست و مستقیماً به قلب می‌نشیند؛ در این حال، خون و مال انسان بی‌ارزش می‌شود.
خنجر کج همی ار منحرف از رای سکون
جنبش آرا پی خون
هوش مصنوعی: اگرچه خنجر کج است و ممکن است از مسیر درست منحرف شود، اما در حقیقت، جنبش و حرکتی که در آن وجود دارد، به خاطر خون و احساسات قوی است.
داوری خواست نشاید مگر از نیزه راست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: برای قضاوت درست و عادلانه، باید به حقیقت و واقعیت توجه کرد. اگر قضاوت بر اساس هیجان و بدون دقت باشد، نتیجه‌ای جز فساد و نابودی ندارد.
خسته ای را که فلک خاک و خورش خوان کرم
از حرامی به حرم
هوش مصنوعی: کسی را که در زحمت و رنج است، چطور می‌توان از نعمت‌ها و لطف‌های غیرقانونی بهره‌مند کرد؟
آب خون لقمه جگر فرش زمین درد دواست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: آب و خون و لقمه‌ای که جگر را می‌سازد، به همان اندازه که فرش زمین را می‌پوشاند، درد و درمان را هم در بر دارد. اما خون بی‌هدف و بی‌فایده، جز هدر رفتن مال و سرمایه چیزی نیست.
خلق را خون خطا آمد و عمد این دو ستم
جمع کشنید بهم
هوش مصنوعی: خطای مردم و عمدی که در این ستم‌ها بر آنها رفته است، باعث شده تا ظلم و ستم به هم پیوند بخورد و در نتیجه، وضعیت تاسف‌بار و نگران‌کننده‌ای ایجاد شود.
مگر این قتل که مستجمع عمد است و خطاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: این قتل که به وضوح عمدی و خطا است، نه تنها خون از دست رفته را بی‌فایده می‌کند، بلکه باعث هدر رفتن مال نیز می‌شود.
پر گشا از قبل زاغ کمان کرکس تیر
سوی سیمرغ دلیر
هوش مصنوعی: پرواز کن و از قبل زاغ و کمان کرکس یاد بگیر تا تیر شجاعی به سمت سیمرغ بفرستی.
نامه امن و امان دوخته بر بال هماست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: نامه‌ای که به خوبی و امنیت آماده شده، بر بالای پرنده‌ای مقدس قرار دارد، اما خون و دارایی‌هایی که از دست می‌روند، بی‌فایده و بی‌ارزش‌اند.
هرکرا خوانی و جانی نه به جور از در داد
چه همی کم چه زیاد
هوش مصنوعی: هر که را بخوانی و جانش از خوبی و روانی باشد، نه به خاطر زور و قدرت که از در اینجا می‌گیرد، چه کم باشد و چه زیاد.
نه نثار از پی آن خون نه بر آن مال فداست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: نه اینکه باید برای آن خون خود را فدای مال کرد، نه اینکه این خون به خاطر مال‌ها از بین برود. خون، هدر می‌شود و مال، بی‌ارزش است.
نقض کرد از در روبه روشی عهد ادب
گرگ سگهای عرب
هوش مصنوعی: به دنبال فرصتی برای نقض قوانین و آداب است که همانند گرگی به جان سگ‌های عرب می‌افتد. یعنی با زیر پا گذاشتن اخلاق و آداب، به دیگران آسیب می‌زند.
شیرمردان عجم روز هژبری و وفاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: مردان دلیر ایرانی در روز وفا و شجاعت خود، خون خود را بیهوده نمی‌ریزند.
همه دم از پس اندیشه قتل شه دین
در دل لشکر کین
هوش مصنوعی: همه در دل‌های خود به فکر از بین بردن پادشاه دین هستند و این افکار را در صفوف لشکرها می‌پرورانند.
گر خیالی گذرد خطره نهب اسراست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: اگر خیالی به ذهنت خطور کند، باید بدانید که ممکن است به خطراتی منجر شود که نه تنها جان انسان‌ها را تهدید می‌کند بلکه مال و دارایی نیز از بین می‌رود.
والی ار سر نکند در قدم جان و تنش
جاودان بی سخنش
هوش مصنوعی: اگر حاکم کسی را نبیند و مورد توجه قرار ندهد، حتی اگر جان و تن او ابدی باشد، بدون کلام و سخن او به هیچ می‌انجامد.
خیر شر سود ضرر امن خطر صدق ریاست
خون هدر مال هباست
هوش مصنوعی: خوبی و بدی، فایده و زیان، امنیت و خطر، راستی و دروغ، رهبری و فرمانروایی، خون و جان، هدر رفتن مال و بیهودگی.