شمارهٔ ۹۱
ای دل ز خود برون شو یار است دیدی آمد
جز بذل جان مکن کار کار است دیدی آمد
گر بایدت سلامت ز آن خط و زلف بگذر
مور است دیدی آویخت مار است دیدی آمد
زاهد که عنف هستی بردش ز کوی مستی
چو از بند خودپرستی وارست دیدی آمد
شد در وصال و هجران جان پر امید و بیمم
نور است دیدی افروخت ناراست دیدی آمد
آهسته کوی مجلس گل رست وز آذرین می
ناصح به حکم اضداد خار است دیدی آمد
دل سخت رفت و دلبر سست از پیش ولیکن
زور است دیدی افتاد زار است دیدی آمد
باری چه شد اگر شد عذرش بنه که بر ما
پیوسته نیک و بد را بار است دیدی آمد
بر بست مدعی رخت مسرای نام رجعت
رفتن ز کوی خوبان عار است دیدی آمد
یغما جدا شد از دوست مسرای کاین نه نیکوست
هر جا بود چو بی اوست خوار است دیدی آمد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل ز خود برون شو یار است دیدی آمد
جز بذل جان مکن کار کار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: ای دل، خود را کنار بگذار و به یارت توجه کن، آیا نمیبینی که او آمده است؟ جز فدای جان خود، کار دیگری نکن، آیا نمیبینی که او آمده است؟
گر بایدت سلامت ز آن خط و زلف بگذر
مور است دیدی آویخت مار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: اگر به سلامت خود اهمیت میدهی، باید از آن خط و زلف عبور کنی، زیرا دیدن مور نشاندهنده خطر و آویختن مار نیز نشاندهنده تهدید است.
زاهد که عنف هستی بردش ز کوی مستی
چو از بند خودپرستی وارست دیدی آمد
هوش مصنوعی: زاهد، که به زندگی زاهدانه و بیعاری خود مشغول است، زمانی که از جمله عادات خودپرستی و وابستگیهای دنیوی رها شود، به خیابان شادی و مستی میرسد و این تغییر را در زندگیاش میتواند مشاهده کند.
شد در وصال و هجران جان پر امید و بیمم
نور است دیدی افروخت ناراست دیدی آمد
هوش مصنوعی: در پی وصل و جدایی، جانم پر از امید و ترس است. آیا روشنی را که دیدی، به ناحق افروخته شده؟ آیا آنچه را که آمد، دیدی؟
آهسته کوی مجلس گل رست وز آذرین می
ناصح به حکم اضداد خار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: به آرامی به محل مجلس گل برو و از می ناصح که آتشین است، بدان که وجود خار در اینجا به دلیل وجود مخالفان است. دیدی که آمد؟
دل سخت رفت و دلبر سست از پیش ولیکن
زور است دیدی افتاد زار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: دل با سختی و مقاومت از معشوق دور شد، اما معشوق به آسانی از پیش رفت. با این حال، اینجا نشان میدهد که زور و قدرت در کار است و در نهایت اوضاع به حالت نابسامانی افتاده است.
باری چه شد اگر شد عذرش بنه که بر ما
پیوسته نیک و بد را بار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: حالا چه اتفاقی افتاد، اگر عذرش را بپذیریم، که همیشه برای ما خوبی و بدی را همراه دارد، دیدی که او آمد.
بر بست مدعی رخت مسرای نام رجعت
رفتن ز کوی خوبان عار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: مدعی به خاطر زیباییهای تو، مسیر خود را بسته است و رفتن به کوی خوبان، در واقع شرم است. آیا این را ندیدی که او آمد؟
یغما جدا شد از دوست مسرای کاین نه نیکوست
هر جا بود چو بی اوست خوار است دیدی آمد
هوش مصنوعی: یغما از دوست جدا شد و این نشان میدهد که هر جا که دوست نباشد، موقعیت بدی به وجود میآید. آیا تو این را مشاهده کردی؟