گنجور

شمارهٔ ۷۷

ز هجرانت چنانم جان بسوزد
که بر جانم دل هجران بسوزد
ز می چون لعل سازی آتشین رنگ
خضر در چشمه حیوان بسوزد
ز جور پاسبانش بیم آن است
که آهم خانه کیوان بسوزد
مده زاهد رهم درکعبه ترسم
ز دود کفر من ایمان بسوزد
ز پیکان تو گفتم دل بسوزم
کنون ترسم ز دل پیکان بسوزد
سبق خوان کتاب عشق جانان
گنه نبود اگر قرآن بسوزد
چو شد یعقوب رخت افکند یغما
الهی کلبه احزان بسوزد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ز هجرانت چنانم جان بسوزد
که بر جانم دل هجران بسوزد
هوش مصنوعی: از دوری تو چنان به شدت دلم می‌سوزد که انگار درد دوری‌ات به جان من نفوذ کرده است.
ز می چون لعل سازی آتشین رنگ
خضر در چشمه حیوان بسوزد
هوش مصنوعی: از شراب مانند لعل، دلی آتشین بساز و رنگ سبز زندگی را در چشمه جوانی بیفروز.
ز جور پاسبانش بیم آن است
که آهم خانه کیوان بسوزد
هوش مصنوعی: از ترس ظلم و بی‌رحمی نگهبانش نگرانم که آه و ناله‌ام ممکن است خانه کیوان را به آتش بکشد.
مده زاهد رهم درکعبه ترسم
ز دود کفر من ایمان بسوزد
هوش مصنوعی: ای زاهد، مرا در کعبه راه نده زیرا می‌ترسم که دود کفر و شک من، ایمان را بسوزاند.
ز پیکان تو گفتم دل بسوزم
کنون ترسم ز دل پیکان بسوزد
هوش مصنوعی: من درباره تیر تو گفتم که دل را بسوزانم، حالا می‌ترسم که دل خود تیر هم بسوزد.
سبق خوان کتاب عشق جانان
گنه نبود اگر قرآن بسوزد
هوش مصنوعی: خواندن کتاب عشق معشوق گناهی ندارد، حتی اگر باعث شود قرآن آتش بگیرد.
چو شد یعقوب رخت افکند یغما
الهی کلبه احزان بسوزد
هوش مصنوعی: وقتی یعقوب از نظر یوسف بی‌خبر شد، دلش پر از اندوه گشت و احساس کرد باید تمام ناراحتی‌ها و غم‌هایش را کنار بگذارد.