شمارهٔ ۶۸
رابطه دل به غمزه راه ندارد
کشور ما تاب این سپاه ندارد
دل به نگاهش مده که ترک سپاهی
ملک بگیرد ولی نگاه ندارد
زین تن کاهیده در رمد دل سنگش
کوه نگر کاحتمال کاه ندارد
چیست جدا ز آفتاب روی تو روزم
شب ولی آن تیره شب که ماه ندارد
خون ملک گر به زیر عرش بریزی
چون تو صنم قاتلی گواه ندارد
وهم بماند در اشتباه دهانت
عقل در این نکته اشتباه ندارد
گه به گه احوال دل بپرس ز زلفت
پرسش زندانیان گناه ندارد
بر در فقر و فنا به فرگدائی
سلطنتی یافتم که شاه ندارد
گوشه دیوار بیخودی مده از دست
گیتی از این امن تر پناه ندارد
هر که سرت بر نهد به پای ممالیک
خسرو ملک است اگر کلاه ندارد
صبر توقع مکن ز دل که نخواهند
باج ز بیچاره ای که آه ندارد
گر نه کم است از سگان کوی تو یغما
از چه در آن آستانه راه ندارد
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رابطه دل به غمزه راه ندارد
کشور ما تاب این سپاه ندارد
هوش مصنوعی: دل و احساسات ما نمیتوانند به سادگی با زیباییها و جذابیتهای ظاهری ارتباط برقرار کنند، چون کشور ما یا جامعه ما تاب و تحمل رویارویی با این جذابیتها را ندارد.
دل به نگاهش مده که ترک سپاهی
ملک بگیرد ولی نگاه ندارد
هوش مصنوعی: دل خود را به نگاه او نسپار، زیرا که اگرچه ممکن است دلربا و دلنشین باشد، اما نمیتواند از عشق و محبت حقیقی برخوردار باشد.
زین تن کاهیده در رمد دل سنگش
کوه نگر کاحتمال کاه ندارد
هوش مصنوعی: از این بدن که به تنگی افتاده، دل سنگینش را مانند کوهی تصور کن که احتمال ندارد کوچک شود.
چیست جدا ز آفتاب روی تو روزم
شب ولی آن تیره شب که ماه ندارد
هوش مصنوعی: چهرهی تو باعث میشود که روزم مانند شب باشد، اما این شب تاریک که ماه ندارد، واقعا تیرهتر است.
خون ملک گر به زیر عرش بریزی
چون تو صنم قاتلی گواه ندارد
هوش مصنوعی: اگر خون ملک را زیر عرش بریزی، چون تو به عنوان یک قاتل زیبا هیچ شاهدی نداری.
وهم بماند در اشتباه دهانت
عقل در این نکته اشتباه ندارد
هوش مصنوعی: نگران نباش، اشتباهات تو در سخن گفتن ممکن است باقی بماند، ولی عقل و فکر صحیح در این موضوع دچار خطا نمیشوند.
گه به گه احوال دل بپرس ز زلفت
پرسش زندانیان گناه ندارد
هوش مصنوعی: هر از گاهی از حال دلم بپرس، زیرا پرسش درباره موهایت از زندانیان هم اشکالی ندارد.
بر در فقر و فنا به فرگدائی
سلطنتی یافتم که شاه ندارد
هوش مصنوعی: در دروازهی فقر و زوال، به مقام والایی رسیدم که حتی در آن سلطنتی وجود ندارد.
گوشه دیوار بیخودی مده از دست
گیتی از این امن تر پناه ندارد
هوش مصنوعی: به بیدلیل خود را کنار نگذار و از آنچه دنیا به تو میدهد، دل نکن. جایی امنتر از اینجا پیدا نخواهی کرد.
هر که سرت بر نهد به پای ممالیک
خسرو ملک است اگر کلاه ندارد
هوش مصنوعی: هر کسی که برای مملکت و زیر دستانش فداکاری کند و به آنها خدمت کند، حتی اگر مقام یا ثروت زیادی نداشته باشد، در واقع در جایگاه یک پادشاه و بزرگمنشی قرار دارد.
صبر توقع مکن ز دل که نخواهند
باج ز بیچاره ای که آه ندارد
هوش مصنوعی: انتظار نداشته باش که دل تو صبر کند، زیرا دلی که ناامید است، برای کسی که هیچ کمکی ندارد، چیزی نخواهد داد.
گر نه کم است از سگان کوی تو یغما
از چه در آن آستانه راه ندارد
هوش مصنوعی: اگر در آن کوی تو سگان کمتر باشند، پس چرا یغما (دزدی) در آن آستانه راه ندارد؟