گنجور

شمارهٔ ۱۱

نی همین در چار ارکان شش جهت ماتم بپاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
زین عزا هشتم زمین تا نه فلک ماتم سراست
کی رواست سرنگون گردی فلک
بال قدرت قاصر و دام گرفتاری بلند
زین کمند نای آزاد بلند
دست فتنه زود خون پای امان اندر حناست
کی رواست سرنگون گردی فلک
خسروان را خاک و خون تن، تیغ فرسا تیر سفت
خورد و خفت دختران را طاق و جفت
اشک محرم آه همدم غم قرین درد آشناست
کی رواست سرنگون گردی فلک
بس بهرسو رسته درهم خاره پر پولاد پی
سخت کی تیرسان زوبین و نی
کس بنشناسد همی کاین نیستان یا نینواست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هر کجا جانی شهید جعبه ها تیر ستم
بیش و کم یک سر از شه تا خدم
هر که را حلقی اسیر حلقه ها بند بلاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
نهب قومی را سپاهی سست مهلت سخت کین
در کمین از یسار و از یمین
خون خیلی را اجل از پیش و دشمن در قفاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
بازوی تاراج فربه ساعد فرصت نزار
بخت خوار پایمرد و دستیار
داد قاصر پنجه و چنگ ستم زور آزماست
کی رواست سرنگون گردی فلک
پیکر دل خستگان کز باد پا با گل عجین
روز کین مشت کردی بر زمین
ز آتش لب تشنگان افلاک دودی بر هواست
کی رواست سرنگون گردی فلک
گر همی رانی ز عزت رازشان یا گفتگوی
ز آبروی آن بباد این آب جوی
ور حدیث از مال و خون هم این هدر هم آن هباست
کی رواست سرنگون گردی فلک
صید مرغان حرمرا سگ سگالان زاغکان
بی امان پویه آرا پر زنان
ایمنی بر شاخ آهو رحم بر بال هماست
کی رواست سرنگون گردی فلک
گر امیری زان میان بر بست زی میدان کمر
داد سر جان هبا شد خون هدر
ور اسیری حجله ای آراست عیش او عزاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
غالب و مغلوبی آوردی به کار از کفر ودین
آن و این با هم افکندی قرین
قاهر آن مقهور این زاین الامان زآن مرحباست
کی رواست سرنگون گردی فلک
از سپاهی ز آتش لب تشنگی تا شهریار
شعله سار کام کانون شرار
اشک بی آبی حواشی تا حرم را بحرزاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
پای ها از دستیاری ها عنفت در کمند
جان نژند دل غمین تن مستمند
دست ها از پایمردی های جورت بر خداست
کی رواست سرنگون گردی فلک
از سرشک و آه یغما زآتش لب تشنگان
جاودان و آنچه پیدا و نهان
ماجرای خاک و طوفان فتنه برق و گیاست
کی رواست سرنگون گردی فلک

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نی همین در چار ارکان شش جهت ماتم بپاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: نی همین در چهار رکن و شش جهت ماتم برپا است؛ آیا درست است که فلک سرنگون شود؟ این جمله به وضعیت حزن و ناکامی اشاره دارد و سوال می‌کند که آیا جایز است که کیان و نظام جهان بر هم بخورد.
زین عزا هشتم زمین تا نه فلک ماتم سراست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: به خاطر این عزای بزرگ، از زمین تا آسمان همه جا در سوگ و عزا است. آیا این درست است که آسمان نیز بر اثر این مصیبت به حالت فرو افتاده درآید؟
بال قدرت قاصر و دام گرفتاری بلند
زین کمند نای آزاد بلند
هوش مصنوعی: توان و قدرت انسان محدود است و در دام مشکلات و چالش‌ها گرفتار می‌شود. اما کسی که از نی بهره‌ می‌برد، آزاد و رها است و می‌تواند به بلندای آوازهای شیرین دست یابد.
دست فتنه زود خون پای امان اندر حناست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: فتنه و آشوب زودتر از آنچه که فکر می‌کنیم، باعث آسیب به آرامش و امنیت ما می‌شود. آیا درست است که سرنوشت عالم به این شکل دچار سقوط و شکست شود؟
خسروان را خاک و خون تن، تیغ فرسا تیر سفت
خورد و خفت دختران را طاق و جفت
هوش مصنوعی: پادشاهان چون بر زمین افتند، دچار خاک و خون می‌شوند و تیغ‌های خنجر و تیرهای محکم بر آنان فرود می‌آید. در این میان، دختران نیز به حالتی از بی‌حالی و بی‌حالی دچار می‌شوند.
اشک محرم آه همدم غم قرین درد آشناست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: اشک‌های محرم و ناله‌های مشترک با غم، همیشه با درد آشنا هستند. آیا مناسب است که آسمان اینگونه افسرده و سرنگون شود؟
بس بهرسو رسته درهم خاره پر پولاد پی
سخت کی تیرسان زوبین و نی
هوش مصنوعی: در این بیت به تضاد و سختی‌هایی اشاره شده است که در مسیر زندگی وجود دارند، و همچنین به قدرت و توانایی انسان در مقابله با این چالش‌ها پرداخته می‌شود. به نوعی نشان می‌دهد که با وجود موانع و دشواری‌ها، اراده و عزم راسخ می‌تواند ما را قادر سازد تا از پس مشکلات برآییم.
کس بنشناسد همی کاین نیستان یا نینواست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند که این مکان نیستان است یا نینوا. آیا درست است که گردونه‌ی آسمان سقوط کند؟
هر کجا جانی شهید جعبه ها تیر ستم
بیش و کم یک سر از شه تا خدم
هوش مصنوعی: در هر نقطه‌ای که جان‌هایی در راه حق فدای ارزش‌ها می‌شوند، تیرهای ظلم و ستم بیشتر یا کمتر وجود دارد، و تمامی این مشکلات به طور مستقیم به رفتار و الگوهای سلطنت و قدرت برمی‌گردد.
هر که را حلقی اسیر حلقه ها بند بلاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: هر کسی که در دام‌های مشکلات گرفتار شود، آیا درست است که به خاطر این مصیبت‌ها از حرکت و پیشرفت بازماند؟
نهب قومی را سپاهی سست مهلت سخت کین
در کمین از یسار و از یمین
هوش مصنوعی: یک گروه از مردم که تحت فشار و تهاجم قرار گرفته‌اند، به سختی و با تلاش زیاد دفاع می‌کنند؛ در حالی که خطر از دو سو به آنها نزدیک شده و می‌توانند به راحتی آسیب ببینند.
خون خیلی را اجل از پیش و دشمن در قفاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: مرگ زودتر از خون زیاد به سراغ می‌آید و دشمنان تحت کنترل هستند. آیا درست است که چنین وضعی برای آسمان پیش بیاید؟
بازوی تاراج فربه ساعد فرصت نزار
بخت خوار پایمرد و دستیار
هوش مصنوعی: در این بیت، به نمادهای مختلفی اشاره شده است. بازوی تاراج به قدرت و توانایی‌های نیرومند اشاره دارد که می‌تواند به دسترسی به چیزهایی که دیگران ندارند، کمک کند. فربه ساعد به معنای قدرت و توانایی در عمل است. در مقابل، فرصت نزار بخت خوار به وضعیتی اشاره دارد که فرد در آن با شرایط سخت و ناامیدکننده‌ای مواجه است و شانس یا بخت خوبی ندارد. پایمرد و دستیار هم نشان‌دهنده شخصی است که در برابر دشواری‌ها ایستادگی کرده و به دیگران کمک می‌کند. در کل، این عبارت زندگی و چالش‌های آن را به تصویر می‌کشد و تضاد بین قدرت و ضعف، امید و ناامیدی را نشان می‌دهد.
داد قاصر پنجه و چنگ ستم زور آزماست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: ستم و زورگویی بر قدرت و نیرویی که به دیگران آسیب می‌زند، قابل قبول نیست. آیا درست است که آسمان و جهان به خاطر ظلم و ستم به سقوط و نابودی دچار شوند؟
پیکر دل خستگان کز باد پا با گل عجین
روز کین مشت کردی بر زمین
هوش مصنوعی: بدن عاشقانی که خسته‌اند، مانند گلی در برابر باد در روزی که می‌توانند به زمین بیفتند، به هم تنیده شده است.
ز آتش لب تشنگان افلاک دودی بر هواست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: از آتش لب‌های تشنگان، دودی در آسمان به وجود آمده است. آیا درست است که آسمان از این دودی که ناشی از درد و تشنگی است، به پایین بیافتد؟
گر همی رانی ز عزت رازشان یا گفتگوی
ز آبروی آن بباد این آب جوی
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به خاطر عزت و احترام آنها را ترک کنی یا درباره آبروی آن‌ها صحبت کنی، این آب جوی (محل بحث) به باد می‌رود.
ور حدیث از مال و خون هم این هدر هم آن هباست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: اگر صحبت از مال و خون است، باید بدانید که هر دو بی‌معنا هستند. آیا درست است که دنیا به خاطر چنین چیزهایی به هم بریزد؟
صید مرغان حرمرا سگ سگالان زاغکان
بی امان پویه آرا پر زنان
هوش مصنوعی: پرندگان حرم برای شکار شدن، تحت تعقیب و آزار زاغ‌ها هستند که بی‌وقفه به دنبال آنان می‌گردند.
ایمنی بر شاخ آهو رحم بر بال هماست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: ایمنی و امنیت بر سر شاخ آهو قرار دارد و رحمت و محبت بر بال پرنده‌ی هما نشسته است. آیا درست است که سرنوشت و تقدیر آسمانی چنین دچار سقوط و شکست شود؟
گر امیری زان میان بر بست زی میدان کمر
داد سر جان هبا شد خون هدر
هوش مصنوعی: اگر امیری از میدان جنگ روی برگرداند و در این لحظه کمر خود را در برابر خطر بست، جانش به خطر می‌افتد و خونش بی‌هدف بر زمین ریخته می‌شود.
ور اسیری حجله ای آراست عیش او عزاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: اگر کسی که اسیر است، جایگاه و زندگی خوبی داشته باشد، خوشحالی او مایه شادی و افتخار است. آیا درست است که سرنوشت سختی بر او نازل شود؟
غالب و مغلوبی آوردی به کار از کفر ودین
آن و این با هم افکندی قرین
هوش مصنوعی: این بیت بیان می‌کند که تو در کار خود پیروزی و شکست را با هم به کار گرفته‌ای، و از دین و کفر، این دو را در کنار هم قرار داده‌ای.
قاهر آن مقهور این زاین الامان زآن مرحباست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: آن که بر دیگران تسلط دارد، خود نیز در برابر قدرتی دیگر ممکن است تسلیم شود. از این رو، وقتی که یکی به اوج قدرت می‌رسد، باید مراقب باشد؛ زیرا ممکن است سرنگون شود.
از سپاهی ز آتش لب تشنگی تا شهریار
شعله سار کام کانون شرار
هوش مصنوعی: این بیت به تصویر کشیدن مقابله‌ی تشنگی و حرارت آتش اشاره دارد. از یک سو، لشگری از آتش حس تشنگی را نمایان می‌کند و از سوی دیگر، شهریار آتشین نماد قدرت و شعله‌های سوزان است که به کانون احساسات و هیجانات اشاره دارد. به طور کلی، این تصویر بیانگر تضاد بین بحران نیاز و قدرت آتشین است.
اشک بی آبی حواشی تا حرم را بحرزاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: اشک‌هایی که به خاطر بی‌آبی پیرامون حرم به زمین می‌ریزند، چه معنایی دارد؟ آیا درست است که آسمان به خاطر آن، به زمین بیفتد؟
پای ها از دستیاری ها عنفت در کمند
جان نژند دل غمین تن مستمند
هوش مصنوعی: پای‌ها از کمک‌ها خسته و ناامید شده‌اند و جان در رنج و دل غمگین و جسم نیازمند است.
دست ها از پایمردی های جورت بر خداست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: دست ها به خاطر استقامت و تلاش تو به خدا اشاره دارند. آیا درست است که آسمان و سرنوشت این گونه به زیر بیفتد؟
از سرشک و آه یغما زآتش لب تشنگان
جاودان و آنچه پیدا و نهان
هوش مصنوعی: از اشک و آه گناهکاران گرفته تا آتش دلتنگی تشنگان، همه چیز، چه آنچه نمایان است و چه آنچه پنهان.
ماجرای خاک و طوفان فتنه برق و گیاست
کی رواست سرنگون گردی فلک
هوش مصنوعی: این بیت به بیان تضادهای طبیعی و انسانی می‌پردازد. به تصویر کشیدن خاک و طوفان، نمادهایی از مشکلات و چالش‌ها هستند. همچنین، اشاره به سرنگونی و سقوط آسمان به نوعی بیانگر وضعیت نامطلوب و بی‌ثباتی در جامعه یا در زندگی انسان‌هاست. این تصویرسازی نشان می‌دهد که در برابر نیروهای مخرب و ناپایدار، انسان ممکن است دچار شکست و رکود شود.